53 «وَيَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِى وَرَبِّى إِنَّهُ لَحَقٌّ وَما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ »
ترجمه :
53. و از تو خبر مىگيرند و سؤل مىكنند كه آيا او حق است؟ بگو: آرى قسم به پروردگارم محققاً او حق است و نيستيد شما به عاجزكنندگان.
تفسير :
«وَيَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ» در مرجع ضمير «هُوَ» بعضى گفتند قرآن است، بعضى گفتند نبوت خود حضرت است، بعضى گفتند اسلام و شريعت است[1] و در اخبار ائمّه عليهمالسلاماست، چنانچه كلينى در كافى از حضرت صادق عليهالسلام روايت كرده كه مىگويند: «ما تقول في عليّ؟ «قل إى و ربِّى إنَّهُ لحقّ...»[2]. و از تفسير قمى از حضرت باقر عليهالسلامروايت كرده:
«قال: (ويستنبئونك) يا محمد أهل مكّة في علي بن أبي طالب عليهالسلام«أحق هو» أي إمام؟ «قل أي و ربّي إنّه لحقّ» إمام»[3].
و از ابن شهر آشوب از حضرت باقر عليهالسلام روايت كرده فرمود : «ويستنبئونك أحقّ هو»، يسألونك يا محمّد، عليّ وصيّك؟ «قل إي و ربّي» إنّه لوصيّي»[4].
و ما مكرر گفتهايم كه اخبار وارده در تفسير نوعاً بيان مصداق است. بناءً على هذا بعيد نيست كه مرجع ضمير، گفتار پيغمبر صلىاللهعليهوآله باشد كه شامل قرآن، نبوت، خود شريعت اسلام، احكام دين، نصب امير المؤنين عليهالسلام به خلافت و آنچه از جانب خدا آورده، [كه] آيا حق است و راست مىگويى و از جانب خداست[بشود].
«قُلْ إِى وَرَبِّى» بگو: بلى قسم به حق پروردگارم «إِنَّهُ لَحَقٌّ» چنانچه در آيات بسيارى بهاين موضوع تصريح فرموده: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ * وَالنَّجْمِ إِذا هَوى * ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَما غَوى * وَما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى * إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْىٌ يُوحى * عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوى...» الى قوله تعالى«لَقَدْ رَأى مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى»[5] و مواضع ديگر.
نكتة لطيفة:
متفطن شدم كه اين آيه شريفه طبق اخبار مذكوره راجع به نصب امير المؤنين عليهالسلام است، زيرا كفار و مشركين نمىآيند از حضرت رسالت صلىاللهعليهوآله حقّيّت دين اسلام يا قرآن يا نبوت را سؤل كنند و آن حضرت قسمهاى زيادى ياد كند] ،چون] او را كذّاب و مفترى مىدانند. اين سؤل از مسلمين است كه او را به نبوت شناخته و قرآن را كلام الهى مىدانند و دين اسلام را قبول كردهاند، در موضوع نصب امير المؤنين عليهالسلامترديدى پيدا كردند كه براى دامادى و پسر عمى و محبت شخصى او را نصب كرده يا مأموريت از جانب حق است حتى بعضى باور نكردند و سؤل عذاب كردند: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ * سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»[6].
«وَما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ»؛ شما هر چه كنيد و دشمنى با او نماييد و ظلم و اذيت به او روا داريد حقّيت آن را از بين نمىتوانيد ببريد مثل آفتاب روشن و هويداست.
---------------------------------------------
[1] . ر.ك: تفسير الرازى: ج17، ص111 و تفسير البحر المحيط: ج5، ص166.
[2] . درباره على عليهالسلام چه مىگويى؟ بگو: به خدا سوگند! كه او حق است.... كافى: ج1، ص430،
ح87 و مناقب آل ابى طالب: ج3، ص50.
[3] . اى محمد! اهل مكه درباره على از تو مىپرسند كه آيا او حق است ؛ يعنى امام است؟ بگو:
به خدا سوگند! آرى، به راستى كه او حق و امام است. تفسير قمى: ج1، ص313؛ امالى صدوق: ص771، ح7 و تفسير عياشى: ج2، ص131، ح25.
[4] . اى محمد از تو مىپرسند كه آيا على جانشين تو است؟ بگو: به خدا سوگند! آرى، به راستى كه او جانشين من است. مناقب آل ابى طالب: ج3، ص75 و بحار الأنوار: ج38، ص27.
[5] . به نام خداوند رحمتگر مهربان. قسم به ستاره! زمانى كه سقوط مىكند گمراه نشده است صاحب شما پيغمبر اكرم و به راه باطل نرفته است و از روى هواى نفس و خواهش نفسانى چيزى نمىگويد آنچه مىفرمايد، نيست مگر وحى الهى كه به او وحى شده. تعليم كرد او را شديد القوى كه صاحب قوت شديد است... هرآينه به تحقيق ديد از آيات پروردگار خود آيات كبراى الهى را. سوره نجم: آيات 1 ـ 18 .
[6] . به نام خداوند رحمتگر مهربان. سؤال كرد سؤال كنندهاى به عذابى كه واقع مىشود. سوره معارج: آيه 1 .
آیه ٥٣ « وَيَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِى وَرَبِّى ... »
- بازدید: 2345