تقویم، به روشن ترین ماه سال رسید؛ ماهی که دروازه های ملکوت را رو به ساکنان زمین گشوده اند و سفره بی منت های رحمت را به وسعت تمام دل های عاشق و بیدار گسترده اند. دوباره آغاز میشود سرود سبز لب هایی که از عطش خشک میشوند و از عشق سرشار.
دوباره پر میشود عطر مناجات سحر، در امتداد لحظه هایی که غرق در امید استجابت اند. دوباره پر میکشد کبوتر دلهای بیقرار، تا گنبد نورانی حضور، در تک تک ثانیه هایی که رنگ عبادت خورده اند. سفره های صمیمی افکار، گرمترین کانون مهرورزی است، در انتهای روزی که اهالی خانه از سحر تا غروبش نور آشامیده اند و عشق نوشیده اند.
و «قدر»، اوج لحظه های سراسر روشن این ماه نورانی است. شبی است که ماه در پاکترین مدار افق می ایستد و سبزترین فانوس اجابت را به نام «لیلةالقدر» روشن میکند؛ آنچنان روشن که چشمان خفته نیز از روشنای ماورایی اش جان میگیرند و زبان به آوای دلنشین استغفار میگشایند. دروازه های توبه را رو به اهالی عصیان گشوده اند. شعله های دوزخ هم از گذر شب های معصوم این ماه شرم میکنند. و بهشت، با تمام جلال و جبروتش، دریچه ای رو به دل های بیدار و چشم های بارانی گشوده است.
«قدر»، فرصت بیداری است در شبی که روشن ترین روز سال است؛ شبی که تقدیر زمین و آسمان به رنگ قضا و قدر رقم میزند. باشد که با یاری باور روشنمان، به درک حضور این بزم روحانی برسیم و از چشمه های زلال معرفت، جام جانمان را سیراب نماییم.
عاطفه خرمی
اشارات :: آبان 1384، شماره 78