آیه ٢٣٠ : « فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ فَإِنْ ... »

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

230  « فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَها فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يَتَراجَعا إِنْ ظَنّا أَنْ يُقِيما حُدُودَ اللّه‏ِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللّه‏ِ يُبَيِّنُها لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ »
ترجمه :
230 . پس هر گاه مرد زوجه ‏اش را به طلاق سوم طلاق دهد ديگر بر او روا نيست ، تا اينكه زوج ديگرى او را نكاح كند ، پس اگر آن زوجِ ديگر او را طلاق داد باكى بر آن زوجِ اول و زن نيست كه به زناشويى مراجعت كنند اگر اطمينان دارند كه حدود الهى را به پا مى‏ دارند ، اين‏ها حدود الهى است كه براى گروهى كه مى ‏دانند بيان مى ‏فرمايد .
تفسير :
« فَإِنْ طَلَّقَها » ، مراد از اين طلاق ، طلاقِ سوم است بنابر تفسيرى كه گذشت درباره « تَسرِيحٌ بِإحسانٍ » كه مقصود واگذاردن زن در حال عدّه است تا عدّه او منقضى شود ؛ ولى بنابر تفسيرى كه مراد به « تسريح باحسان » طلاق سوم باشد ، اين جمله بيان و شرح « تسريح باحسان » است .
« فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ » ؛ يعنى بعد از طلاق سوم ديگر حق رجوع براى مرد نيست و پس از انقضاى عدّه هم نمى‏ تواند او را به عقد جديد تزويج كند و اين زن براى اين مرد حلال نيست.
« حَتّى تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ » ؛ تا وقتى كه مردِ غير از او ، وى را نكاح كند ، و اين زوجِ ديگر را به « محلل » تعبير مى ‏نمايند ، و به مقتضاى مذهب شيعه اين زوجِ ديگر بايد پس از انقضاى عدّه او وى را به عقد دايمى در آورد و با وى وطى كند ، چنانچه كلمه « تَنْكِحَ » بر اين دلالت دارد ؛ چون اصل نكاح به معنى وطى است و سپس او را طلاق دهد و عدّه طلاق منقضى گردد، تا زوجِ اول بتواند او را ثانياً تزويج كند ؛ ولى بنابر قول بعضى عامّه مجرد عقد كافى است و وطى هم لازم نيست و به مجرد طلاق ، زوجِ اول مى ‏تواند او را تزويج كند ؛ زيرا زنِ غير مدخوله عدّه ندارد.
« فَإِنْ طَلَّقَها فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يَتَراجَعا » ؛ يعنى هر گاه زوجِ دوم او را طلاق داد ، باكى بر آن زوجِ اول و زنْ نيست كه به‏ يكديگر برگردند ، و اين رجوع غير از رجوع درعدّه است كه در دو طلاق اول بود ؛ زيرا آنْ تنها حق زوج بود و در اينجا نسبت رجوع به هر دو داده شده ؛ يعنى محتاج به رضايت طرفين است ، بلكه رضايت زوجه اهم است ؛ زيرا او طرف ايجاب است كه ركن اعظم عقد است . و نيز در آن رجوع احتياج به عقد جديد نبود ، ولى در اينجا عقد جديد لازم دارد .
« إِنْ ظَنّا أَنْ يُقِيما حُدُودَ اللّه‏ِ » ، در اينجا تعبير به « ظن » فرموده و در آيه قبل تعبير به « خوف » كه متعلقِ آن امرْ زيان‏آور و مضر بود كه عبارت از مخالفت
وظايف زناشويى باشد ، ولى در اينجا متعلقِ آن امرْ نافع و مطلوب است كه اقامه وظايف زن و شوهرى و انجام دستورات الهى باشد ، از اين جهت به ظن ،يعنى رجا و اميد به اتيان آن‏ها تعبير فرمود . و مراد از « اقامه حدود الهى » عمل به وظايف زوجيت است كه مرد حقوق زن را رعايت كند و زن حقوق مرد را مراعات نمايد. « تِلْكَ حُدُودُ اللّه‏ِ يُبَيِّنُها لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ » ؛ اين احكام طلاق « حدود الهى » است كه براى گروه دانايان « بيان » مى ‏فرمايد و اختصاص « بيان » به « قوم عالمين » ، نه از اين جهت است كه اين احكام مخصوص به آن‏هاست ، بلكه از اين جهت است كه عالم از نتيجه و ثمره احكام الهى برخوردار مى شود و جاهل بهره[اى] از آن‏ها نمى‏ برد ، و گرنه احكام الهى بين عالم و جاهل مشترك است ، چنانچه اين معنى درباره آيه « هُدىً لِلْمُتَّقِينَ »نيز گفته شد[1] .
دو تنبيه :
تنبيه اول : مقتضاى مذهب شيعه و ظاهر آيه شريفه اين است كه سه طلاق بايد در سه مجلس باشد ؛ يعنى طلاق بدهد و رجوع كند و دو مرتبه طلاق بدهد و رجوع نمايد و مرتبه سوم كه طلاق دهد ديگر نمى‏ تواند رجوع كند ، ولى بعضى عامّه سه طلاق را در يك مجلس و به گفتن : « طلّقتك ثلاثاً » كافى مى ‏دانند و دليل ما اولاً ، ظاهر آيه است ؛ زيرا طلاق عبارت از قطع علقه زوجيت است و تا زوجيتى نباشد طلاق محقق نمى ‏شود ؛ بنابراين هر طلاقى بايد مسبوق به يك ازدواجى باشد تا تعدد در او صدق كند ، و گرنه به گفتن اينكه تو را سه بار طلاق دادم ، در خارج يك قطع زوجيت بيشتر تحقق پيدا ننموده و وقتى سه طلاق محقق مى‏شود كه سه زوجيت را قطع كند و ثانياً ،اخبار بسيارى است كه از پيغمبر اكرم (صلى ‏الله‏ عليه‏ و آله) و ائمه طاهرين عليهم ‏السلام در اين مورد رسيده و جاى تفصيل اين مطلب در كتب فقهيه است .
تنبيه دوم : ظاهر آيه اين است كه اختيار طلاق و رجوع با زوج است و اختيار ازدواج با زوج و زوجه است و ولىّ زوجه نمى‏ تواند طلاق دهد يا رجوع كند ، چنانچه نص اخبار است : « الطلاقُ بيدِ مَن أَخَذَ بالسَاق »[2] . و ولىّ زوجه هم نمى ‏تواند تزويج كند ، لكن در دو مورد استثنا شده : يكى اگر زوج يا زوجه صغير باشند ، ولىّ مى‏ تواند فقط ازدواج نمايد، و ديگر اگر زوجه باكره باشد احتياط اين است كه اذن پدر مراعات شود.
-------------------------------------------------------------
[1] .  ر .ك : همين تفسير ، ج1 ، ص263 .
[2] .  اختيار طلاق به دست شوهر است . السرائر : ج2 ، ص600 ؛ درراللآلى : ج2 ، ص2 و مستدرك الوسائل : ج15 ، ص306 ، ح3 .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page