اقدامات اميرالمؤمنين و حضرت زهرا (علیهم السلام) در مقابله با غصب فدك

(زمان خواندن: 12 - 23 دقیقه)

پاسخ اميرالمؤمنين(علیه السلام) به ابوبكر و عمر در مورد فدك [1]
پس از رحلت پيامبر  (صلی الله علیه و آله و سلم) ‏ابوبكر و عمر نزد اميرالمؤمنين (علیه السلام) آمدند و گفتند: درباره‏ى آنچه از پيامبر باقى مانده چه مى‏گوئى؟ فرمود: ما از همه‏ى مردم به پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سزاوارتريم. عمر گفت: حتى نسبت به اموالى كه در خيبر است؟ فرمود: حتى اموالى كه در خيبر است. عمر پرسيد: حتى نسبت به اموالى كه در فدك است؟ فرمود: حتى اموالى كه در فدك است.
عمر گفت: مگر به قيمت جدا كردن گردنهاى ما با ارّه باشد، كه هرگز چنين چيزى نخواهد شد!!!
ارائه‏ى سند فدك توسط حضرت زهرا (سلام الله علیها) [2]
از اولين برخورد غاصبين درباره‏ى فدك مشخص شد كه نقشه‏هاى شومى در سر دارند. به همين جهت، عمر به حضرت زهرا (سلام الله علیها)گفت: آن نوشته‏اى كه مى‏گفتى پدرت پيامبر درباره‏ى فدك برايت نوشته بياور!
پس از غصب فدك، اين اولين اقدامى بود كه حضرت زهرا (سلام الله علیها)انجام داد و سند فدك را آورد و به ابوبكر نشان داد و فرمود: اين نوشته‏ى پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ براى من و فرزندانم است.
اين سند هنگام بخشيدن آن از سوى پيامبر  (صلی الله علیه و آله و سلم)‏به فاطمه (سلام الله علیها)به امر آن حضرت و به دستخط اميرالمؤمنين (علیه السلام) و به شهادت آنحضرت و ام‏ايمن تنظيم شده بود و متن آن بعنوان «اعطائى پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)به دخترش فاطمه (سلام الله علیها)» بود.
احتجاج مفصل حضرت زهرا  (سلام الله علیها) در مجلس ابوبكر و عمر
احتجاج مفصل حضرت زهرا (سلام الله علیها)در مجلس ابوبكر و عمر [3]
مراحل احتجاج درباره‏ى فدك كه با هدف اثبات اصل حق انجام شد- اگر چه فدك را بازنگرداند- به صورت بسيار حساب شده‏اى صورت گرفت كه دشمن نتواند بى‏خبر از معركه بگريزد و نقاط ابهام باقى گذارد.
مجلس خاص ابوبكر و عمر
ابتدا حضرت زهرا (سلام الله علیها)به امر اميرالمؤمنين (علیه السلام) به مجلسى كه ابوبكر و عمر به همراه عده‏اى خصوصى در آن بودند آمد و رسماً اعتراض خود را آغاز كرد، و در سخنان مفصلى كه صورت مخاصمه و محاكمه داشت، دلائل خود را براى اثبات حقانيت خود در تصرف فدك و غاصب بودن خصم بيان فرمود، كه ذيلاً صورت آن مجلس عيناً ذكر مى‏شود.
فدك ارث نيست
حضرت خطاب به ابوبكر فرمود: چرا نماينده‏ى مرا از فدك اخراج نمودى در حالى كه پيامبر  (صلی الله علیه و آله و سلم)‏به امر خداوند آن را براى من قرار داد. آيا مى‏خواهى زمينى را از من بگيرى كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ از بين غنائمى كه مسلمانان در راه آن جنگ نكرده‏اند به من بخشيد؟ آيا پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نفرموده است: «فرزندان هركس بايد بعد رحلت او مورد توجه باشند»؟ تو خوب مى‏دانى كه تنها يادگار پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ براى فرزندانش همين است؟
شهادت ناحق عايشه
ابوبكر گفت: عايشه و عمر شهادت مى‏دهند كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏فرموده است: « النبى لايورث» يعنى «پيامبر ارث نمى‏گذارد».
حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود: اين اولين شهادت ناحقى است كه به آن شهادت مى‏دهند. من درباره‏ى فدك در اسلام شاهدانى دارم. فدك را پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏به من بخشيده است و من شاهد مى‏آورم. ابوبكر گفت: دليل خود را بياور.
شاهد در ملك مورد تصرف باطل است
حضرت زهرا (سلام الله علیها)فرمود: آيا در زمان حيات پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فدك تحت تصرف من نبود و من محصول آن را مصرف نمى‏كردم؟ گفت: آرى. فرمود: پس چرا درباره‏ى چيزى كه در دست من است از من شاهد مى‏خواهى؟ ابوبكر گفت: چون غنيمت مسلمانان است، اگر دليل نياورى امضا نخواهم كرد!
حضرت در حالى كه مردم هم مى‏شنيدند فرمود: آيا مى‏خواهيد دستور و كار پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را رد كنيد و درباره‏ى ما حكمى كنيد كه درباره‏ى ساير مسلمانان نمى‏كنيد؟ اى حاضرين بشنويد كه مرتكب چه عملى مى‏شوند؟ اى ابوبكر و عمر، اگر من اموال مسلمانان را كه در دستشان و تحت تصرفشان است ادعا كنم از من دليل مى‏خواهيد يا از مسلمانان؟
عمر با حال غضب گفت: اين غنيمت مسلمانان و زمين آنان است كه در دست فاطمه(سلام الله علیها) است و محصول آن را مصرف مى‏كند. اگر بر ادعاى خود دليل آورد كه پيامبر از بين مسلمانان فدك را فقط به او بخشيده است- در حالى كه غنيمت و حق مسلمانان بوده!!- در اين باره نظر خواهيم داد.
عصمت فاطمه (سلام الله علیها)دليل كامل
حضرت (سلام الله علیها)فرمود: همين مرا بس است! اى مردم شما را قسم مى‏دهم كه آيا از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ‏شنيديد كه فرمود: «دخترم سيده‏ى زنان اهل بهشت است»؟ گفتند: آرى بخدا قسم، اين را از پيامبر  (صلی الله علیه و آله و سلم)‏شنيديم. فرمود: آيا سيده‏ى زنان اهل بهشت ادعاى باطل مى‏نمايد و آنچه مالكش نيست تصرف مى‏كند؟ چه مى‏گوئيد اگر چهار نفر بر عليه من به كار زشتى شهادت دهند يا دو نفر نسبت سرقت به من دهند؟ آيا سخن آنان را تصديق مى‏كنيد؟ ابوبكر در اينجا سكوت كرد ولى عمر گفت: آرى وحد بر تو جارى مى‏كنيم!
حضرت فرمود: دروغ گفتى و پستى خود را ثابت كردى مگر آنكه اقرار كنى بر دين محمد  (صلی الله علیه و آله و سلم)‏نيستى. كسى كه بر عليه سيده‏ى زنان اهل بهشت شهادتى را بپذيرد يا حدى بر او جارى كند، ملعون است و به آنچه خداوند بر محمد  (صلی الله علیه و آله و سلم)‏نازل كرده كافر شده است، زيرا آنانكه «خداوند پليدى‏ها را از آنان برده و آنان را پاكيزه گردانيده» شهادتى بر عليه شان جايز نيست، چرا كه معصومند و از هر زشتى و بدى پاكند. اى عمر، درباره‏ى اهل اين آيه (تطهير) به من خبر بده كه اگر عده‏اى بر عليه آنان يا يكى از آنان به شرك يا كفر يا كار زشتى شهادت دهند آيا مسلمانان بايد از آنان بيزارى بجويند و آنان را حد بزنند؟ عمر گفت: آرى، آنان با ساير مردم يكسانند!!
حضرت فرمود: دروغ گفتى و كافر شدى! آنان با ساير مردم مساوى نيستند چرا كه خداوند آنان را معصوم قرار داده و آيه‏اى درباره‏ى عصمت و طهارت آنان نازل كرده و پليدى‏ها را از آنان دور نموده است. هركس بر عليه آنان سخنى را بپذيرد در واقع خدا و رسول را تكذيب كرده است.
ابوبكر گفت: اى عمر ترا قسم مى‏دهم كه ساكت باشى!
فدك بخشوده‏ى پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ به استناد قرآن
سپس ابوبكر گفت: (درباره‏ى فدك) دليل بياور.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود: اما فدك، خداوند عزوجل آيه‏اى از قرآن نازل كرد كه در آن به پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور داده بود حق من و فرزندانم را بدهد، آنجا كه مى‏فرمايد: ]فَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ[، و من و فرزندانم نزديكترين خلايق به پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوديم و آن حضرت فدك را به من بخشيد. وقتى جبرئيل دنباله‏ى آيه را خواند: ]وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ[ [4] پيامبر  (صلی الله علیه و آله و سلم)سؤال كرد: حق مسكين و ابن‏سبيل چيست؟ خداوند اين آيه را نازل كرد: ]وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْئٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ[ [5] و خمس را به پنج قسمت تقسيم كرد و فرمود: ]ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسولِ وَ لِذِى الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ كَىْ لا يَكُونَ دُولَه بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ[  [6]
مصرف حق ذوى‏القربى
سپس حضرت زهرا (سلام الله علیها)فرمودند: آنچه براى خدا است براى پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏مى‏شود و آنچه براى پيامبر  (صلی الله علیه و آله و سلم)‏است براى ذوى‏القربى مى‏شود و ذوی القربى ما هستيم. خداوند مى‏فرمايد: ]قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّه فِى الْقُرْبى[  [7]
ابوبكر نگاهى به عمر كرد و گفت: تو چه مى‏گوئى؟! عمر گفت: پس يتيمان و مساكين و ابناء السبيل كيانند؟ حضرت فرمود: يتيمان بايد از كسانى باشند كه به خدا و پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ذوى‏القربى ايمان داشته باشند. مساكين هم كسانى باشند كه در دنيا و آخرت با آنان باشند. ابن السبيل هم بايد راه آنان را بپيمايد.
عمر گفت: بنابراين خمس و غنيمت همگى براى شما و دوستان و شيعيان شما است؟ حضرت فرمود: فدك را خداوند براى من و فرزندانم قرار داده و براى دوستان و شيعيان ما قرار نداده است، ولى خمس را براى ما و دوستان و شيعيانمان قسمت نموده همانطور كه در كتاب خداوند آورده است.
عمر گفت: پس براى مهاجرين و انصار و تابعين چه مى‏ماند؟ فرمود: اگر آنان هم از دوستان و شيعيان ما بودند زكات و صدقاتى كه خداوند در قرآن واجب نموده و تقسيم آن را بيان فرموده به آنان تعلق مى‏گيرد. خداوند عزوجل مى‏فرمايد: ]إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَالْمَساكينِ وَالْعامِلينَ عَلَيْها وَالْمُؤَلَّفَه قُلُوبُهُمْ وَ فِى الرِّقابِ...[  [8]
خدا راضى است اگر چه مردم راضى نباشند
عمر گفت: فدك مخصوص تو باشد و غنيمت براى شما و دوستانتان؟ گمان نمى‏كنم اصحاب محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) به اين راضى باشند!! حضرت فرمود: ولى خداوند عزوجل و پيامبرش بدان راضى هستند. اين اموال را خدا به شرط دوستى و پيروى از او قرار داده نه به شرط دشمنى و مخالفت! و هركس با ما دشمنى كند با خدا دشمنى كرده، و هركس با ما مخالفت كند با خداوند مخالفت كرده است، و هركس با خدا مخالفت كند از جانب حق تعالى مستوجب عذاب اليم و عقاب شديد در دنيا و آخرت است.
چرا فقط از فاطمه  (سلام الله علیها)دليل مى‏خواهند؟
عمر گفت: اى دختر محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)! بر ادعاى خود دليل بياور! حضرت فرمود: چطور سخن جابر بن عبداللَّه و جرير بن عبداللَّه را بدون آنكه از آنان دليل بخواهيد قبول كرديد. [9]
در حالى كه دليل من در كتاب خدا است؟
عمر گفت: جابر و جرير چيز كم‏ارزشى را مى‏خواستند ولى تو مسئله‏ى عظيمى را ادعا مى‏كنى كه مهاجر و انصار با آن مرتد مى‏شوند!!
حضرت فرمود: مهاجرين به كمك پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ و اهل‏بيتش به دين خدا هجرت كردند و انصار هم با ايمان به خدا و رسول و ذوى‏القربى احسان كردند. بنابراين اگر هجرتى بوده بسوى ما بوده و اگر نصرتى بوده به ما يارى كرده‏اند و تابعين هم بوسيله ما تابع شده‏اند. هركس هم از دين مرتد مى‏شود به سوى جاهليت بازگشته است.
عمر گفت: اين سخنان باطل را كنار بگذار، شاهدانى را حاضر كن كه به اين سخن تو (درباره‏ى فدك) شهادت دهند!
شاهدان فاطمه  (سلام الله علیها)بر ملكيت فدك
حضرت زهرا (سلام الله علیها)در همان مجلس ماند و كسى را فرستاد تا اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين  :و ام‏ايمن و اسماء بنت عميس (كه همسر ابوبكر بود) آمدند و به همه‏ى آنچه حضرت زهرا  (سلام الله علیها)فرموده بود شهادت دادند.
از جمله ام‏ايمن چنين گفت: از پيامبر شنيدم كه مى‏فرمود: «فاطمه سيده‏ى زنان اهل بهشت است». آيا كسى كه سيده‏ى زنان بهشت است چيزى را كه مالك نباشد ادعا مى‏كند؟ من نيز زنى از اهل بهشتم و من هم به آنچه از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ نشنيده باشم، شهادت نمى‏دهم.
گفت: اى ام‏ايمن، اين قصه‏ها را كنار بگذار، به چه چيزى شهادت مى‏دهى؟ ام‏ايمن گفت: اى ابوبكر، شهادت نخواهم داد تا درباره‏ى آنچه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده از تو اقرار بگيرم. تو را بخدا قسم مى‏دهم، آيا مى‏دانى كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)فرموده است:
«ام‏ايمن زنى از اهل بهشت است»؟ ابوبكر گفت: بلى. ام‏ايمن گفت: اكنون شهادت مى‏دهم كه جبرئيل نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت: خداوند تعالى مى‏فرمايد: } وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ{، « به كسى كه با تو قرابت دارد حقش را عطا كن». پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏فرمود: منظور از «ذوالقربى» كيست؟ جبرئيل، از پروردگار سؤال كن كه اينان كيستند؟
عرض كرد: ذوي القربى فاطمه (سلام الله علیها)است. پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ فدك را به امر پروردگار به    فاطمه   (سلام الله علیها)داد، و او آن را تحويل گرفت و قبول كرد. سپس پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ فرمود:
«اى ام‏ايمن و اى على(علیه السلام) ، شاهد باشيد.»
سپس اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين : و اسماء هم نظير سخن ام‏ايمن درباره‏ى ملكيت فدك شهادت دادند.
جواب عمر درباره‏ى شاهدان
عمر گفت: «على همسر اوست، حسن و حسين هم پسران او هستند. ام‏ايمن هم خدمتكار اوست. اسماء بنت عميس هم قبلاً همسر جعفر بن ابى‏طالب بوده و خدمتگزار فاطمه (سلام الله علیها) هم بوده و به نفع بنى‏هاشم شهادت خواهد داد. همه‏ى اين شاهدان براى منفعت خود شهادت مى‏دهند»!! و درباره‏ى ام‏ايمن اضافه كرد كه «او زنى غير عرب است و با فصاحت نمى‏تواند شهادت بدهد»!!
دفاع اميرالمؤمنين (علیه السلام) از شاهدان
اميرالمؤمنين (علیه السلام)فرمود: فاطمه (سلام الله علیها)پاره‏ى تن پيامبر  (صلی الله علیه و آله و سلم)‏است و هركس او را اذيت كند، پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)را اذيت كرده و هركس او را تكذيب كند، پيامبر را تكذيب كرده است. حسن و حسين هم دو پسران پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دو آقاى جوانان اهل بهشتند و هركس آنان را تكذيب كند، پيامبر را تكذيب كرده است، چرا كه اهل بهشت راست گويند. و من آن كسى هستم كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «تو از منى و من از توام، و تو در دنيا و آخرت برادر منى. هر كه تو را رد كند مرا رد كرده، و هركس تو را اطاعت كند مرا اطاعت كرده، و هركس از تو سرپيچى كند از من سرپيچى كرده است». و ام‏ايمن كسى است كه پيامبر  (صلی الله علیه و آله و سلم)‏براى او به بهشت شهادت داده است و براى اسماء بنت عميس و نسل او دعا كرده است.
اقرار عمر و قبول نكردن شاهدان
عمر گفت: شما همانگونه هستيد كه توصيف نموديد ولى شهادت كسى كه به نفع خود شهادت مى‏دهد قبول نمى‏شود!!
جواب نهائى اميرالمؤمنين (علیه السلام) درباره‏ى شاهدان
اميرالمؤمنين (علیه السلام) فرمود: اكنون كه ما آنطور هستيم كه خودتان مى‏شناسيد و منكر نيستيد و در عين حال شهادت ما به نفع خودمان پذيرفته نيست و شهادت پيامبر هم قبول نيست پس انا للَّه و انا اليه راجعون! ما وقتى براى خود ادعائى داريم از ما دليل مى‏خواهيد؟ آيا كسى نيست ما را يارى كند؟ شما بر حكومت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حمله آورده‏ايد و بدون هيچ دليلى و حجتى آن را از خاندان پيامبر  (صلی الله علیه و آله و سلم)‏به خاندان ديگرى برده‏ايد. به زودى ظالمان خواهند دانست كه به كجا بازمى‏گردند.
نتيجه‏ى محاكمه‏ى اول فدك
سپس اميرالمؤمنين (علیه السلام) به حضرت زهرا  (سلام الله علیها)فرمود: بازگرد تا خداوند بين ما حكم كند و هم او بهترين حكم‏كنندگان است.
حضرت زهرا (سلام الله علیها)به حال غضب برخاست و فرمود: خدايا! اين دو به حق دختر پيامبرت ظلم كردند. خدايا به شدت اينان را مأخوذ فرما.
سپس حضرت زهرا (سلام الله علیها) محزون و گريان از نزد آنان بيرون آمد.
نصرت‏طلبى حضرت زهرا (سلام الله علیها) و اهل‏بيت : در سايه‏ى فدك[10]
اقدامى كه هيچكس- نه غاصبين و نه مردم- انتظارش را نداشتند اين بود كه اميرالمؤمنين و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسين : دسته‏جمعى حركت كنند و بر در خانه‏ى مهاجرين و انصار بيايند و از آنان درباره‏ى حقوق از دست رفته‏ى خود كمك بخواهند. اين اقدام معرفى خوبى براى مردم بود كه هم خود را بشناسند و هم آيندگان آنان را بشناسند. مردمى كه درِ خانه‏ى خود را باز مى‏كردند و خود را با تنها يادگار پيامبرشان روبرو مى‏ديدند از هر جهت عاجز مى‏شدند و از نظر اعتقادى و اخلاقى و وجدانى خود را محكوم مى‏يافتند.
ضربه‏ى مؤثر نصرت‏طلبى خاندان وحى
واقعاً كار به جایى رسيده باشد كه سيده النساء (سلام الله علیها) به همراه جانشين حقيقى پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ‏و دو آقاى اهل بهشت به نمايندگى از ذات اقدس الهى و پيامبر گرامى (صلی الله علیه و آله و سلم) ، بر در خانه‏هاى ياران سابق پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)  ‏بيايند و از آنان بخواهند كه دين خدا را یارى كنند؟ آيا چه جوابى براى اين منظره آماده كرده بودند؟
اين اقدام از سوى خاندان وحى هم عجيب بود، ولى مسئله بر سر منافع شخصى نبود، بلكه از اين طريق مسئله‏ى اتمام حجت بر تمام خلق مطرح بود و بايد هر نقطه‏ى مبهمى در اين قضايا رفع مى‏شد. با اين اقدام بر همگان روشن شد كه واقعاً مردم طرفدار غاصب بودند و گرايش اعتقادى اكثريت بدان سو بود. اينك كه باطنها آشكار شد حقيقت نيز روشن مى‏شود و آنچه ناگفتنى است، عيان مى‏گردد.
چگونگى برنامه‏ى كمك ‏خواهى
اميرالمؤمنين (علیه السلام)، حضرت زهرا (سلام الله علیها)را به همراه امام حسن و امام حسين (علیهم السلام) تا چهل روز، هر روز سوار بر مركبى مى‏نمود و به در خانه‏ى مهاجرين و انصار مى‏برد. حضرت زهرا  (سلام الله علیها)به آنان مى‏فرمود: «اى مهاجرين و انصار، خدا را و دختر پيامبرتان را يارى كنيد. شما روزى كه با پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)بيعت كرديد، بر سر اين بيعت كرديد كه از او و فرزندانش حمايت كنيد و از آنها منع كنيد آنچه از خود و فرزندانتان منع مى‏كنيد. بياييد و به بيعت خود نسبت به پيامبر وفا كنيد». ولى احدى به حضرت جواب مثبت نداد.
برخورد خاص حضرت زهرا (سلام الله علیها) با معاذ بن جبل
حضرت به معاذ بن جبل يكى از بنيانگذاران سقيفه رسيد و فرمود: اى معاذ بن جبل، من به عنوان كمك‏خواهى نزد تو آمده‏ام و تو با پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ بيعت كردى كه او و فرزندانش را يارى كنى و آنچه از خود و فرزندانت دفع مى‏كنى از آنان نيز دفع كنى. اكنون ابوبكر فدك را غصب كرده و نماينده‏ى مرا از آن اخراج نموده است.
معاذ گفت: ديگرى هم با من هست؟ فرمود: نه، هيچكس به من پاسخ مثبت نداد. معاذ گفت: كمك من به كجا مى‏رسد؟! حضرت زهرا (سلام الله علیها) از نزد معاذ بيرون آمد و فرمود: «ديگر با تو سخن نمى‏گويم تا نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بروم. به خدا قسم كلمه‏اى با تو حرف نمى‏زنم تا من و تو نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ حاضر شويم».
احتجاج فاطمه (سلام الله علیها) با ابوبكر و پاره كردن سند فدك توسط عمر
از آنجا كه گرفتن سندى مبنى بر بازگرداندن فدك، دليلى بزرگ بر حقانيت فاطمه (سلام الله علیها) به اقرار خصم بود و مُهر غاصبيت را بر پيشانى آنان مى‏زد، بايد تلاشى در اين باره صورت مى‏گرفت، اگر چه در مرحله‏ى بعد آن سند و مدرك پاره شود و مورد اهانت قرار گيرد، چرا كه هر رفتار نامطلوب با نوشته‏ى غاصب ضربه‏اى بر پيكر خود اوست.
لذا براى بار سوم حضرت زهرا (سلام الله علیها) به دستور اميرالمؤمنين (علیه السلام) نزد ابوبكر رفت.
استدلال حضرت زهرا  (سلام الله علیها)نزد ابوبكر
اميرالمؤمنين (علیه السلام) به حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود: نزد ابوبكر برو در حالى كه تنها باشد، چرا كه از عمر زودتر منفعل مى‏شود. نزد او برو و چنين بگو: ادعاى مقام پدرم و خلافت او را كرده‏اى و جاى او نشسته‏اى؟ اگر فدك ملك تو هم بود و من از تو مى‏خواستم كه آن را به من ببخشى بر تو واجب بود آن را به من بدهى.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) نزد ابوبكر آمد و اين مطالب را به او فرمود.
نوشتن سند براى ارجاع فدك
ابوبكر گفت: «راست مى‏گويى». سپس ورقه‏اى خواست و بر آن نوشته‏اى مبنى بر بازگرداندن فدك نوشت.
حضرت زهرا  (سلام الله علیها)نوشته را برداشت و از نزد ابوبكر بيرون آمد.
محو و پاره كردن سند توسط عمر
عمر به آنحضرت رسيد و گفت: اى دختر محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، اين نوشته‏اى كه همراه توست چيست؟ فرمود: نوشته‏اى است كه ابوبكر براى برگرداندن فدك برايم نوشته است. گفت: آن را به من بده. ولى حضرت ابا كرد و آن را نداد.
در اينجا عمر براى گرفتن كاغذ جسارتى عظيم به حضرت زهرا (سلام الله علیها)نمود كه قلم در اداى آن گريان و زبان از گفتن آن شرمنده است.
به قيمت اهانت به ساحت اقدس بانوى جهان، عمر نوشته را از آن حضرت گرفت و ابتدا با آب دهان نوشته‏ى آن را محو كرد و سپس آن را پاره نمود.[11]
احتجاج اميرالمؤمنين (علیه السلام) با ابوبكر و عمر در مسجد
در قسمتهاى گذشته‏ى اين بخش معلوم شد كه حضرت زهرا (سلام الله علیها) به دستور اميرالمؤمنين (علیه السلام) براى مطالبه‏ى فدك نزد ابوبكر رفتند[12]  و در واقع همه‏ى اين اقدامات از سوى اميرالمؤمنين (علیه السلام) بود. گذشته از اقداماتى كه به دستور حضرت توسط فاطمه زهرا (سلام الله علیها) صورت مى‏گرفت، خود اميرالمؤمنين (علیه السلام) نيز شخصاً دو اقدام مهم انجام دادند: يكى اينكه شخصاً در حضور مردم ابوبكر را به محاكمه كشيدند، و دوم آنكه نامه‏اى در اين باره به ابوبكر نوشتند.
محاكمه‏ى ابوبكر بدست اميرالمؤمنين (علیه السلام)
اميرالمؤمنين (علیه السلام) به مسجد آمد و در حضور مهاجرين و انصار كه در اطراف ابوبكر نشسته بودند خطاب به ابوبكر فرمود: اى ابوبكر، چرا آنچه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ‏براى فاطمه قرار داده بود از او منع نمودى، در حالى كه نماينده‏ى او از چند سال قبل در آن است؟
ابوبكر گفت: اين غنيمت مسلمين است. اگر شاهدان عادلى بياورد به او مى‏دهيم وگرنه در آن حقى ندارد.
جهل به احكام قضاوت
حضرت فرمود: اى ابوبكر، درباره‏ى ما حكمى مى‏نمايى برخلاف آنچه درباره‏ى مسلمانان حكم مى‏نمايى؟ گفت: نه! فرمود: اگر در دست مسلمانان چيزى باشد و من درباره‏ى آن ادعايى نمايم از كدام شاهد مى‏طلبى؟ ابوبكر گفت: از تو شاهد مى‏خواهم. فرمود: اگر در دست من چيزى باشد و مسلمين درباره‏ى آن ادعايى كنند از من شاهد مى‏خواهى؟! چرا از
فاطمه شاهد مى‏خواهى در حالى كه فدك در دست اوست و در زمان حيات پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و بعد از آن مالك آن بوده است؟ چرا از مسلمين شاهد نمى‏خواهى؟!
ابوبكر ساكت شد، ولى عمر گفت: اين غنيمت مسلمين است و ما با كلام تو نمى‏توانيم مقابله كنيم! اگر شاهدان عادلى آوردى سخن تو صحیح است، وگرنه اين غنيمت مسلمين است و تو و فاطمه در آن حقى نداريد!! [13]
عصمت، سند صدق فاطمه (سلام الله علیها)
اميرالمؤمنين (علیه السلام) به ابوبكر فرمود: اى ابوبكر، قرآن را قبول دارى؟ گفت: آرى. فرمود: درباره‏ى اين آيه به من خبر ده كه مى‏فرمايد: ]اِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً[ [14] آيا اين آيه درباره‏ى ما نازل شده يا درباره‏ى غير ما؟ گفت: درباره‏ى شما. فرمود: اگر دو نفر از مسلمانان بر عليه فاطمه (سلام الله علیها)به نسبت زشتى شهادت دهند چه مى‏كنى؟ ابوبكر گفت: بر او حد جارى مى‏كنم همانطور كه بر زنان مسلمين جارى مى‏كنم!!
كفر منكر عصمت فاطمه (سلام الله علیها)
فرمود: در اين صورت نزد خداوند از كافرين خواهى بود. گفت: چرا؟ فرمود: براى آنكه تو شهادت خداوند را بر طهارت او رد كرده‏اى و شهادت مردم را بر عليه او قبول كرده‏اى. خداوند عزوجل به پاكى فاطمه(سلام الله علیها) گواهى داده است. اگر تو شهادت خداوند را رد كنى و شهادت ديگرى را بپذيرى نزد خداوند از كافرين هستى. همچنين حكم خدا و رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) را رد كرده‏اى كه فدك را براى فاطمه(سلام الله علیها) قرار دادند و او در زمان حيات پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)‏ آن را تصرف كرد. تو سخن خدا و رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) را رد كردى و گفته‏ى يك عرب بيابانى كه برپاى خود بول مى‏كرد را پذيرفتى و فدك را از فاطمه (سلام الله علیها) گرفتى و گمان كردى كه غنيمت مسلمين است. همانطور كه سخنِ ديگرِ پيامبر را رد كردى كه فرمود: «ادعاكننده بايد شاهد بياورد و براى مدعى عليه قسم كافى است». تو از مدعى عليه شاهد مى‏خواهى!
-------------------------------------------------------
[1]- اسرار فدک از ص 25. توضیح: این قسمت بدلیل وضوح استناد و دقت کامل بیان مطالب بحث به طور کامل انتخاب گردیده است.
[2]- بحارالانوار: ج ،21 ص 23. نوائب‏الدهور: ج 3، ص 148. عوالم‏العلوم: ج 11، ص 574. مجمع‏النورين: ص 137.
[3]- بحارالانوار: ج 29، ص 134، 189، 199 -194. كتاب سليم بن قیس: ج 2 ص 868.
[4]- روم/ 38.  
[5]- انفال/ 41.
[6]- حشر/ 7.
[7]- شورى/ 23.
[8]- توبه/ 60.
[9]- اشاره به ماجراى اموالى است كه از بحرين آمده بود و جابر بن عبداللَّه و جرير بن عبداللَّه درباره‏ى آنها ادعاى «صفوه» نمودند، يعنى منتخبى از آن مال را به وصيت پيامبر 6 متعلق بخود دانستند. ابوبكر و عمر هم بدون طلب شاهد سخن آنها را قبول كردند و اموال درخواستى را به آنان دادند. به كتاب التعجب كراجكى و بحارالانوار: ج 29، ص 194، عوالم‏العلوم: ج 11، ص 777 مراجعه شود.
[10]- بحارالانوار: ج 29 ص 191.
[11]- بحارالانوار: ج 29، ص 192.
[12]- بحارالانوار: ج 29، ص 124، ح 26، ص 127، ح 27. تفسير برهان: ج 2، ص 425.
[13]- بحارالانوار: ج 29، ص 189، 195.
[14]- سوره احزاب: آيه 33.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page