در حديث قدسي خداوند به پيامبر (صلي الله عليه و آله ) مي فرمايد:
اما دخترت ، پس به او ظلم مي شود و حقش را – كه تو براي او قرار ميدهي – غصب مي كنند ، او را در حالي كه باردار است مي زنند ، و در حريم قدس و منزل او بدون هيچ اجازه اي داخل مي شوند ، آن گاه قدر آن بانوي مقدس را هيچ پاس نمي دارند و احترام او را مراعات نمي كنند و مانعي هم در مقابل خود نمي بينند . در نهايت ، به سبب شدت ضربات وارده ، بچه اش سقط مي شود ؛ و خودش بر اثر آن ضربه ها بعد از مدتي به شهادت مي رسد .[1]
روايت زير به برخي از اين حقايق دلالت دارد :
عبد الجليل قزويني مي گويد :
(إن عمر مزّق صحيفه فاطمه(صلوات الله عليها) حول فدك ، و ضربها علي بطنها ، ثمّ منعوها من البكاءعلي أبيها )[2]
به راستي عمر نامه ي فاطمه(صلوات الله عليها) را كه درباره ي فدك بود ، پاره كرد ؛ و به پهلوي او ضربه زد ؛ در ضمن ، مانع سوگواري او براي پدرش هم شد .
عمر در نامه اش به معاويه نوشته :
... با لگد ببه در خانه زدم و فاطمه بين در و ديوار بود ، در اين حال آن چنان محكم در را به او فشار دادم كه گوشت و استخوان بدنش بين در و ديوار له شد ؛ به در چسبيد و ميخ آن به بدنش فرو مي رفت ؛ چنان فريادي زد كه گمان كردم مدينه زير و رو شد . مي گفت : پدر جان !اين رفتارشان با جگر گوشه و دخترت است . آه ، فضّه ! مرا درياب ؛ به خدا قسم ، بچه ام را كشتند . او به ديوار تكيه داده بود و صداي ناله اش را كه از درد به خود مي پيچيد ، مي شنيدم .
اين جا ديگر در را – از روي فاطمه(صلوات الله عليها) – كنار زدم و داخل خانه شدم ، ديدم فاطمه(صلوات الله عليها) – از فرط بي حالي – با صورت به طرف من مي آيد و بر زمين مي افتد ، چشم هايم را بستم و از روي مقنعه چنان سيلي بر صورتش زدم كه گوشواره هايش كنده شد و روي زمين افتاد .[3]
طبرسي روايت كرده است:
امام حسن(صلوات الله عليه) به مغيره بن شعبه در نزد معاويه فرمود:
« .. تو فاطمه ، دختر رسول خدا(صلي الله عليه و آله) را چنان كتك زدي كه آنچه در شكم مطهّرش بود ، سقط شد ؛ انجام عمل زشتت به اين جهت بود كه خواستي رسول خدا (صلي الله عليه و آله)را خوار كني و مخالف خود را با خلافت او نشان دهي و حرمت فاطمه را هتك نمايي ؛ با اين كه رسول خدا(صلي الله عليه و آله ) درباره ي او فرموده بود :تو سرور زنان بهشتي . اي مغيره خدا تو را سوي آتش مي برد .. »[4]
--------------------------------------
[1] : كامل الزيارات 332 – الدّمعه السّاكبه ص 96 (مخطوط).
[2] : النقض 302 .
[3] :الهدايه الكبري 417 – عوالم العلوم 11 : 408 .
[4] : بحار 43 : 197 .
خداوند تعالي ذكر مصيبت محسن و مادرش(صلوات الله عليهما )را بيان فرمود
- بازدید: 2140