و بدان كه از جمله سنّت هاى مؤكّده كه حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)بر آن مواظبت نمود تا از دنيا رفت، روزه سه روز در هر ماه است; و آن موافق مشهور، پنجشنبه اوّل ماه و پنجشنبه آخر ماه و چهارشنبه وسط ماه، يعنى چهارشنبه اوّل از دهه ميان ماه است; و در بعضى از روايات عكس اين نيز وارد شده است، يعنى چهارشنبه اوّل و آخر ماه و پنجشنبه وسط ماه; و طريق اوّل اشهر است. و سنن آن حضرت تالى واجبات([1]) است در فضيلت و تأكيد، و آن حضرت نماز سنّت را دو برابر نماز واجب مقرّر فرموده: هشت ركعت نافله پيش از نماز ظهر، و هشت ركعت پيش از نماز عصر، و چهار ركعت بعد از نماز مغرب، و دو ركعت نشسته كه به منزله يك ركعت است بعد از نماز عشا، و يازده ركعت نماز شب، و دو ركعت پيش از نماز صبح، كه مجموع سى و چهار ركعت، دو مقابل([2]) نماز يوميّه واجب و متمّم آن است; و تأكيد زياده درباره اين نمازها شده، و نزد اوليا به منزله واجب است و مانند فريضه اگر ترك كنند سنّت است كه قضا كنند.
و هم چنين روزه سنّت دو برابر روزه واجب است، كه تمام ماه شعبان است و در ده ماه ديگر هر ماه سه روز، و اگر فوت شود به سبب عارضه اى سنّت است قضا كردن آن ها; و اگر در تابستان دشوار باشد، سنّت است كه در زمستان قضا كنند; ولكن بايد در مثل اين ايّام قضا نشود و بعضى تعجيلش را ـ يعنى تقديم آن ها را ـ بر اوقات خود جايز دانسته اند، و اگر دشوار باشد روزه به سبب پيرى و نحو آن، بدل هر روز يك درهم يا يك مدّ گندم تصدّق كند.
و شيخ كلينى به سند صحيح از حضرت صادق(عليه السلام)روايت كرده كه: «كسى كه در هر ماه اين سه روز را روزه دارد بايد كه با هيچ كس مجادله نكند و سفاهت و تندخوئى و بى خردى و مبادرت به سوگند خوردن به خدا را ترك كند، و اگر كسى با او سفاهت و بى خردى كند در گذرد و معارضه نكند.
و امّا فضيلت اين سه روز روزه، بسيار است. و در اين باب اخبار بسيارى وارد شده ] است[. ثقة الاسلام در كافى و برقى در محاسن از حمّاد بن عثمان روايت كرده اند كه گفت: شنيدم از حضرت صادق(عليه السلام)كه فرمود: «حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)آن قدر روزه سنّت گرفت كه مردم گفتند ديگر آن حضرت افطار نخواهد كرد، و مدّتى افطار كرد كه گمان كردند كه ديگر روزه سنّت نخواهد گرفت. پس مدّتى روزه حضرت داود(عليه السلام)گرفت كه يك روزْ روزه مى داشت و يك روز افطار مى كرد. و در آخر عمر اختيار فرموده روزه سه روز از هر ماه را و با آن حال بود تا از دنيا رحلت فرمود. و مى فرمود كه: اين سه روز روزه، ثوابش برابر است با روزه دهر، و وسوسه شيطانى را از سينه برطرف مى كند». حمّاد گفت: گفتم كه اين سه روز كدام است؟ فرمود كه: «پنجشنبه اوّل ماه و چهارشنبه اوّل بعد از دهه اوّل و پنجشنبه آخر». پس پرسيدم كه: براى چه خصوص اين روزها را روزه بايد داشت؟ فرمود: «براى آن كه بر امّت هاى سابقه عذاب در اين روزها نازل مى شده است، پس رسول خدا(صلى الله عليه وآله)اين روزها را روزه گرفت، براى آن كه ايّام مخوفه([3]) بود».
و در روايت ديگر وارد شده كه: «پنجشنبه را براى اين روزه مى دارند كه اعمال بندگان را بر حق تعالى عرضه مى كنند، و چهارشنبه ميان ماه را براى آن روزه مى دارند كه آتش جهنّم در روز چهارشنبه خلق شده است، و روزه سپر است از براى آتش». و نيز در كتاب علل از آن حضرت مروى است كه: «حق تعالى عذاب نفرموده امّت هاى سابقه را مگر در چهارشنبه ميان ماه» پس مستحبّ شد روزه گرفتن در اين روز.
و علاّمه مجلسى فرموده كه: اگر در اين ايّام روزه باشد و به خانه برادر مؤمن وارد شود و او تكليف كند افطار كردن ] را، و او افطار كند، [ بهتر است از روزه داشتن به هفتاد برابر; يا نود برابر چنانچه در حديث معتبر از حضرت صادق(عليه السلام)منقول است. و در حديث ديگر فرموده كه: «هركه داخل شود به خانه برادر مؤمن خود و روزه باشد و افطار كند و اظهار نكند كه من روزه ام، كه بر او منّت گذارد حق تعالى ثواب روزه يكسال براى او بنويسد» انتهى.
و از جمله روزه هاى سنّت هر ماه روزه ايّام البيض است، يعنى: سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم ] هر [ ماه. واحاديث بسيار در فضيلت اين سه روز از طرق عامّه و خاصّه وارد شده; و از شيخ صدوق منقول است كه گفته: روزه دو پنجشنبه و چهارشنبه بدل ايّام البيض مقرّر شده است و منافات ندارد كه هر دو سنّت باشد; و دو پنجشنبه اوّل و آخر و چهارشنبه ميان بهتر باشد. امّا اكثر احاديث ايّام البيض از طرق عامّه است، و سيّد ابن طاووس از حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)روايت كرده است كه: «جبرئيل بر من نازل شد و گفت: بگو به على(عليه السلام)كه روزه بدار از هر ماه سه روز تا نوشته شود براى تو به سبب روزه روز اوّل، روزه ده هزار سال، و به روزه روز دوّم سى هزار سال، و به روزه روز سوّم صد هزار سال. حضرت امير المؤمنين(عليه السلام)گفت: يا رسول اللّه اين مخصوص من است يا براى همه كس است؟ حضرت فرمود: كه هركه از شيعيان تو اين روزها را روزه بدارند اين ثواب براى او خواهد بود، گفت: كدام روزها؟ فرمود كه: آن سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم است».
و از جمله روزه هاى مرغوب، روزه روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه است براى كسى كه حاجتى داشته باشد، و شايد ما إن شاء اللّه در باب آينده به آن اشاره كنيم. علاّمه مجلسى فرموده: مشهور ميان علما آن است كه هر پنجشنبه و جمعه را روزه گرفتن سنّت است; مگر آن كه موافق يكى از ايّام محرّمه يا مكروهه واقع شود.
به سند صحيح از حضرت صادق(عليه السلام)منقول است كه: «كسى كه اراده عمل خير داشته باشد مانند تصدّق كردن و روزه داشتن و مثل اين ها بايد كه در روز جمعه به عمل آورد; زيرا كه ثواب عمل در روز جمعه مضاعف است».
و ابن جنيد(رحمه الله)گفته كه: مستحبّ نيست روز جمعه را تنها روزه گرفتن و اگر ملحق سازد به اين يك روز پيش يا يك روز بعد را جايز است، و گفته است استحباب روزه روز دوشنبه و پنجشنبه منسوخ است; و روزه شنبه نهى از آن وارد شده است. پس علاّمه مجلسى گفته كه: اكثر آنچه ابن جنيد گفته، خلاف مشهور ميان علما است. و شيخ طوسى در مصباح گفته است كه: ترغيب در روزه روز جمعه وارد شده است و بهتر آن است كه آن را تنها روزه ندارد; مگر آن كه يك روز بيشتر روزه بدارد، و گمان فقير آن است كه نهى از تنها گرفتن روزه روز جمعه محمول بر تقيّه است; زيرا كه سنّيان اين حديث را از ابو هريره نقل كرده اند، و بعضى از علما نهى از روز جمعه را حمل كرده اند بر آن كه كراهت آن در صورتى كه او را ضعيف گرداند از فرايض و نوافل و دعاهاى روز جمعه، و اين حمل بد نيست.
و امّا روز دوشنبه احاديث بر نهى از روزه آن واقع شده است و بهتر ترك است، خصوصاً هرگاه به قصد بركت روز دوشنبه باشد، مگر ] آن كه [ با روز متبرّكى از روزهاى ماه موافق شود، مثل غدير و مبعث و مولود و امثال اين ها، و نهى از روزه شنبه به نظر فقير نرسيده; امّا فضيلتى هم در روزه آن به خاطر ندارم، مگر آنچه شيخ مفيد(رحمه الله)روايت كرده است كه هركه در يكى از ماه هاى حرام، يعنى رجب و ذى القعده و ذى الحجّه و محرّم، پنجشنبه و جمعه و شنبه را روزه بدارد حق تعالى براى او ثواب عبادت نهصد سال بنويسد، انتهى.
______________________
[1]. چنان مهم اند كه پس از واجبات از هر چيزى مهم تراند.
[2]. دو برابر.
[3]. مخوفه = ترسناك.
فضيلت و كيفيّت روزه گرفتن در هر ماه
- بازدید: 11205
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا