زشهر کوفه به گوشم رسد صدای علی *** غریو گریه و آوای ناله های علی
سکوتِ غربت دل تنگ میداند *** که چاه بود و شب و بانگ های های علی
رسول گفت پس از من بسوز و لب مگشا *** بدین نشانه گلوگیر شد صدای علی
به عشق جان پیمبر به سوی مرگ شتافت *** ببین چه مایه صفا بود در وفای علی
به نام دین خدا بس که حیله ورزیدند *** زمانه همچو قفس، تنگ شد برای علی
گروه مردمِ تقوا فروشِ نفس پرست *** گره زدند به دست گره گشای علی
برو به کوفه و با گوش دل به ظلمت شب *** ز چاه ها بشنو بانگِ «ربّنای علی»
گل مدینه و فرزند مکه را کشتند *** مگر چه بود به جز عدل، مدعای علی
شبی که قاتل خود را گرسنه میپنداشت *** نخواست شیر بنوشد، ببین حیای علی!
به ادعا نتوان شیعه بود، شیعه کسی است *** که پای خود بگذارد به جای پای علی
مهدی سهیلی