«حمد» اطلاق مى شود بر ذات مقدّس «واجب الوجود» كه ساحت قدسش از همه عيوب و نواقص منزّه است ، چنانچه قبلا ذكر شد در شرح بسمله ، كه «الله» اسم است از براى ذات مقدّس «مستجمع جميع كمالات» و مبرّاى از جميع عيوب و نواقص و بر صفات كماليه حق از علم و قدرت و عظمت و كبريايى و غير اين ها ، چنانچه جميع اين ها كمال است ; و سلبش نقص است و منافى با «وجوب وجود» است و بر افعال الهى از خلق و رزق و عطا و منع و عفو و مغفرت و رضا و سخط [= خشم] و ثواب و عقاب و غير اين ها ; زيرا همه آن ها از روى حكمت و مصلحت بوده و فعل قبيح و لغو از مقام مقدّسش محال است صادر شود ، مثل اينكه در دعاى كميل بعد از كلمه «و أسعده على ذلك القضاء»(1) ، مى گويد : «فلك الحمد عليّ في جميع ذلك»(2) .
و بعضى توهّم كرده اند كه اينجا جاى حمد نيست و تبديل به «لك الحجة»(3) كرده اند . و غير واجب الوجود ، سرتاسر ممكنات ، نه از جهت ذات و نه از حيث صفات و نه از جهت افعال لايق حمد نيستند ; زيرا جميع ممكنات از حيث ذات فقر صرف و احتياج محض هستند و هر صفت و كمالى كه در آن ها يافت شود افاضت از حق است و در افعال هم استقلال ندارند و به باعانت و يارى حق انجام مى دهند .
و از اين جهت ألف و لام (الحمد) ، ألف و لام جنس است و لام (لله)نيز لام اختصاص مى باشد . بنابراين حقيقت حمد به تمام انواع آن ، مختصّ به «واجب الوجود» مستجمع جميع كمالات ، كه مفاد كلمه الله است ، خواهد بود .
__________________________________________________
[1] . و قضاى آسمانى نيز مساعدت كرد (تا اين كه من در اين رفتار ، از بعض احكامت قدم بيرون نهادم) .
[2] . حال در تمام اين امور ، تو را ستايش مى كنم .
[3] . ياد آور مى شود در نسخه ديگر دعاى كميل «فَلَكَ الْحَمْدُ» ، «فَلَكَ الْحُجَّةُ» ذكر شده است .
در اختصاص حمد به ذات مقدّس الهى
- بازدید: 1552