معرفى سوره[1]
[1] . سوره مباركه بروج هشتاد و پنجمين سوره از قرآن در ترتيب فعلى مصحف شريف و به ترتيبنزول، بيست و هفتمين سورهاى است كه در مكه مكرّمه بعد از سوره شمس و قبل از سوره تين نازلگرديد. احتمال قوى آن است كه سوره بروج در اوايل سال چهارم بعثت بعد از اظهار دعوت آنحضرت نازل شده باشد.اين سوره به اتفاق همه، داراى 22 آيه است. تعداد كلمات آن 109 كلمه و تعداد حروف آن465 حرف است. از نظر حجم از سورههاى مُفصلات به شمار مىآيد. (توضيح سورههاى مفصلاتذيل سوره مدثر گذشت). علت نامگذارى اين سوره، واقع شدن كلمه بروج در آيه اول سوره است .وجه ارتباط اين سوره با سوره قبل آن است كه چون خداوند سوره انشقاق را با ذكر مؤمنين وپاداش آنان پايان داد، اين سوره را نيز با ذكر مؤمنينِ از اصحاب اخدود شروع نمود.مؤمنان در مكه، مخصوصاً در آغاز دعوت پيامبر سخت در رنج و فشار بودند و دائماً از طرفدشمنان، شكنجههاى روحى و جسمى مىشدند تا از ايمان خود بازگردند. گروهى مقاومت كرده،بعضى از افراد ضعيف تسليم مىشدند واز عقايد خود باز مىگشتند. با توجه به مكى بودن اينسوره، چنين به نظر مىرسد كه هدف اصلى شأن نزول آن تقويت روحيه مؤمنان در برابر اينجريان و تشويق آنان به پايمردى و استقامت در برابر فشارهايى است كه از ظالمان و مستكبران برمؤمنان وارد مىشود. ضمن اينكه در لابهلاى آيات آن وعده نصرت الهى نهفته است.در اولين آيه اين سوره خداوند متعال به آسمان كه داراى برجهاست سوگند مىخورد. و درسوره حجر: 16، برجها را به اين صورت ياد مىكند: (وَلَقَدْ جَعَلْنا فِى السَّماءِ بُرُوجاً وَزَيَّنّاهالِلنّاظِرِينَ)؛ «و به يقين، ما در آسمان برجهايى قرار داديم و آن را براى تماشاگران آراستيم». و درسوره فرقان: 61 مىفرمايد: (تَبارَکَ الَّذِى جَعَلَ فِى السَّماءِ بُرُوجاً وَجَعَلَ فِيها سِراجاً وَقَمَراً مُنِيراً)؛«فرخنده و بزرگوار است آن كسى كه در آسمان برجهايى نهاد، و در آن، چراغ و ماهى نوربخشقرار داد»، كه مقدّم گذاردن نام بروج بر ساير ستارگان و نيز آفتاب و ماه نشانگر اهميت اين برجهادر نظام آفرينش جهان و روند زندگان انسان است.خداوند سبحان به دنبال اين سوگند در دو آيه بعدى به روز موعود يعنى قيامت و به گواه و موردگواهى سوگند مىخورد. سپس سخن به سوى اصحاب اخدود رفته و با آهنگى هنرى ، در قالبعباراتى بسيار هولناك ، مجازات آنان را در روز موعود ترسيم مىنمايد. سپس به رفتار آنها بامؤمنان اشاره مىكند و پارهاى از صفات خداى متعال را بيان مىدارد ]1 - 9[. در آيات بعد به كيفرسخت الهى نسبت به آن شكنجهگران و گرفتار شدن آنها در آتش دوزخ و پاداشهاى عظيممؤمنان و نعمتهاى بهشتى آنان اشاره مىكند ]10 ـ 11[. سپس بار ديگر به تهديد كفار وشكنجهگران زمان پيامبر پرداخته، از مجازات شديد الهى سخن مىگويد و براى ابطال عقايد باطلآنها، مسئله معاد و بازگشت انسانها را در كنار مسئله خلقت اوليه آنها بيان مىنمايد ]12 - 13[.سپس به بيان پنج صفت از اوصاف الهى پرداخته كه عبارتند از: آمرزنده، دوستدار مؤمنان،داراى تخت قدرت و حكومت مطلقه بر عالم هستى، صاحب مجد و عظمت و انجامدهنده هر كارىكه اراده كند. اين پنج وصف انسجام روشنى دارد، زيرا «غفور» و«ودود» بودن هنگامى مفيد استكه شخص داراى «قدرت» باشد، و كرمش وسيع و نعمتش بىپايان، تا هر چه را اراده كند انجامدهد، نه چيزى مانع كار او گردد، و نه كسى قدرت بر مقابله داشته باشد و نه در ارادهاش ضعف وترديد و فسخ حاصل گردد. در حقيقت ذكر اين اوصاف در برابر تهديدى كه در آيات قبل آمده،براى بيان اين حقيقت است كه راه بازگشت به روى گنهكاران باز است، و خداوند در عين شديدالعقاب بودن، غفور و ودود و رحيم و مهربان است ]14 - 16[.در ادامه دو گروه از لشكريانى را نام مىبرد كه در مقابل پيامبران الهى صفآرايى كردند وتكذيب كلام الهى و انكار حق را صفت هميشگى كافران مىداند و از احاطه الهى بر همه آنان سخنمىگويد ]17 - 20[. در آيات پايانى به مجد و عظمت قرآن و ثبت بودن آن در لوح محفوظ الهىاشاره مىكند ]21 - 22[.
معرفى سوره
- بازدید: 1015