آیه 48 «وَ اذْكُرْ إِسْمعِيلَ وَ الْيَسَعَ..»

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

 وَ اذْكُرْ إِسْمعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الاَْخْيارِ

ترجمه :
48. و ياد كن اسماعيل و يسع و ذا الكفل را و كل اين‌ها از اخيار بودند[1] .
 
تفسير :
]نسل پر بركت حضرت اسماعيل[
(وَ اذْكُرْ إِسْمعِيلَ) ذبيح الله كه نسل ابراهيم از اين اسماعيل تا قيامت باقى است و رسول محترم و ائمه اطهار از نسل او هستند و ذرارى پيغمبر و ائمه سادات، بلكه بسيارى از غير سادات كه از طرف امهات نسبت دارند، از ذرارى او هستند.
 
]شرح حال اليسع[[2]
               
(وَ الْيَسَعَ) بعضى گفتند: يَسَع بن اخطوب پسر عم الياس است كه خليفه الياس بود در بنى اسرائيل[3] .
 
]شرح حال ذوالكفل[
(وَ ذَاالْكِفْلِ)[4]  بعضى گفتند: الياس است، بعضى گفتند: پيغمبرى بود بعد از سليمان ]كه[ به حكم داود حكم مى‌كرد[5] ، بعضى گفتند: پيغمبرى بود قبل از   عيسى مبعوث شده بود[6] . بالجمله، انبياى الهى بسيار بودند كه معروف به صد و بيست و چهار هزار هستند و قليل معدودى را خداوند در قرآن مجيد ذكر فرموده، چنانچه مى‌فرمايد: (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِکَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَيْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْکَ)[7]  و در سوره نساء بعد از اينكه اسامى بسيارى از آن‌ها  را ذكر فرموده مى‌فرمايد: (وَ رُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَيْکَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيَْک وَكَلَّمَ اللهُ مُوسى تَكْلِيماً * رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلّا يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَى اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ)[8] .
 (وَ كُلٌّ مِنَ الاَْخْيارِ) كسانى كه خداوند شهادت دهد كه (وَ كُلٌّ مِنَ الاَْخْيارِ) دلالت بالصراحه دارد كه به قدر خَردَلى عيب و نقص در آن‌ها نيست و اين فوق مقام عصمت است.

[1] .  ترجمه ديگر: و اسماعيل و يَسَع و ذوالكفل را به ياد آور كه همه از نيكانند.
[2] .  اَلْيَسَع: نام يكى از پيامبران الهى ياد شده در قرآن كريم كه مطابق روايات، پس از الياسنبى 7، به نبوت مبعوث شده است. اين نام دو بار در قرآن كريم در كنار اسامى برخى ازپيامبران و فرزندان ابراهيم 7 ذكر گرديده است (سوره انعام: آيه 86 وآيه فوق). در اينآيات، بدون توضيحى درباره شخصيت و نبوت اليسع، از او با تعبير«برترى يافته» همچوناسماعيل، يونس و لوط 7 ياد شده، و نيز در كنار اسماعيل و ذوالكفل در شمار «اخيار»آورده شده است. نام اين پيامبر ـ كه لغت شناسان آن را واژه‌اى دخيل دانسته‌اند ـ بزرگانمتقدم علم قرائت را درباره تلفظ آن دچار اختلاف كرده است. ايشان اساساً درباره اينمطلب كه «الـ» در اين كلمه، جزئى از واژه باشد، اختلاف دارند. بيشتر حجازيان و عراقيانمتقدم آن را حرف تعريف دانسته‌اند كه بر آغاز «يَسَع»، يا به قول برخى كوفيان بر «لَيْسَع»اضافه شده است. البته چنين مى‌نمايد كه نام اليسع براى مسلمانان صدر اسلام نا آشنا بودهاست و آنان از شخصيت و قصص مربوط به او نيز چندان خبر نداشتند. ياد كردن مجملقرآن كريم از اليسع، و كم شناخته بودن او در منابع تفسيرى و روايى تا آنجاست كه حتىسبب گشته است بسيارى از عالمان، اليسع را با برخى از پيامبران ديگر يكى بدانند. براىنمونه كسانى اليسع را همان ذوالكفل دانسته‌اند و گروهى با اشاره به يكى بودن اليسع،شاگرد الياس ذوالكفل، او را اليسعى كه در قرآن آمده است، متفاوت مى‌دانند. برخى نيز اورا پسر عموى الياس معرفى كرده‌اند.آنچنان كه در روايات آمده است، شرايط دين دارى در عهد نبوت اليسع دگرگون شد؛آحاب، پادشاه بنى اسرائيل كه همزمان با الياس مى‌زيست و همسر سيه كار او ايزابل كهقوم را بر پرستش باطل راه مى‌نمودند، به هلاكت رسيدند و در دوره نبوت اليسع، مردمانبسيار به دعوت وى پيوسته، دين دارى و خدا پرستى را بزرگ مى‌داشتند.در روايتى از امام رضا 7 آمده كه اليسع نيز همچون عيسى 7 معجزاتى چون زندهگرداندن مردگان، شفا دادن بيماران و بر آب رفتن نشان داده است. گفتنى است با توجه بهويژگى‌هاى مشهور معجزات الياس 7 و نيز همگونى داستان الياس نبى و عيسى 7 درمسئله زيست ايشان در آسمان‌ها، دور نيست كه در ضبط روايت، الياس با اليسع خلط شدهباشد. ر. ك: دائرة المعارف بزرگ اسلامى: مدخل «اَلْيَسَعْ».
[3] .  ر.ك: جامع البيان (تفسير طبرى): ج7، ص340 ومجمع البيان: ج7، ص95.
[4] .  ذوالكِفْل: از ذوالكِفْل فقط دوبار در قرآن ياد شده است. يك بار در سوره انبياء، آيه  :85«و اسماعيل و ادريس و ذوالكِفْل را ياد كن كه همگى از صابران بودند». و بار ديگر در آيهفوق: «وياد كن اسماعيل و اليسع و ذوالكِفل را كه همه از نيكان بودند». در قرآن مجيد جزاين دو آيه هيچ مطلب ديگرى راجع به قصه ذوالكفل و شخصيت وى ايراد نشده است. لذامفسران و محققان، نظرات مختلفى درباره وى داشته‌اند. بعضى منابع به پيامبر بودن وىتصريح نكرده‌اند. ولى در لغت نامه دهخدا آمده است كه: «يكى از انبياى بنى اسرائيل ازذريه ابراهيم». شادروان خزائلى نوشته است: «ذوالكفل يا مى‌بايست اشاره به عوبدياىمذكور در كتاب دوم پادشاهان باب دوم باشد يا لقب پيغمبرى است كه داراى قوّتمضاعف بوده است...» و در معرفى او مى‌نويسد: «در اين زمينه كتاب دوم پادشاهان، بابدوم، عوبديا ضابط خانه آحاب را بدين صفت معرفى مى‌كند. وى صد نفر از انبياى بنى اسرائيل را در مغاره‌اى پنهان كرد و به ايشان نان و خورش رسانيد و تمام آنان را از شرايزابل زوجه آحاب كه انبياى بنى اسرائيل را به قتل مى‌رسانيد، نجات بخشيد». برخىمفسران با شك و ترديد او را با يوشع، الياس، زكريا يا حزقيل يكى دانسته‌اند. بعضى نام اورا بشر بن ايوب دانسته‌اند. يعنى كسى كه خداوند او را بر قوم مشركى در شام مبعوثفرمود. در باب معنى لفظ ذوالكِفل نيز اقوال مختلفى نقل كرده‌اند. ر. ك: دانشنامه قرآن :مدخل «ذوالكفل» وهمين تفسير: ج13، ص411، پاورقى (1).
[5] .  ر.ك: الكشاف «زمخشرى»: ج2، ص582 و تفسير الآلوسى: ج12، ص202 ونيز ر.ك :مجمع البيان: ج7، ص95؛ تفسير غريب القرآن: ص478 و بحارالأنوار: ج13، ص404.
[6] .  الكشاف «زمخشرى»: ج2، ص581؛ تفسير رازى: ج22، ص311؛ بحارالأنوار: ج11،ص36 و تفسير الآلوسى: ج12، ص203، در اين منابع نام وى زكريا ذكر شده كه قبل ازحضرت عيسى بوده است؛ مجمع البحرين: ج5، ص463، ماده «الكفل» و خصائصالفاطمية: ج1، ص427.
[7] .  و مسلّماً پيش از تو فرستادگانى را روانه كرديم. برخى از آنان را ماجرايشان را بر توحكايت كرديم و برخى از ايشان را بر تو حكايت نكرده‌ايم. سوره غافر(مومن): آيه 78.
[8] .  و پيامبرانى را فرستاديم كه در حقيقت، ماجراى آنان را قبلاً بر تو حكايت نموديم، وپيامبرانى را نيز برانگيخته‌ايم كه سرگذشتِ ايشان را بر تو بازگو نكرده‌ايم. و خدا با موسىآشكارا سخن گفت. پيامبرانى كه بشارتگر و هشدار دهنده بودند، تا براى مردم، پس ازفرستادن پيامبران، در مقابل خدا بهانه و حجتى نباشد. سوره نساء: آيات 164 ـ 165.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ربيع الثانی

آغاز قیام توابین در كوفه بر ضد حكومت اموی بعد از واقعه جانگداز عاشورا، گروه زیادی از مردم...


ادامه ...

4 ربيع الثانی

ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام) حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام) در چهارم ربیع الثانی سال 172 هـ .ق. در...


ادامه ...

5 ربيع الثانی

مرگ منتصر بالله عباسی روز پنجم ربیع‌الثانی 248 هـ .ق. منتصر بالله،‌ یكی دیگر از خلفای بنی عباس،...


ادامه ...

6 ربيع الثانی

مرگ هشام بن عبدالملك روز چهارشنبه،‌ ششم ربیع ‌الثانی سال 125 هـ .ق. هشام بن عبدالملك بن مروان...


ادامه ...

8 ربيع الثانی

ولادت با سعادت امام حسن عسكری (علیه السلام) در روز جمعه، هشتم ربیع الثانی سال 232 هـ .ق....


ادامه ...

10 ربيع الثانی

وفات كریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) روز دهم ربیع‌الثانی سال 201 هـ .ق. حضرت فاطمه...


ادامه ...

14 ربيع الثانی

قیام مختار ثقفی به خون خواهی امام حسین (علیه السلام) مختار در سال اول هجری در روستای «...


ادامه ...

22 ربيع الثانی

وفات موسی مبرقع فرزند امام جواد (علیه السلام) در روز چهارشنبه بیست و دوم ربیع‌الثانی سال 296 هـ...


ادامه ...

25 ربيع الثانی

کناره گیری معاویه بن یزید از خلافت پس از آنكه یزید بن معاویه در چهاردهم ربیع‌الاول سال 64...


ادامه ...
012345678

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page