- جزئیات
- حالا که خیلی دلم بی تابته منو خوشبخت میکنه این رابطه به من آقا مادرم با گریه گفت خوش به حالت که حسین اربابته یا اباعبدالله دوست دارم اسمتو بگم زیاد یا اباعبدالله با عشقت خوشبختی به دست میاد عاشقا با عشق و جنون میگن کبوترا تو آسمون میگن مرد و زن و پیر و جوون میگن فقط حسین زائرا دارن تو حرم میگن میخونن شعر محتشم میگن علم کشا زیر علم میگن فقط حسین فقط حسین ، آقای با معرفت حسین من که میدونم حسین خیلی بدم باز محرم شد دوباره اومدم یادمه واسه تو اولین دفعه توی آغوش بابام سینه زدم یا اباعبدالله دوست دارم اسمتو بگم فقط یا اباعبدالله کرب و بلامو میگیرم ازت هرکی باشه پشت درش میگه با همه عشق و باورش میگه شبای جمعه مادرش میگه فقط حسین روز و شب دارن میگن انبیا دور کعبه میخونن حاجیا تو کلیسا میگن مسیحیا فقط حسین فقط حسین ، آقای با معرفت حسین علیه السلام
|
- جزئیات
- تا شدم خانه خرابش وطن از یادم رفت ؛ غرق او شدم و ما و من از یادم رفت به همه فخر فروشم که سگ عباسم ؛ سگ عباسم و انسان شدن از یادم رفت رعناست قد و قامت قمر ؛ اصلا خود قیامته قمر سر میدهم به ساحت قمر ؛ قربان استقامت قمر فدای نرگس جادوی مست عباسم ؛ و از طفولیتم زیر دست عباسم نوشته ام به در و دیوار این عالم ؛ غلام سلطنت بی شکست عباسم سلطانه قمر ؛ یل میدانه قمر طوفانه قمر؛ شه مردانه قمر جانم به فداش حضرت جانانه قمر ایمانه قمر ؛ سر پیمانه قمر منانه قمر ؛ شیر یزدانه قمر جانم به فداش حضرت جانانه قمر یا عباس یا سیدی مستم از عنایت قمر ؛ بی حد بود فضیلت قمر خورشید و ماه صورت قمر ؛ لشکر شکن ابهت قمر علم به دست اباالفضل چه قدر دیدنی است و نیزه دست تو ساقی یقین چشیدنی است به بام کعبه نهادی قدوم پاکت را نوای خطبه ز لحنت عجب شنیدنی است آقامه قمر؛ شه و مولامه قمر دنیامه قمر ؛ دم احیامه قمر حامی شاه آیت الاسلامه قمر قوامه قمر ؛ ذکر ایامه قمر خوش نامه قمر ؛ خود فرجامه قمر با معرفت معنی اکرامه قمر یا عباس یا سیدی به به بر شجاعت قمر ؛ عالم در ید قدرت قمر میگم قسم به عصمت قمر ؛ ذکر رقیه غیرت قمر بنفسی انت اخا شد نشانگر شأنت صدای غرش تکبیر بیانگر لحنت منم همانکه چنان کلب آستانه تو زدم گره سر قلاده بر در صحنت کراره قمر ؛ چه گوهر واره قمر جباره قمر ؛ سر و سرداره قمر عشق منه حضرت سالاره قمر دلداره قمر ؛ چه هنر داره قمر مختاره قمر ؛ شیر نیزاره قمر من نوکرم نوکره درباره قمر یا عباس یا سیدی علیهم السلام
|
|
|
- جزئیات
- برای مطالعه ی بیشتر به مقاله افسانه ی غرانیق مراجعه کنید(کلیک کنید)
|
- جزئیات
- سید علی خان شیرازی در کتاب «کلم طیب» فرموده است: این دعا، دعای استغاثه به حضرت صاحب الزّمان (صلوات الله علیه) است، هرکجا که باشی دو رکعت نماز بخوان و سپس زیر آسمان رو به قبله بایست و بگو: سَلامُ اللّٰهِ الْكامِلُ التَّامُّ الشَّامِلُ الْعامُّ، وَصَلَواتُهُ الدَّائِمَةُ وَبَرَكاتُهُ الْقائِمَةُ التَّامَّةُ عَلىٰ حُجَّةِ اللّٰهِ وَوَ لِيِّهِ فِى أَرْضِهِ وَبِلادِهِ، وَخَلِيفَتِهِ عَلىٰ خَلْقِهِ وَعِبادِهِ، وَسُلالَةِ النُّبُوَّةِ وَبَقِيَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ، صاحِبِ الزَّمانِ، وَمُظْهِرِ الْإِيمانِ، وَمُلَقِّنِ أَحْكامِ الْقُرْآنِ، وَمُطَهِّرِ الْأَرْضِ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ ، وَابْنِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ، الْوَصِيِّ ابْنِ الْأَوْصِياءِ الْمَرْضِيِّينَ، الْهادِي الْمَعْصُومِ ابْنِ الْأَئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومِينَ . السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ الْمُسْتَضْعَفِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُذِلَّ الْكافِرِينَ الْمُتَكَبِّرِينَ الظَّالِمِينَ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومِينَ وَالْإِمامِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِى الْوَلايَةِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمامُ الْمَهْدِىُّ قَوْلاً وَفِعْلاً، وَأَنْتَ الَّذِى تَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً، فَعَجَّلَ اللّٰهُ فَرَجَكَ، وَسَهَّلَ مَخْرَجَكَ؛ وَقَرَّبَ زَمانَكَ، وَكَثَّرَ أَنْصارَكَ وَأَعْوانَكَ، وَأَنْجَزَ لَكَ ما وَعَدَكَ، فَهُوَ أَصْدَقُ الْقائِلِينَ وَ ﴿نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوٰارِثِينَ﴾، يَا مَوْلاىَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، حاجَتِى كَذا وَكَذا (و بجاى کذا و کذا حاجات خود را بیان کند و بگوید) فَاشْفَعْ لِى فِى نَجاحِها، فَقَدْ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحاجَتِى لِعِلْمِى أَنَّ لَكَ عِنْدَ اللّٰهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَمَقاماً مَحْمُوداً، فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّكُمْ بِأَمْرِهِ، وَارْتَضاكُمْ لِسِرِّهِ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِى لَكُمْ عِنْدَ اللّٰهِ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ، سَلِ اللّٰهَ تَعالىٰ فِى نُجْحِ طَلِبَتِى وَ إِجابَةِ دَعْوَتِى وَكَشْفِ كُرْبَتِى. سپس بخواه هرچه خواهى که به خواست خدا برآورده شود. نویسنده گوید: بهتر آن است که در رکعت اوّل این نماز پس از سوره «حمد» سوره «إِنّٰا فَتَحْنٰا» و در رکعت دوّم پس از سوره «حمد» سوره «إِذٰا جٰاءَ نَصْرُ اللّٰهِ» خوانده شود.
|
- جزئیات
- الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 168 - 169 مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ اللَّهَ أَجَلُّ وَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُعْرَفَ بِخَلْقِهِ بَلِ الْخَلْقُ يُعْرَفُونَ بِاللَّهِ قَالَ صَدَقْتَ قُلْتُ إِنَّ مَنْ عَرَفَ أَنَّ لَهُ رَبّاً فَيَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَعْرِفَ أَنَّ لِذَلِكَ الرَّبِّ رِضًا وَ سَخَطاً وَ أَنَّهُ لَا يُعْرَفُ رِضَاهُ وَ سَخَطُهُ إِلَّا بِوَحْيٍ أَوْ رَسُولٍ فَمَنْ لَمْ يَأْتِهِ الْوَحْيُ فَقَدْ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَطْلُبَ الرُّسُلَ فَإِذَا لَقِيَهُمْ عَرَفَ أَنَّهُمُ الْحُجَّةُ وَ أَنَّ لَهُمُ الطَّاعَةَ الْمُفْتَرَضَةَ وَ قُلْتُ لِلنَّاسِ تَعْلَمُونَ[1] أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ هُوَ الْحُجَّةَ مِنَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ قَالُوا بَلَى قُلْتُ فَحِينَ مَضَى رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى خَلْقِهِ فَقَالُوا الْقُرْآنُ فَنَظَرْتُ فِي الْقُرْآنِ فَإِذَا هُوَ يُخَاصِمُ بِهِ الْمُرْجِئُ[2] وَ الْقَدَرِيُّ وَ الزِّنْدِيقُ الَّذِي لَا يُؤْمِنُ بِهِ حَتَّى يَغْلِبَ الرِّجَالَ بِخُصُومَتِهِ فَعَرَفْتُ أَنَّ الْقُرْآنَ لَا يَكُونُ حُجَّةً إِلَّا بِقَيِّمٍ فَمَا قَالَ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ كَانَ حَقّاً فَقُلْتُ لَهُمْ مَنْ قَيِّمُ الْقُرْآنِ[3] فَقَالُوا ابْنُ مَسْعُودٍ قَدْ كَانَ يَعْلَمُ وَ عُمَرُ يَعْلَمُ وَ حُذَيْفَةُ يَعْلَمُ قُلْتُ كُلَّهُ قَالُوا لَا فَلَمْ أَجِدْ أَحَداً يُقَالُ إِنَّهُ يَعْرِفُ ذَلِكَ كُلَّهُ إِلَّا عَلِيّاً ع وَ إِذَا كَانَ الشَّيْءُ بَيْنَ الْقَوْمِ فَقَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا لَا أَدْرِي وَ قَالَ هَذَا أَنَا أَدْرِي فَأَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ قَيِّمَ الْقُرْآنِ وَ كَانَتْ طَاعَتُهُ مُفْتَرَضَةً وَ كَانَ الْحُجَّةَ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَنَّ مَا قَالَ فِي الْقُرْآنِ فَهُوَ حَقٌّ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ. ------------------ [1] في بعض النسخ مكان تعلمون[ أ ليس تزعمون]. [2] المرجئة فرقة من فرق الإسلام يعتقدون أنّه لا يضر مع الايمان معصية و لا ينفع مع الكفر طاعة سموا مرجئة لاعتقادهم أن اللّه تعالى أرجأ تعذيبهم على المعاصى أي أخر عنهم و قيل لانهم يرجئون العمل عن النية أي يؤخرونه في الرتبة عنها و عن الاعتقاد و قد تطلق المرجئة على من أخر أمير المؤمنين عليا( ع) عن مرتبته و القدرى قد يطلق على الجبرى و على التفويضى. و الزنديق هو النافى للصانع أو الثنوى. [3] في الفائق« قيم القوم من يقوم بسياسة أمورهم» و المراد هنا من يقوم بأمر القرآن و يعرف ظاهره و باطنه و مجمله و مؤوله و محكمه و متشابهه و ناسخه و منسوخه بوحى الهى أو بالهام ربانى او بتعليم نبوى( آت).
|
- جزئیات
- افسانه غَرانیق داستانی است که در آن ادعا شده پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام تلاوت سوره نجم، تحت تاثیر شیطان دو عبارت غیر قرآنی را بین آیات این سوره خوانده و تصور شده که این دو نیز، آیات وحی است. اما جبرئیل پیامبر را از این اتفاق آگاه ساخت. این داستان ادعا میکند که این مسأله حدود دو ماه پس از هجرت مسلمانان به حبشه روی داده است. تعدادی از کتابهای تاریخی و تفسیری اهلسنت، از جمله سیره ابناسحاق، الطبقات الکبری و تفسیر طبری به ذکر روایات مرتبط با ماجرای غرانیق پرداختهاند؛ در مقابل، بسیاری از عالمان اهلسنت و شیعه با استدلالهایی، وقوع ماجرای غرانیق را زیر سوال بردهاند. عده ای از مفسران شیعه، سند روایات غرانیق را خدشهدار میدانند؛ چراکه به باور آنان، هیچکدام از راویان اصلی، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را درک نکرده و از صحابه نبودهاند. ابنحیان اندلسی، تأثیرپذیری پیامبر از هوای نفس و القائات شیطانی را رد کرده و تصریح کرده ماجرای مذکور در منابع حدیثی معتبر اهلسنت ذکر نشده است. همچنین فخر رازی، متکلم و مفسر اهلسنت، ماجرای غرانیق را روایتی متعلق به مفسران ظاهرگرای قرآن خوانده و معتقد است در برابر این گروه، اهل تحقیق با استناد به قرآن، سنت و عقل، آن را جعلی و باطل میدانند. برخی از مستشرقان، با اتکا به نقل ماجرای غرانیق در منابع اسلامی، از امکان دخالت شیطان در وحی سخن گفتهاند. همچنین این موضوع در کتاب آیات شیطانی، نوشته سلمان رشدی مورد استناد قرار گرفت. برای مطالعه ی بیشتر به مقاله افسانه ی غرانیق مراجعه کنید(کلیک کنید)
|
- جزئیات
- با بال شکسته مویت را شانه میکنم بر گرد سر تو خود را پروانه میکنم در صحرا شبی که گم شدم نیامدی یک دنیا تو را صدا زدم نیامدی مویم را ز دست بچه ها کشیده ام ای بابا بدون تو چه ها کشیده ام اگرچه غصه بود زیاد تو آمدی و رفت ز یاد نگاه اولت همه غمها را داده به باد تو حاجت دعای منی دلیل گریه های منی دوباره آمدی که بگویی بابای منی از یادم ببر غم روی نیلی مرا با یک بوسه خوب کن جای سیلی مرا این دنیا بدون تو شده وبال من قد خم نمیخورد به سن و سال من من را تا شکسته تر نگشته ام ببر تا خود عازم سفر نگشته ام ببر دگر تو را رها نکنم ز سینه ام جدا نکنم برای دیدن تو ز مردن پروا نکنم قسم به آتش جگرم قسم به زخم بال و پرم برای پر زدن ز همیشه پروانه ترم
|
|
|
|
- جزئیات
- ربنا صل علی احمد خیر المرسلینا و علی حیدر کرار امیر المومنینا بنَبیٍّ عَرَبی وَ رَسولٍ مَدَنی و أَخیهِ أَسَدُ اللهِ مُسَمّا بِعَلی و بِزَهراءِ بَتولٍ وَ بِأُمٍّ وَلَدَتها و بِسَبطَیهِ وَ شِبلَیهِ هُما نَجلَاْ زَکی و بِسَجّادِ وَ بِالْباقِرِ وَ اْلصّادِقِ حَقّا و بِموسی وَ عَلیٍّ وَ تَقیٍّ وَ نَقی و بِذِی الْعَسکَرِ وَ الْحُجَّهِ مولی بِالْحَق أَلَّذی یَضرِبُ بِالسَّیفِ بِحُکمٍ الاَزلی
|
- جزئیات
- از امام صادق علیه السلام روایت شده است که به همراه داشتن این آیات بر روی کاغذ در ابطال سحر و جادو و دفع شیاطین و اجنه موثر است. ان شالله... سوره مبارکه یونس آیه ۸۱ و ۸۲ سوره مبارکه نازعات، آیات ۲۷ تا ۳۲ سوره مبارکه اعراف، آیات ۱۱۸ تا ۱۲۲ هَذِهِ اَلْعُوذَةُ اَلَّتِي أَمْلاَهَا عَلَيْنَا أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) يَذْكُرُ أَنَّهَا وِرَاثَةٌ، وَ أَنَّهَا تُبْطِلُ اَلسِّحْرَ، تُكْتَبُ عَلَى رَقٍّ وَ تُعَلَّقُ عَلَى اَلْمَسْحُورِ: قٰالَ مُوسىٰ مٰا جِئْتُمْ بِهِ اَلسِّحْرُ إِنَّ اَللّٰهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ يُصْلِحُ عَمَلَ اَلْمُفْسِدِينَ `وَ يُحِقُّ اَللّٰهُ اَلْحَقَّ بِكَلِمٰاتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ اَلْمُجْرِمُونَ أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ اَلسَّمٰاءُ بَنٰاهٰا `رَفَعَ سَمْكَهٰا فَسَوّٰاهٰا اَلْآيَاتِ فَوَقَعَ اَلْحَقُّ وَ بَطَلَ مٰا كٰانُوا يَعْمَلُونَ `فَغُلِبُوا هُنٰالِكَ وَ اِنْقَلَبُوا صٰاغِرِينَ `وَ أُلْقِيَ اَلسَّحَرَةُ سٰاجِدِينَ `قٰالُوا آمَنّٰا بِرَبِّ اَلْعٰالَمِينَ `رَبِّ مُوسىٰ وَ هٰارُونَ . طب الأئمة علیهم السلام ج۱ ص۱۱۵
|
|
|
- جزئیات
- يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿٥٩﴾ ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران کسانی که مؤمن هستند بگو: چادرهایشان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد.] این [پوشش] به اینکه [به عفت و پاکدامنی] شناخته شوند نزدیک تر است، و در نتیجه [از سوی اهل فسق و فجور] مورد آزار قرار نخواهند گرفت؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است. (احزاب ۵۹)
|
- جزئیات
- ولایتش اصول دینه ، حیدر معنی قرآن مبینه ، حیدر حرف نبی فقط همینه، حیدر تنها امیرمومنینه ، حیدر چه هیبتی داری شجاعتی داری بنازم استمت رو حیدر کراری عبد اشجع الناسم کرده پدری واسم من خلیفه ایی دیگر غیر علی نشناسم من شیعم ، حیدر آقامه امشب بگو با دل شیدا, لعنت به دشمن حضرت مولا, لعنت به قاتل ام ابیها, لعنت به منکر مهدی زهرا, لعنت با اعتقاد, لعنت میده مراد, لعنت همیشه میگم بر ابن زیاد, لعنت من یه آرزو دارم روز رجعت یارم رو صورت اون ملعون رد سیلی بندازم
|
- جزئیات
- بر اساس روایت صحیح السندی که اهل سقیفه نقل کردهاند، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در باره امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودهاند: " إنَّ عَلِيًّا مِنِّي وَأَنَا مِنْهُ وَهُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي..." «علی از من است و من از علی هستم، او سرپرست هر مؤمنی پس از من است». اما چرا اهل سقیفه به این روایات اهمیتی نمیدهند؟ جواب روشن است؛ چون به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ایمان ندارند...
|
- جزئیات
- وَقَدْ جَاءَ عَنْ عُمَرَ - قَوْلُهُ: أَمْرَانِ فِي الْجَاهِلِيَّةِ. أَحَدُهُمَا يُبْكِينِي وَالْآخِرُ يُضْحِكُنِي. أَمَّا الَّذِي يُبْكِينِي: فَقَدْ ذَهَبْتُ بِابْنَةٍ لِي لِوَأْدِهَا، فَكُنْتُ أَحْفِرُ لَهَا الْحُفْرَةَ وَتَنْفُضُ التُّرَابَ عَنْ لِحْيَتِي، وَهِيَ لَا تَدْرِي مَاذَا أُرِيدُ لَهَا، فَإِذَا تَذَكَّرْتُ ذَلِكَ بَكَيْتُ. وَالْأُخْرَى: كُنْتُ أَصْنَعُ إِلَهًا مِنَ التَّمْرِ أَضَعُهُ عِنْدَ رَأْسِي يَحْرُسُنِي لَيْلًا، فَإِذَا أَصْبَحْتُ مُعَافًى أَكَلْتُهُ، فَإِذَا تَذَكَّرْتُ ذَلِكَ ضَحِكْتُ مِنْ نَفْسِي. اضواء البيان في ايضاح القران بالقران ، الناشر : دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع بيروت ،ج8 ص 439
|