91 «إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِى حَرَّمَها وَ لَهُ كُلُّ شَىْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ»
ترجمه :
91. جز اين نيست كه من مأمور شدم و أمريه الهيه رسيد اينكه عبادت كنم پروردگار اين بلده كه مكه معظمه باشد آن خدايى كه اين مكه را حرام قرار داده و از براى اوست هر شىء و مأمور شدم اينكه بوده باشم از مسلمين[1] .
تفسير :
[فضيلت مقام عبوديت و بندگى خداوند]
(إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ) مقام عبوديت بالاترين مقام است براى انسان، حتى از مقام رسالت و لذا در تشهّد مقدم بر مقام رسالت ذكر شده : «أشهد أنّ محمداً عبدُه و رسولُه» و در قرآن مىفرمايد: (عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى شَىْءٍ)[2] . عبد مقابل حر است. حر به معنى آزاد و سرخود و عبد بايد در تحت اختيار مولا باشد، هيچ نوع اختيارى از خود نداشته باشد و تحت فرمان مولا باشد. از اميرالمؤمنين است عرض مىكند :
«كَفاني فَخْراً أنْ أكونَ لَکَ عَبداً، و كَفاني عِزّاً أنْ تَكُونَ لِي رَبّاً»[3] .
يعنى جز اين نيست كه من مأمور شدهام هيچ خوديتى از خود نداشته باشم. آنچه مىگويم و آنچه مىكنم اطاعت فرمان اوست و هر چه تقدير كرده تسليم صرف هستم :
«إلهي لاَ رَبَّ لِي سِواکَ، و لاَ إلهَ لِي غَيرُکَ»[4] .
خداوند «رب العالمين» است [پس] وجه اختصاص بهذه البلدة [براى] چيست؟ براى شرافت مكه است. اول زمين است كه خداوند خلق فرمود و بقيه را از او زايش فرمود: لذا ام القرى ناميدند و كعبه كه بيت الله الحرام است در او قرار داد كه حضرت آدم بنا نمود. و دارد كعبه مطابق بيت المعمور است در آسمانها و مسجد ملائكه است كه اگر كلوخى از آنجا رها شود بر طاق كعبه واقع مىشود[5] و حضرت ابراهيم عرض مىكند: (رَبَّنا إِنِّى أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِى بِوادٍ غَيْرِ ذِى زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِکَ الْمُحَرَّمِ)[6] الآيات. و نيز مىگويد: (رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً)[7] و مأمور شد او و اسماعيل به بناى كعبه و تطهير آن(إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ)[8] ، (وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِىَ)[9] الآيه.
(الَّذِى حَرَّمَها) خداوند، محترم داشت اين زمين را به بيت الله الحرام، مسجد الحرام، مشعر الحرام ناميده شد و حدود حرم از اطراف مكه معيّن است كه حاج و عمار[10] بدون احرام نمىتوانند وارد شوند و محل امن الهى است، حتى قاتل را نمىتوان قصاص كرد، حتى در مورد جهاد مشركين مىفرمايد: (وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتّى يُقاتِلُوكُمْ فِيهِ)[11] ، حتى صيد [در] حرم حرام است و مزيد بر شرافتش محل بعثت رسول به دعاى ابراهيم كه عرض كرد: (رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِکَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ)[12] و كعبه، مَولِدِ اميرالمؤمنين شد «شُرُفَتْ بهِ مَكَّةُ و مِنى»[13] ، قبله مسلمين شد و غير ذلك از شرافات.
(وَ لَهُ كُلُّ شَىْءٍ) و اختصاص دارد به خدا هر چيزى، مالك كل است [و مىتواند] هر نوع تصرفى اراده كند (للهِِ مُلْکُ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ)[14] .
(وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ) مقام تسليم بالاتر از مقام رضاست و در باب سلام نماز در مجلد اول بيان شده[15] .
_____________________________________________________________________
[1] . ترجمه ديگر: من مأمورم كه تنها پروردگار اين شهر را كه آن را مقدّس شمرده و هر چيزى از آنِ اوست پرستش كنم، و مأمورم كه از مسلمانان باشم.
[2] . بندهاى است زرخريد كه هيچ كارى از او برنمىآيد. سوره نحل: آيه 75.
[3] . همين عزت براى من بس كه تو پروردگار منى و همين افتخار براى من كافى است كه من بندهه تو هستم. الخصال: ص458، ح14؛ مناقب آل ابى طالب: ج2، ص299؛ تفسيرالثعالبى: ج1، ص533؛ كنزالفوائد: ص181 و بحار الأنوار: 74، ص400، ح23 (با اندكىاختلاف).
[4] . خدايا! پروردگارى جز تو ندارم و خدايى براى من غير تو نيست. اقبال الاعمال: ج1،ص352 و مستدرک الوسائل: ج6، ص115، ح13.
[5] . تفسير السمعانى: ج5، ص367؛ مجمع البيان: ج9، ص247؛ تفسير نور الثقلين: ج5،ص136، ح8 و بحار الأنوار: ج55، ص55.
[6] . پروردگارا، من يكى از فرزندانم را در درّهاى بىكشت، نزد خانه محترم تو، سكونت دادم.سوره ابراهيم: آيه 37.
[7] . پروردگارا، اين شهر را ايمن گردان. سوره ابراهيم: آيه 35.
[8] . هنگامى كه ابراهيم و اسماعيل پايههاى خانه كعبه را بالا مىبردند. سوره بقره: آيه 127.
[9] . و به ابراهيم و اسماعيل فرمان داديم كه خانه مرا پاكيزه كنيد. سوره بقره: آيه 125.
[10] . عمار: عمره گزاران.
[11] . در كنار مسجد الحرام با آنان جنگ مكنيد، مگر آنكه با شما در آنجا به جنگ درآيند.سوره بقره: آيه 191.
[12] . پروردگارا، در ميان آنان، فرستادهاى از خودشان برانگيز، تا آيات تو را بر آنان بخواند وكتاب و حكمت به آنان بياموزد و پاكيزهشان كند. سوره بقره: آيه 129.
[13] . مكه و منى به واسطه او شرافت و بزرگى پيدا كردند. ر. ك: المزار «مشهدى»: ص206؛اقبال الاعمال: ج3، ص131 و المزار «شهيد اول»: ص91، ضمن زيارت اميرالمؤمنين (علیه السّلام).در نسخه چاپ تهران به اين صورت آمده : «شرفت به المكة والمنى»، كه تصحيح شد.
[14] . فرمانروايى آسمانها و زمين از آنِ خداست. سوره مائده: آيه 120 و سوره شورى :آيه 49.
[15] . ر. ك: همين تفسير: ج1، ص367.
آیه 91 «إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ .....»
- بازدید: 1074