أَلاَ بِذِكْرِ اللّهَِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[1] ؛ همانا با ياد خدا دلها آرام مىگيرند .
عرش رحمانى كه مىگويند ، آن نام دل است
بر در دل حلقه زن ، كامِ دل از دل حاصل است
قلب ، عضو صنوبرى شكلى است كه با قبض و بسط آن خون در رگها جريان پيدا مىكند . ولى در عالم معرفت و زبان روايات منظور از قلب ، مركز درك و احساس آدمى است كه با روح ارتباط تنگاتنگى دارد و به بعضى از مقامات نفس اطلاق شود .
لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا[2] ؛ دلهايى دارند كه با آنها چيزى نمىفهمند .
إِنَّ فِي ذَ لِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ[3] ؛ در اين ، تذكّرى است براى آن كه عقل دارد ، يا گوش دل فرادهد در حالى كه حاضر باشد .
ميان قلب مؤمن و كافر ، تفاوتهايى اساسى وجود دارد :
مؤمن چون راهش مستقيم است ، قلبش صاف و توجهش به سوى خدا است . از اين روى در سراى آخرت نيز با صورت و سيرت و باطن و ظاهر ايده آل انسانى محشور مى گردد . ولى قلب مشرك از مسير فطرت خارج و از نقطه مركزى كمال دور و از بحبوحه نور و جمال منحرف است و سخت فريفته دنياى فانى است . از اين جهت در عالم ديگر نيز با سيرت و صورت انسانى برانگيخته نمىشود بلكه به صورت يكى از حيوانات محشور مىشود ، زيرا در آن عالم صورت و هيئت پيرو دلها است
--------------------------------
[1] . رعد : 28 .
[2] . اعراف : 179 .
[3] . ق : 37 .
قلب
- بازدید: 2118