محمدفاكر ميبدى
سخن گفتن از عظمت و شكوه غدير، كارى نيست كه از عهده هركسبرآيد. پرداختن به موضوع پراهميتى چون غدير، تنها از كسانىشايسته است كه اين حماسه جاويد تاريخ و نقطه عطف نبوت و امامترا آفريدند.
غدير به اراده الهى صورت گرفت، با خطاب (ياايهاالرسول بلغ ماانزل اليك من ربك
پيامبر مامور تحقق عينى غدير شد و على(ع)را به عنوان ولىامر، به جهانيان معرفى كرد:
«من كنت مولاه فعلى مولاه.»
پس از اين معرفى شكوهمند، خداوند فرمود: (اليوم اكملت لكمدينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا
حادثه غدير بيانگر ارزشهاى مذكور است و روز غدير ظرف زمانىابلاغ آن. در باره اين واقعه بزرگ، عنان قلم به محور اصلى آن،علىبن ابىطالب(ع)مىسپاريم و به بازخوانى خطبه «غديريه» آنحضرت مىپردازيم.
روز بيان اراده خدا و روز ابلاغ
«فانزل الله على نبيه فى يوم الدوح مابين به عن ارادته فىخلصائه و ذى اجتبائه و امره بالبلاغ.»
خداوند در روز درختان تنومند، آنچه بيانگر ارادهاش در بارهبندگان خالص و برگزيدهاش بود، بر پيامبرش نازل كرد و به وىدستور داد آن را ابلاغ كند.
واژه «دوح» جمع دوحه به معناى درختان تنومند و بزرگ است. اين سخن درحقيقتبيانگر نشانههاى جغرافيايى و تاريخى غدير استكه مىفرمايد: آن روز زير درختان تنومند، آياتى نازل شد كه مبيناراده خدا براى بندگان خالص، مخلص و برگزيده است. آن روز كهروز هجدهم ذى الحجه بود. جبرئيل فرود آمد و آيه(ياايهاالرسولبلغ ما انزل اليك من ربك)(اى پيامبر! آنچه را از طرف پروردگارتبر تو نازل شده، به مردم برسان.)را بر پيامبر(ع)نازل كرد و آنحضرت را مامور ساخت آنچه را بين خدا و پيامبر(ص)وجودداشت(ولايت على(ع» ، به مردم ابلاغ كند.
از عبارت «بلغ ما انزل اليك» معلوم مىشود پيش از آن «ولىامر» تعيين شده بود و آن روز تنها ظرف معرفى و ابلاغ بود; ونيز روشن مىشود خدا «ولى» را نصب مىكند و پيامبر(ص)تنها بهمعرفى او مىپردازد.
روز بزرگ، روز گشايش، روز تكامل...
«ان هذا يوم عظيمالشان، فيه وقع الفرج و رفعت الدرج و وضحتالحجج.»
اين روز، روزى بسيار با عظمت است. در اين روز گشايش حاصل شد،نردبان تكامل نصب و حجتها آشكار گرديد.
عظمت روز غدير، بدان جهت است كه ظرف ظهور اراده خدا و زمانابلاغ مهمترين پيام الهى است; پيامى كه ابلاغ نشدنش، رسالت راناتمام مىگذارد; «و ان لم تفعل فما بلغت رسالته»
روزى است كه گشايش و فرج براى اسلاميان حاصل شد و آنان كهنگران سرنوشت امت اسلام پس از پيامبر(ص)بودند، نگرانيشان برطرفگرديد. روزى كه نردبان تكامل افراشته شد. با طرح مساله امامتو معرفى على(ع)به عنوان ولى امر، دين به كمال لازم رسيد وبرهمگان اتمام حجتشد.
روز پردهبردارى از مقام امامت
«هذا يوم الايضاح و الافصاح عن المقام الصراح.»
اين روز، روز اظهار و پرده برداشتن از جايگاه پاكى وپيراستگى است.
«افصاح» به معناى اظهار كردن و مرادف با «ايضاح» است. صراحتبه معناى خالص بودن چيزى از تعلقات است و سخن صريح هماناست كه خالص از اضمار و تاويل باشد.
اما مقام «صراح» يعنى جايگاه پاكى و پيراستگى، و منظور ازآن، مقام عصمت و امامت است كه روز غدير از آن پرده بردارى شد وامام برهمگان مشخص گرديد تا ديگر بهانهاى براى منافقان ودورويان باقى نماند و نگويند: پيامبر كسى را معرفى نكرده است.
روز كامل شدن دين
«ويوم كمال الدين.»
غدير، روزى است كه دين خدا كامل شد.
كارى كه در اين روز انجام شد، چنان از اهميتبرخوردار است كهحق تعالى در شان آن فرمود:(اليوم اكملت لكم دينكم.) كارى كه نهتنها مرحله نهايى دين مرضى بود بلكه انجام نيافتنش، تبليغنكردن اصل رسالتشمرده مىشد; «فان لم تفعل... »
از اين روى، خود على(ع)نيز در جاى ديگر فرمود:
«وكمل الله دينه.» خدا دينش را تكميل كرد.
روز پيمان بستن
«ويوم العهد المعهود.»
اين روز، روز پيمان شناخته شده است.
پيامبر(ص)در روز غدير از مردم در باره سزاوارتر بودن خودچنين اعتراف گرفت:
«ياايهاالناس من اولى بالمومنين من انفسهم؟ قالوا الله ورسوله اعلم، قال ان الله مولاى و انا مولى المومنين و انا اولىبهم من انفسهم.»
اى مردم! چه كسى نسبتبه مومنان از خودشان سزاوارتر است؟ گفتند: خدا و پيامبرش داناترند. فرمود: خدا مولاى من است و منمولاى مومنانم و از آنها به خودشان سزاوارترم.
آنگاه از آنان اين گونه پيمان گرفت:
«فمن كنت مولاه فعلى مولاه.»
پس هركس من مولاى اويم، على مولاى اوست.
اين بخش از سخن علوى ممكن است اشاره به عهدى باشد كه در آغازآفرينش گرفته شد:
«و اخذ ربك من بنى آدم من ظهور هم ذريتهم و اشهدهم علىانفسهم الستبربكم قالوا بلى.»
به خاطر بياور زمانى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم،ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه خويش ساخت و فرمود: آيا منپروردگار شما نيستم؟ گفتند: آرى.
بدين سبب، در دعاى غدير از كلام علوى مىخوانيم:
«وجددت لنا عهدك و ذكرتنا ميثاقك الماخوذ منا، فى ابتداءخلقك ايانا»
امروز عهدت را براى ما تجديد كردى و ميثاقى كه در آغاز خلقتاز ما گرفتى، دوباره يادآورى كردى.
روز شهود و حضور
«يوم الشاهد و المشهود.»
روز غدير، روز شاهد و مشهود است.
اين تعبيرى است كه قرآن كريم در باره قيامتبه كار بردهاست:(واليوم الموعود و شاهد و مشهود); سوگند به روز موعود، سوگند به شاهد و مشهود.
شاهد و مشهود در باره روز قيامتبدين معناست كه شاهد پيامبرو مشهود قيامت است. شاهد انسانها و مشهود اعمال آنان است. شاهدملائكه و مشهود قرآن استشاهد پيامبر و مشهود علىاست.
به كار بردن اين تعبير درباره روز غدير نيز مفيد همين است كهپيامبر شاهد و على مشهود است. پيامبر(ص)شهادت به ولايتعلى(ع)داد و انسانها و فرشتگان بر اين امر گواهى دادند. تاريخنيز گواهى داد كه گروهى براى نايل شدن على(ع)به مقام ولايتبدوتبريك و تهنيت گفتند; اگرچه پس از اندكى آن را ناديدهانگاشتند.
روز روشن شدن قرارها از دو رويىها
«يوم تبيان العقود عن النفاق و الجحود.»
روز جدا شدن قرارهاى واقعى از درويى و انكار باطنى.
غدير، روزى است كه خط حق از جريان نفاق مشخص شد. روزى كهباعثشد حاميان واقعى از مدعيان دروغين جدا شوند. على(ع)فرمود:
«وكشف خبايا اهل الريب و ضمائر اهل الارتداد، وقع الاذعان منطائفه باللسان دون حقائق الايمان و من طائفه باللسان و صدقالايمان.»
پنهانىهاى اهل شك و مخفى كارى اهل ارتداد آشكار شد. در آنروز، برخى تنها به زبان گواهى دادند و در دل نپذيرفتند; و برخىديگر به زبان اقرار كردند و بدان معتقد شدند.
روز بيان حقايق
«ويوم البيان عن حقائق الايمان.»
روزى كه حقيقت ايمان بيان گرديد.
كسانى كه تا آن روز ادعاى ايمان به خدا و اطاعت ازپيامبر(ص)داشتند، با معرفى على(ع)بدانها گفته شد: اگر مومنواقعى هستيد، بايد بدين امر نيز ايمان داشته باشيد; چرا كهپذيرش ولايت على(ع)و گردن نهادن برآن، مصداق اتم و بارز اطاعتازخدا و رسول است. خداوند مىفرمايد:
(اطيعوا الله و اطيعوا الرسول.
از خدا و پيامبر پيروى كنيد.
روز راندن شيطان
«يوم دحرالشيطان.»
روز راندن شيطان است.
«دحر» بر وزن دهر به معناى راندن استدر روز غدير، با كامل شدن دين، شيطان نيز بارديگر رانده شد. شيطان از دين كامل و حقيقت ايمان دلخوشى ندارد. او دوست داشتدين نا تمام و ابتر بماند و به كفار وعده مىداد با مرگمحمد(ص) نفس راحتى مىكشند. با واقعه غدير وسوسهها و نقشهها، نقشبرآب شد و همان گونه كه كافران مايوس و نوميد شدند، شيطان نيزمايوس و رانده شد.
امام رضا(ع)نيز فرمود:
«يوم مرغمهالشيطان.»
غدير روز به خاك ماليدن بينى شيطان است.
روز برهان
«يوم البرهان.»
قرآن كريم يهود و نصارى را كه مدعىانحصار بهشتبودند ومىگفتند: «لن يدخل الجنهالا من كان هودا او نصارى» ; هيچ كسداخل بهشت نمىشود مگر اين كه يهودى و يا نصرانى باشد. محكومكرده، آنها را به استدلال فرا مىخواند: «قل هاتوا برهانكم انكنتم صادقين» بگو: اگر شما راست مىگوييد، دليلتان را بياوريد.
روز غدير دليل حقانيت اهل ولايت و رهروان امامت است; دليل وبرهانى كه تاريخ گواه آن است، دليل ما(اهل ولاء)آن واقعه باشكوهاست و ديگران اگر مدعىاند و راست مىگويند، بايد دليل اقامهكرده و برهان بياورند.
روز داورى
«هذا يوم الفصل الذى كنتم توعدون.»
امروز، روز جدايى است كه به شما وعده داده شده است.
روز غدير، روز جدايى حق از باطل استدرحقيقت تشبيه غدير به قيامت است; به عبارت صحيحتر تاويلىاز آن استخداوند در باره قيامت مىفرمايد:
«هذا يومكم الذى كنتم توعدون.» امروز همان روز موعودشماست.
«هذا يوم الفصل الذى كنتم به تكذبون.»
امروز همان روز جدايى است كه آن را دروغ مىپنداشتيد.
در اين تشبيه و تاويل دو نكته وجود دارد:
1- همان گونه كه در روز قيامتحق از باطل جدا مىشود، در روزغدير نيز فرقه ناجيه كه مومنان به ولايتند و در صراط مستقيمقرار دارند. از ديگر فرقهها جدا مىشود.
2- همان گونه كه كفار و مشركان انتظار وقوع قيامت نداشتند وآن را تحقق ناپذير مىپنداشتند، دشمنان ولايت نيز انتظار چنينروزى نداشتند و تصور نمىكردند خداوند جانشينى براىپيامبر(ص)تعيين كند.
روز فرشتگان
«هذا يوم الملاء الاعلى الذى انتم عنه معرضون.»
امروز، روز فرشتگان والا مقام است كه شما از آن روى گردانيد.
اين فقره از خطبه، برگرفته از سخن خداوند است كه فرمود:(لايسمعون الى الملاء الاعلى)آنها نمىتوانند به(سخنان) فرشتگان عالمبالا گوشفرا دهند.
به كار بردن اين تعبير بيانگر آن است كه در اين روز فرشتگانخدا، به امر الهى، فرود آمدند و چنين ماموريتى را براىپيامبر(ص)آوردند. پس از آن نيز، طبق روايت رضوى، در عالمفرشتگان محفل انس برگزار شد. امام رضا(ع)فرمود: «وهو اليومالذى يامر جبرئيل ان ينصب كرسى كرامه بازاء بيت المعمور ويصعده جبرئيل و تجتمع اليه الملائكه من جميع السموات.»
و امروز، روزى است كه جبرئيل فرمان مىدهد تادر مقابل بيتالمعمور كرسى كرامت گذارده شود. و او برآن صعود مىكند وفرشتگان پيرامونش گرد مىآيند.
و نيز فرمود:
«ان يوم الغدير فى السماء اشهر منه فىالارض»
روز غدير، درآسمان اززمين مشهورتر است.
روز رهنمون
«هذا يوم الارشاد.»
امروز، روز راهنمايى است.
غدير روزى است كه خداوند به وسيله پيامبر(ص)مردم را به مسيرآيندهشان راهنمايى كرد، حقايق را گفت و ولىامر را معرفى كرد. پيامبر(ص)در پايان سخنانش چنين دعا كرد:
«اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، واحب من احبه وابغض منابغضه.»
خدايا! دوستان على(ع)را دوستبدار و دشمنانش را دشمن بدار. محبوب بدار آن كه او را محبوب دارد و مبغوض بدار آن كه او رامبغوض دارد.
پيامبر(ص)بااين دعا راه ولايت و مسير حب و بغض مردم را مشخصفرمود.
روز آزمون
«و يوم محنهالعباد.»
و روز آزمون بندگان است.
محنتبه معناى آزمون است و غدير روز آزمايش بندگان. روزى كهخداوند ولى و پذيرش ولايتش را وسيله آزمون انسانها قرار داد. هركه آن را پذيرفت و بدان پاىبند بود، از بوته آزمايش سرافرازبرون آمد و هر كه آن را رد كرد، باناكامى و خسران رو به رو شد;زيرا نفى ولايت در حقيقت رها كردن رسالت و ترك توحيد است.
روز پيشاهنگان
«يوم الدليل على الرواد.»
«رواد» جمع رائد به معناى پيش قراول است. امام فرمود: غديرروز دليل بر رواد است. على(ع) كه خود از پيشگامان در ايمان واسلام است. اين روز و اين واقعه را از فضايل خود مىشمارد ومىگويد: روز غدير دليلى استبر شناخت پيشگامان، پيشگام دراسلام، پيشگام درايمان به رسالت، پيشگام در فضايل و بالاخرهپيشگام در امامت.
روز هويدا شدن نهانها
«هذا يوم ابدى خفايا الصدور و مضمرات الامور.»
روزى است كه پنهانيهاى قلوب و ناديدنىها را آشكار كرد.
در اين بخش از خطبه، دو احتمال وجود دارد; يكى گوشزد كردنمجدد جريان نفاق، دو رويى و پنهانيهاى مذموم و ديگر آشكار شدناسرار و پنهانيهاى ممدوح. يعنى روزى كه خداوند راز ميان خود وپيامبرش را آشكار كرد. در آن روز پيامبر(ص)سرى را كه خداوند دردرون قلبش به وديعت نهاده بود و از افشاى آن بيمناك بود، آشكاركرد.
روز شناسايى خاصان
«هذايوم النصوص على اهل الخصوص.»
روزى كه به صراحتبه معرفى خاصان اقدام شد.
پيامبر مكرم اسلام(ص)، از آغاز بعثت تا حجهالوداع، بارها بااشاره و كنايه به معرفى على(ع)پرداخته بود. درجريان غدير، بدونهيچ پرده پوشى و به دور از هرگونه كنايه و اشاره، با صراحتتمام به معرفى على(ع)به عنوان ولى امر پرداخت و راه هرگونهتوجيه را بست; چرا كه فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه»
از اين رو، امام فرمود: غدير روز تنصيص است. روز معرفىخاصان(مخصوصان به امامت)با سخن صريح است.
روز انبيا و اوصيا
«هذا يوم شيث، هذا يوم ادريس و هذا يوم يوشع و هذا يومشمعون.»
امروز، روز شيث، ادريس، يوشع و شمعون است.
دراين بخش از سخن امام، به تعلق غدير به برخى از انبيا واوصيا چون ادريس، شيث، يوشع و شمعون اشاره شده است. در خصوصادريس، قرآن وى را پيامبر معرفى مىكند:(واذكرفى الكتاب ادريسانه كان صديقا نبيا); در اين كتاب از ادريس ياد آر كه اوپيامبرى صديق است.
شيثبنا به نقل تاريخ، وصى حضرت آدم(ع)بوده، يوشع جانشينحضرت موسى(ع)و شمعون جانشين حضرت عيسى(ع).
امام صادق(ع)در روايتى روز غدير را متعلق به آدم(پذيرشتوبه)، ابراهيم (نجات از آتش)، هارون(جانشينى حضرت موسى)وعيسى:(عروج يا...)مىداند.
گويا روز غدير يادآور نقاط حساس نبوت انبيا و وصايت آنهااست. از اين رو، پيامبر اسلام(ص)نيز در اين روز به معرفىعلى(ع)مبادرت فرمود.
روز آسايش و آسودگى
«هذا يوم الامن و المامون.»
قبل از واقعه غدير، نگرانيهايى درباره آينده اسلام وجود داشتو حتى پيامبر(ص) نيز اين نگرانى را ابراز مىكرد; براى نمونه،درحديث ثقلين و خطبه حجهالوداع فرمود: «فانظروا كيف تخلفونىفى الثقلين» ; تامل كنيد كه چگونه پس از من با ثقلين(قرآن وعترت)برخورد مىكنيد؟
اما پس از جريان غدير اين نگرانى به شادى مبدل مىشود: «اللهاكبر على اكمال الدين و اتمام النعمه و رضى الرب برسالتىوالولايه لعلى من بعدى.»
خدا بزرگ است. همان خدايى كه آيين خود را كامل و نعمتخود رابر ما تمام كرد و از نبوت و رسالت و ولايت على راضى و خشنودگشت.
على(ع)نيز در همين خطبه فرمود:
«واقر عين نبيه و المومنين و التابعين.»
چشم پيامبر و مومنان و پيروان را روشن كرد.
افزون بر اين، در همان روز آسايش و امنيت پيامبر را تضمينكرد و فرمود: «والله يعصمك من الناس»
على(ع)نيز فرمود: «وضمن له عصمته منهم»
پس از اين جهت نيز غدير روز آسودگى است.
روز گنج پنهان
«هذا يوم اظهار المصون من المكنون.»
غدير روزى است كه آنچه در پنهان نگهدارى مىشد(ولايت)، آشكارگرديد.
تعبير «المصون من المكنون» بيانگر آن است كه حادثه غدير يكبرنامه آنى نبوده، پيش از فرا رسيدن اين برهه از زمان، درمكنون(صندوق علم الهى)محفوظ بوده است. خداوند آن را بر پيامبرشنازل و در سينه وى به وديعت نهاد. اين امر نهانى سرانجامدرغدير آشكار شد.
روز آشكار شدن رازها
«هذا يوم ابلاء السرائر.»
امروز، روز فاش شدن رازهاست.
اين كلمات تعبير ديگرى از همان چيزى است كه قبلا بيان شدهبود. در حقيقت امام باتوجه به اهميت اين اعلان و اعلام، آن را بهچند گونه بيان كرده است: يك بار فرمود: «يوم الايضاح» ; بارديگر فرمود: «يوم ابدى خفاياء لصدور» ; درمرتبه سوم گفت: «اظهار المصون» ، و بالاخره در آخر بيان داشت كه: «ابلاءالسرائر» روزى كه اسرار درون اعم از كفر و ايمان، بغض و حب،شر و خير، ريا و اخلاص و... آشكار شد.
اين تعيبر نيز برگرفته از وصف قيامت در قرآن است كهفرمود:(يوم تبلى السرائر)
در آن روز(قيامت)اسرار آشكار مىشود.
تشبيه روز غدير با روز قيامت، مىتواند نشان دهنده اين باشدكه غدير نيز چون قيامت اعلان پايان يك دوره و آغاز دورهاىديگراست. پايان دورهاى از ارشاد(نبوت) و آغاز دورهاىديگر(امامت).
عظمت غدير
- بازدید: 8656