«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
1 «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ إِلاّ ما يُتْلى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّى الصَّيْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللّهَ يَحْكُمُ ما يُرِيدُ»
ترجمه :
1. اى كسانى كه ايمان آورديد! بايد به عقدهاى خود وفا كنيد. حلال شده است بر شما بچه هاى تو دلى انعام، مثل شتر و گاو و گوسفند و بز و غير اينها از حيوانات حلال گوشت، مگر آنچه بر شما تلاوت مى شود از حيوانات محرّمة
الاكل غير مُحلِّى الصيد و حال آنكه شما محرم باشيد. محققاً خداوند هر چه اراده فرمايد حكم مى كند.
تفسير :
[در وجوب وفاى به عقود و حليت بهايم غير از حال احرام]
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»، خطاب اگر چه به «مؤمنين» است ، لكن احكام الهيه براى جميع افراد بشر است و تمام محكوم به آنها هستند، و وجه اختصاص خطاب به مؤمنين ممكن است از جهت اين باشد كه كفار ترتيب اثر بر اوامر الهيه نمى كنند، و ممكن است از جهت اين باشد كه عقود و عهود آنها شرعيت ندارد و واجب نيست كه به آنها وفا كنند، بلكه بسا حرام مى شود.
«أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» « وفاء » به معنى ترتيب اثر است و« العقود » جمع محلاّ به الف و لام، مفيد عموم است و مراد به عقود مطلق قرارداد است، شامل جميع معاملات بين المسلمين مى شود از بيع و صلح و اجاره، حتى شروط ابتدائيه را هم مى گيرد و قرارداد بين خالق و مخلوق و بين نبى و امت و بين امام و رعيت و بين زوج و زوجه و شامل نذور و عهود هم مى شود، لذا در بعض اخبار تفسير شده به عهود و در بعضى تعبير شده به عهد ولايت و در بعضى به بيعت و تمام اينها بيان مصاديق است، منافى با عموم نيست. و بالجمله، خروج عقود جايزه يا شروط ابتدائيه محتاج به دليل مخصص است، و الاّ آيه بعمومه شامل جميع آنها مى شود و از اينجاست كه مى گوييم اصل در كليه معاملات لزوم است، الاّ ما خرج بالدليل. بلى ، شامل ايقاعات نمى شود، زيرا از تحت اين عنوان خارج است و همچنين قراردادهاى غير مشروع و معاملات فاسده و وعده هاى محرمه خارج است و شامل نمى شود، مثل بيع ربوى و بيع اشياى محرمه، مثل شراب و آلات لهو و مجسمه ذى روح و مكاسب محرمه و قمار و امثال اينها.
تنبيه:
منافات ندارد اين عموم با اينكه در هر عقد و عهد و التزامى شارع مقدس شرايطى مقرر فرموده باشد ، مثل شرايط بيع و متبايعين و عوضين و نحو اينها كه بدون آنها فاسد است و از تحت عموم خارج است.
«أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعامِ» « بهيمه » در اخبار بسيارى تفسير شده به بچه تودلى كه تذكيه آن به تذكيه مادر آنهاست، و مراد از انعام حيوانات چهار پاست كه حلال گوشت باشند، مثل شتر، گاو، گوسفند و غير اينها و شامل محرّم الاكل نمى شود، و به عبارت اخرى حيوان حرام گوشت بچه او هم حرام گوشت و جاى احتمال حلّيت در آنها نيست ، فقط مورد احتمال اين است كه حيوان حلال گوشت كه بايد شرايط تذكيه در او باشد و بدون تذكيه ميته است، آيا بچه در رحمش كه پس از تذكيه مادرش در رحم بميرد، آيا جزو ميته است چون بچه تذكيه نشده، يا مذكّى است به تذكيه مادر؟ آيه دلالت دارد كه مذكّى است و حلال است و تذكيه جداگانه نمى خواهد، «إِلاّ ما يُتْلى عَلَيْكُمْ» كه بعد از اين آيه تلاوت مى شود «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ...» الآية[1].
«غَيْرَ مُحِلِّى الصَّيْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ» « محلّى الصيد » جمع مضاف است و نون «محلّين» به اضافه ساقط شده و كلمه مفتوح است بنا بر حاليت، و اختلاف شد بين مفسرين، بعضى گفتند حال است براى ضمير «أَوْفُوا» كه مرجعش «الَّذِينَ آمَنُوا»است. و بعضى گفتند حال است از براى ضمير «كم» در كلمه «أُحِلَّتْ لَكُمْ». و بعضى گفتند حال است براى ضمير « كم » در كلمه «إِلاّ ما يُتْلى عَلَيْكُمْ».
و بر اين تقادير معنى مختلف مى شود. بر تقدير اول معنى اين مى شود : واجب است وفا به عقود غير از عقدى كه بر صيد واقع مى شود در حال احرام از آنهايى كه حلال مى دانند صيد را.
و بر تقدير دوم معنى اين مى شود كه، حلال است بر شما بهيمة الانعام غير صيد محلين در حالى كه شما محرم هستيد و به منزله عطف است بر «إِلاّ ما يُتْلى عَلَيْكُمْ» و «غَيْرَ مُحِلِّى الصَّيْدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ» كه حرام است.
و بر تقدير سوم استثنا از استثناست، مثل اينكه بگويى « أكرم العلماء إلاّ الفساق منهم إلاّ زيد »، كه زيد با اينكه عالم فاسق است واجب الاكرام است .
لكن احتمال اول و سوم بسيار بعيد است و خلاف ظاهر آيه است و ظاهر آيه همان احتمال ثانى است كه احتمال وسط باشد و « خير الاُمور أوسطها »[2]
شامل است در اين مورد.
بيان ذلك:
اما احتمال اول مفادش اين مى شود كه « محلين صيد » واجب نيست براى آنها وفا به هيچ گونه عقد و عهدى تا مادامى كه محرم هستند و اين قطعاً مراد نيست.
و اما احتمال سوم مفادش اين مى شود كه در حال احرام حلال است و تذكيه آن به تذكيه مادر اوست غير از بهيمه انعام در حال احرام و مراد انعام وحشيه است كه صيد آنها حرام است، مثل آهو و بز كوهى و ساير حيوانات وحشيه، زيرا انعام اهلى مانعى ندارد خوردن آنها و بچه هاى آنها.
«إِنَّ اللّهَ يَحْكُمُ ما يُرِيدُ» زيرا اراده او علم به صلاح است و حكمش هم بر طبق صلاح است و تابع اراده اوست.
-------------------------------------------------------
[1] . سوره مائده : آيه 3 .
[2] . بهترين كارها ، معتدل ترين آنهاست .
آیه ١ « يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ ... »
- بازدید: 5229