بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد للّه ربّ العالمين ، و صلّى اللّه على محمّدٍ و آله الطاهرين ، و اللعن على أعدائهم أجمعين ، وأعوذ باللّه من الشيطان الرجيم
[معرفى سوره[1]]
سُمّيت بذلك لبيان قصّة أصحاب الأعراف فيها ، على ما يأتي إن شاء اللّه تعالى[2] .
**********************************
[1] . سوره اعراف ، هفتمين سوره از قرآن مجيد ، داراى 26 واحد موضوعى ركوع ، 206(يا 205) آيه ، 3325 كلمه و 14310 حرف . نام مشهور سوره از كلمه « اعراف » در آيه 46 آن گرفته شده ، زيرا كلمه « اعراف » فقط دوبار در قرآن كريم و تنها در اين سوره ( آيات 46 و 48 ) آمده است ؛ چنانكه به مناسبت آيه 143 آن ، « سوره ميقات » ، و به مناسبت آيه 172 آن ، « سوره ميثاق » ، و با توجه به حروف مقطّعه آغاز آن ، « سوره المص » نيز ناميده شده است .
سوره اعراف ، به عنوان ششمين سوره از « سَبع طُوَل » ، يعنى هفت سوره طولانى آغاز مصحف شريف ، در شمار آيات ، پس از سوره بقره ، و در شمار كلمات و حروف ، پس از دو سوره بقره و نساء بلندترين سوره قرآنى است . در ترتيب تلاوت ، سوره « اعراف » ميان دو سوره « انعام » و « اَنفال » جاى گرفته ، و در ترتيب نزول ، بنا به روايت مشهور ، سى و نهمين سوره است كه پس از سوره « ص » و پيش از سوره « جنّ » نازل شده است . در ديگر روايات ترتيب نزول نيز ، غالباً رديفهاى 35 تا 38 به اين سوره اختصاص يافته است .
سوره اعراف را به اتفاق مكى دانستهاند . جز آنكه بعضى از مفسران ، آيه 163 آن ، و بعضى ديگر ، آيات 163 تا 170 آن را استثنا كرده ، و مدنى شمردهاند . پارهاى از روايات اسباب نزول نيز از مدنى بودن آيات 175 ، 187 و 204 و سياق آنها ، يعنى دست كم 10 آيه ديگر از سوره ، حكايت دارند . وجود عبارات و تعبيرات مشابه و مشترك در دو سوره اعراف و بقره و گوياتر از آن جنبه توضيحى و تفصيلى بسيارى از آيات سوره اعراف نسبت به آيات متناظر در سوره بقره مانند سوره آل عمران ، نزول سوره اعراف را در مدينه و حتى سالها پس از نزول عمده آيات سورههاى بقره ، آل عمران ، نساء و مائده محتمل مىگرداند ؛ چنانكه در ترتيب نزولِ روايت شده از مُقاتل از حضرت على عليهالسلام آخرين سوره مدنى تلقى شده است . نيز بسيار بلندتر بودن سوره اعراف و غالب آيات آن نسبت به ديگر سورهها و آيات مكى ، گستردگى ويژگيهاى بيانى و بلاغى آيات و سُوَر مدنى در سوره اعراف ، از سوى ديگر مؤيد مدنى بودن بيشتر آيات اين سوره است ، چنانكه توجه و شگفتى برخى از محققان و مفسران را برانگيخته است . بدين ترتيب ، تنها توجيهى كه براى شهرت مكى بود سوره اعراف باقى مىماند ، آن است كه اين سوره نيز از سورههايى است كه مطابق تعبير مشهور منسوب به ابن عباس به لحاظ نزول سرآغازشان ( احتمالاً آيات 1 ـ 9 ) در مكه معظمه ، مكى تلقى گرديدهاند .
سوره اعراف ، با دستگاه 4 حرفى « الف ، لام ، ميم ، صاد » از حروف مقطعه رمزى فواتح سور آغاز شده ، و از اين رو ، قرينه سوره رعد است كه با « المر » آغاز شده است .
محور موضوعىِ سوره اعراف نيز همان محور موضوعىِ مشترك ميان دو سوره مدنى بقره و آل عمران ، يعنى « شيوههاى عملى رفتار و برخورد مسلمانان با كفار » است كه در اين سوره نيز ، با توجه به اهميت ويژه و تعيين كنندگىِ خاص رفتار و برخورد مسلمانان با يهوديان ، در هر زمان و هر مكان ، با همان زمينه موجود در سوره بقره مورد تأكيد و توضيح قرار گرفته است ، و ضمناً با محور موضوعىِ سوره « ص » كه قصص قرآنى است ، نيز پيوند خورده است .
سوره اعراف پس از حروف مقطعه ، با مقدمهاى موجز ، مبنى بر تعريف قرآن كريم ، تبيين وظيفه رسالت پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله ، دستور عمل برخورد اهل ايمان با خداستيزان ، رفتار پيشينيان با پيامبران ، فرجام دنيوى و اخروى آنان و اشاره به حسابرسى و رستاخيز آغاز مىگردد ( آيات 2 ـ 9 ) ؛ به تفصيل به آفرينش دو انسان نخستين ، فريب خوردن آن دو از ابليس ، خروج آنان از باغ بهشت ، و چگونگى آغاز زيست خاكى انسان مىپردازد و به مناسبت ، با خطابهاى مكررِ « يا بَنى آدَمَ » ، كه اختصاص به اين سوره دارد ، مجموعهاى از معارف اساسى دين را بيان مىكند ( آيات 26 ، 27 ، 31 ، 35 ) ؛ همانند سوره بقره ( آيات 38 ـ 39 ) به دنبال داستان آدم و ابليس ، تقسيم هميشگى انسانها را به دو گروه پيروان پيامبران و پيامبر ستيزان ( اعراف ، آيات 35 ـ 36 ) مطرح مىكند ، و به شرح احوال انسانها در هنگامه مرگ و پس از آن در عالم برزخ مىپردازد ، و در مقام تفصيل مطلب ، گفتگوهاى ميان بهشتيان و دوزخيان را گزارش مىكند ، و از جايگاه « اعراف » و « اصحاب اعراف » و گفتگوهاى اصحاب اعراف با بهشتيان و دوزخيان سخن به ميان مىآورد ( آيات 46 ـ 50 ) . از قرآن كريم ، به عنوان كتابى كه در پرتو علم الهى در جهت هدايت خاص و رحمت ويژه خداوند جهانيان به اهل ايمان تفصيل داده شده است ، ياد مىكند و رستاخيز را روز ظهور تأويل قرآن ، و زمان خسران و حرمان ناآشنايان با قرآن قلمداد مىكند ( آيات 52 ـ 53 ) .
بار ديگر ، به آغاز آفرينش زمين و آسمان باز مىگردد و راهيابى و گمراهى آفريدگان را در ارتباط گرفتن با پروردگارشان مشخص مىگرداند ، و با تمهيدى مشتمل بر تمثيل باران و بارش يكسان و تأثير ناهمسانِ آن در گُلزار و شورهزار ( آيات 57 ـ 58 ) ، سلسله داستانهاى پيامبران پيشين را با اقوام ايشان آغاز مىكند ؛ به داستان قوم نوح ، قوم عاد ، قوم ثمود ، قوم لوط و قوم شعيب مىپردازد ؛ دعوت يكسان و وحدت آرمان پيامبران الهى را خاطر نشان مىسازد ، و فرجام مشابه و مشترك ستيزندگان با آنان را وصف مىكند ، و سرانجام ، اين سير دراز مدت در تاريخ زندگانى آدميزادگان در اين جهان را در 9 آيه ( آيات 94 ـ 102 ) جمع بندى مىكند . سپس ، مفصلترين بيان را از داستان حضرت موسى عليهالسلام در قرآن ، پيش مىكشد و نخست ، برخورد فرعون و فرعونيان را با آن حضرت ( آيات 103 ـ 136 ) ، و به دنبال آن رفتار بنىاسرائيل با حضرت موسى عليهالسلامو دشوارىهاى ويژه دعوت آن حضرت ( آيات 137 ـ 171 ) را به تفصيل بيان مىكند . عهد « اَلَست » را متذكر مىگردد و به موجب آن ، يكايك آدميزادگان را مسئول شرك و ايمان خود مىشناساند ( آيات 172 ـ 173 ) ؛ براى بيچارگان و درماندگى تكذيب كنندگان پيامبران تمثيلى مىآورد ( آيات 175 ـ 178 ) كه در كتب حديث و تفسير با داستان بلعم باعورا پيوند يافته است و در پى آن ، به تحليل مسئله پيچيده هدايت و ضلالت و چگونگى پديد آمدن اين بىخبران در ميان آدميان مىپردازد ( آيات 178 ـ 186 ) و در آن ميان ، در مقام پرهيز دادن بندگان از شرك ورزى به خداوند سبحان ، طى يك آيه ، به اسماء الحسنى و جايگاه اسماء الهى اشاره مىكند ( آيه 180 ) كه مفسران نوعاً ذيل اين آيه ، احاديث مشتمل بر اسماء الحسنى را نقل مىكنند ، و نامهاى 99 گانه خداوند متعال را مىآورند .
آن گاه به مسئله قيام ساعت و زمان وقوع قيامت اشاره مىكند كه دانش آن به پروردگار عالميان اختصاص دارد و حتى پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله را نيز از آن باخبر نكردهاند ( آيات 187 ـ 188 ) و سپس به تمثيلى ديگر در ارتباط با پديده شرك مىپردازد ( آيات 189 ـ 190 ) كه شكل داستانى دارد و از مشكلات تفسير قرآن به شمار مىآيد ؛ بار ديگر به طرح مسئله شرك و بيچارگى و درماندگى مشركان و شركاى دروغين ايشان مىپردازد و سرانجام ، سوره با خاتمهاى ، همرنگ و هم آهنگ با مقدمه سوره ( آيات 199 ـ 206 ) مشتمل بر آيه مشهور « خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرُفِ وَاَعرِضْ عَنِ الْجاهِلينَ » و جمع بندى مطالب مفصل و مبسوط سوره بر مبناى محور موضوعىِ آن و بيان جايگاه قرآن و دستور عمل رفتار با آن : « وَاِذا قَرِىءَ الْقُرآنُ فَاسْتَمِعوا لَهُ وَاَنْصِتوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمونَ » و ادب نيايش به درگاه خداوند متعال ، و اشاره به عبادت و تسبيح و سجده پيوسته فرشتگان در پيشگاه خداى سبحان ، پايان مىپذيرد .
سوره اعراف ، از نظر نوع مطالب و مضامين و آهنگ بيان و عبارات و آيات ، با سوره مجاورش ، سوره انعام ـ كه زوج آن سوره نيز محسوب مىگردد ـ پيوندها و همبستگىهاى قابل توجهى دارد كه بعضى از مفسران شمارى از آنها را برشمردهاند . از اين گذشته ، رابطه اجمال و تفصيل ميان دو سوره بقره و آل عمران را تداعى مىكند .
آيه 54 سوره اعراف ، به مناسبت كلمه « آية السُّخرة » نام گرفته ، و خواندن آن از روى توسل و تمسك ، در تنگناها سفارش شده است . همچنين ، مداومت بر تلاوت تمامى سوره اعراف ، يك مرتبه در هر ماه ، و حتى يك مرتبه در هر هفته ، توصيه شده است . ر . ك : دائرة المعارف بزرگ اسلامى . مدخل « اعراف » .
[2] . بدين نام [ اعراف ] خوانده شد چون در آن داستان اعرافيان است بر اساس آنچه بيان خواهد شد إن شاء اللّه .
معرفى سوره اعراف
- بازدید: 2597