بسماللهالرحمنالرحيم
الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين و لعنة اللّه على أعدائهم أجمعين
سوره توبه نهمين سوره قرآن كريم مىباشد كه جزو آخرين سوره هايى است كه در اواخر سال نهم هجرى بعد از غزوه تبوك در مدينه نازل شده است. اين سوره داراى 2506 كلمه و 11116 حرف مىباشد و بر خلاف ديگر سورهها با بسم اللّه الرحمن الرحيم شروع نمىشود؛ حال يا به خاطر آنكه با سوره انفال يك سوره محسوب مىشود يا آنكه سوره مستقلى است و چون با اعلام بيزارى از مشركين شروع مىشود فاقد بسم اللّه است كه با رحمت و امان از جانب خدا شروع مىشود.
براى اين سوره نامها و فضائلى نيز ذكر شده كه مرحوم مؤلف آنها را بيان فرموده است.
اين سوره در اواخر زندگى مبارك پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله نازل شده است و لذا داراى مضامين بسيار مهم و تأمل برانگيز مىباشد كه مىتوان آن را به چهار بخش تقسيم كرد:
1. اعلام بيزارى از مشركين. 2. برخورد مسلمين با اهل كتاب. 3. مؤاخذه عدهاى از مسلمانان به علت سستى در جهاد 4. رسوايى منافقين.
بخش اول: در صلح حديبيه كه سال ششم هجرى واقع شد مسلمانان و مشركين متعهد شده بودند تا 10 سال از هر گونه عليه يكديگر پرهيز كنند اما اين تعهد از جانب مشركين قريش نقض شد و موجبات فتح مكه در سال هشتم را براى مسلمانان فراهم كرد ولى همچنان عده زيادى از مشركين مسلمان نشده بودند و درصدد تجهيز قوا عليه مسلمانان بودند. پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله و مسلمين پس از صبر و تحمل 22 سال آزار و اذيت قريش و جنگهاى متعدد آنان، همچنين ايجاد فتنه و نقض مكرر پيمانها، در حالى كه قدرت نظامى قابل توجهى پيدا كرده بودند. آيات سوره توبه نازل شد كه با اعلام بيزارى از مشركين و پيكار با كسانى كه عهد خود را زير پا گذاشتهاند شروع مىشود.
اين سوره نسبت به كسانى كه پيمان خود را با مسلمين نقض نكرده بودند فرمان مىدهد تا مدتى كه به عهدشان وفا دارند متعرض آنان نشوند و همچنين طبق آيه 12، فرمان پيكار با مشركين متوجه سران كفر مىشود كه پيمان خود را نقض كرده و مانع آزاد انديشى مردم مىباشند.
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله ابتدا اين سوره را به ابوبكر دادند تا براى مشركين بخوانند ولى هنگامى كه او در ميانه راه بود جبرئيل بر پيامبر نازل شد و عرض كرد وحى الهى را بايد خودت ابلاغ كنى يا فردى از خودت . لا يؤدى عنك إلا أنت أو رجل منك الاشارات : 1/65 و امالى مفيد : 56 .
كه البته باز هم اين افتخار در دفتر بى پايان فضايل اميرالمؤمنين عليهالسلام ثبت شد و اين مسئوليت به ايشان واگذار شد و ابوبكر در حالى كه نگران نازل شدن آيهاى در مذمتش بود به مدينه برگشت.
بخش دوم: اهل كتاب (يهوديان و مسيحيان) نيز به خاطر نقض مكرر پيمانهاى خود، خيانت به مسلمين، هم دستى با مشركين و تحريك آنان عليه مسلمين، مورد عتاب قرار گرفتند كه آيات 32 و 34 به بعضى از اين موارد اشاره دارد، در نتيجه به مسلمين دستور پيكار با آنان داده شد تا اينكه يا مسلمان شوند و يا جزيه بدهند و در پناه حكومت اسلامى زندگى كنند.
بخش سوم: مسلمين پس از بازگشت از طائف بايد آماده غزوه تبوك مىشدند. اين در حالى بود كه هوا بسيار گرم و محصولات آنان نيز به ثمر رسيده بود. منافقين، روحيه عدهاى از مسلمانان را تضعيف و مانع آماده شدن براى جنگ مىشدند. در نتيجه آياتى با لحن بسيار شديد نسبت به آن دسته از مسلمين نازل شد. با مراجعه به اين دسته از آيات به راحتى مىتوان پذيرفت كه در ميان صحابه پيامبر عدهاى بودند كه از دستور آن حضرت سرپيچى كرده و مانع از فعاليتهاى مسلمين مىشدند.
بخش چهارم: اين دسته كه بيشترين آيات را به خود اختصاص داده نشان دهنده عمق خطر منافقين و اثرگذارى آنان در روحيه مسلمين مىباشد. منافقين با بهانه تراشىهايى خواستار ماندن در مدينه بودند كه پيامبر اكرم نيز اميرالمؤمنين عليهالسلام را به عنوان نايب خود در مدينه قرار مىدهد و خداوند علاوه بر توبيخ آنان اين امر را به نفع مسلمين برشمرد و فرمود اگر آنها همراه شما بيايند جز مكر و خيانت در سپاه مسلمين و ايجاد فتنه كار ديگر نمىكنند. لحن آيات بسيار شديد مىشود و آنان را متهم به اذيت رسول خدا و ايجاد فتنه در گذشته مىكند و از فسق و عدم قبولى انفاقات آنان خبر مىدهد. آنها را كافر به خدا و رسولش مىداند و در نهايت جايگاه آنان را دوزخ مىداند. در آيه 74 نيز اشاره به طرح شوم و ناموفق ترور پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله توسط عدهاى از صحابه دارد .
ينبغى تقديم امور:
]امر اول: نامهاى اين سوره:]
از براى اين سوره اسامى زيادى گفتند بالغ بر ده اسم:
1. برائت: زيرا در صدر سوره اظهار برائت خدا و رسول صلىاللهعليهوآله است از مشركين.
2. توبه: به واسطه ذكر آيات توبه در آن و اين دو اسم معروف است.
3. فاضحه: به جهت افتضاح منافقين به اظهار نفاق آنها.
4. مُبَعْثَرَه: چون اسرار منافقين فاش شد.
5. مُقَشْقَتَه: زيرا تأمين از نفاق و شرك مىدهد.
6. بحوث: زيرا بحث از اسرار منافقين مىفرمايد.
7. مُدمدمه: يعنى مهلكه.
8. حافِره: زيرا مىشكافد قلوب منافقين را.
9. عذاب.
10. مُنشره: زيرا قبايح منافقين را كشف مىنمايد.
]امر دوم: اينكه جزو سوره انفال است:]
در بسيارى از اخبار اين سوره را با سوره انفال يك سوره
شمردند، در مجمع از حضرت صادق عليهالسلام و از سعيد بن مسيّب[1]
روايت كرده[2]، و در برهان از عياشى از احد صادقين عليهماالسلام[3] و مناسب با دعواىِ اينكه سور قرآنيه را بر چهار دسته قسمت كردهاند: سور طوال، مآت، مفصلات، قصار[4].
[در بيان سُوَر طِوال]
و طوال را هفت شمردهاند: بقره، آل عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف، انفال با توبه. و ترك ذكر بسم اللّه هم مؤّد اين مطلب است.
[امر سوم: فضيلت اين سوره:]
در فضيلت اين سوره در اول سوره انفال ذكر شد خبرِ ابن بابويه[5] از حضرت صادق عليهالسلام كه فرمود:
«مَنْ قرأ سورة الأنفال و سورة براءة في كل شهر لم يدخله نفاق أبداً و كان من شيعة أمير المؤنين»[6].
و از حضرت رسالت صلىاللهعليهوآله مروى است:
«مَن قرأ هذه السورة بعثه اللّه يوم القيامة بريئاً من النفاق، و من كتبها و جعلها في عمامته أو قلنسوته أمِنَ اللصوص في كل مكان و إذ هم رأوه انحرفوا عنه، و لو احترقت محلته بأسرها لم يصل النار إلى منزله، و لم يقربه أحد ما دامت مكتوبة عنده»[7].
[امر چهارم: در سال نزول سوره:]
گفتند اين سوره در سال نهم هجرت نازل شده و فتح در سال هشتم و حجة الوداع در سال دهم. و در باب فضايل امير المؤنين عليهالسلام دارد كه حضرت با اينكه بسيارى از مشركين را كشته بود به تنهايى اين سوره را برد و بر آنها تلاوت فرمود و حضرت موسى عليهالسلام يك نفر از قبطيان را كشته بود چون مأمور شد برود براى دعوت فرعون عرض كرد: «إِنِّى قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ * وَأَخِى هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّى لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعِى رِدْءاً يُصَدِّقُنِى إِنِّى أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ»[8].
خبرى است كه منسوب به صعصعه است كه از حضرت سؤل كرد: شما افضل هستيد يا آدم و نوح و ابراهيم و موسى و عيسى عليهمالسلام؟ و حضرت بيان افضليت خود را كرد به اينكه آدم از شجره منهيّه كه حنطه باشد خورد و من با اينكه مباح بود به شعير اكتفا نمودم، و نوح به قوم نفرين كرد و من بر اذيت قوم صبر كردم، و ابراهيم ليطمئن قلبى گفت و من، لو كشف الغطاء ما ازددت يقيناً، و موسى فأخاف أن يقتلون گفت و من برائت را بردم، و به مادر عيسى، به مريم خطاب شد هزّي إليك بجذع النخلة و به مادر من خطاب شد ادخلى البيت[9]، خلاصه حديث. بعد سؤل مىكند از افضليت نسبت به پيغمبر صلىاللهعليهوآله، حضرت مىفرمايد:
«أنا عبد من عبيد محمد صلىاللهعليهوآله»[10].
[ امر پنجم: استعاذه قبل از قرائت عوض بسمله: ]
در بسيارى از صحائف در حاشيه به عوض بسم اللّه اين جمله را نوشته «أعوذ باللّه من النار و من شرّ الكفار و من غضب الجبّار العزّة للّه الواحد القهار»[11] و آنچه ما فحص كرديم كه مدركى از براى اين پيدا كنيم، نيافتيم فقط در قرآن مىفرمايد: «فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ»[12]، و ما در باب مقدمه مفصلاً معناى استعاذه و مستعيذ و مستعيذٌ به و مستعيذٌ منه را بيان كردهايم[13].
--------------------------------------------------------------
[1] . سعيد بن المُسَيِّب 13 ـ 94 ه مكنّا به ابن حَزْن ، أبو محمّد القرشي، ملقب به المخزوميّ. در سال سيزده و گفته شده در سال پانزدهم قمرى در مدينه منوره متولد شد .
در فراگيرى حديث و فقه سرآمد بود . از الفضل بن شاذان روايت شده كه در دوره اول زمان على بن الحسين عليهماالسلام پنج نفر بيشتر نبودهاند . . . و در ميان آنان سعيد بن المسيّب را ياد كرد ، سپس ادامه داد : اميرالمؤمنين عليهالسلام بنا به وصيح حَزْن جد سعيد تربيت سعيد بن المسيب را به عهده گرفت و از على بن الحسين عليهماالسلام روايت شده گفت : سعيد بن المسيب اعلم مردم به علوم گذشتگان است ، و داناترين مردم زمان خود است .
از رفتارهاى بد بنى اميه بسيار ناراضى بود ، و عطاياى آنان را نمىپذيرفت . و هنگامى كه عبدالملك ولايت عهدى را براى دو پسرش وليد و سليمان برگزيد ، سعيد آن را رد كرد و هشام به اسماعيل مخزومى عامل مدينه شصت شلاق به او زد و او را با وضع ناهنجارى در مدينه گرداندند سپس به زندان روانهاش ساختند . به او گفتند بر بنى اميه نفرين كن . گفت : پروردگارا ، دينت را عزت بخش ، و اوليائت را ظاهر نما ، و دشمنانت را رسوا كن و امت محمد صلىاللهعليهوآله را سلامت بدار .
واقدى گفت : سعيد بن المسيّب از بهترين تعبير كنندگان عالم رؤياست او آن را از اسماء دختر ابى بكر فرا گرفت .
او از عثمان و زيد بن ثابت و ابى هريره ( كه پدر همسرش است ) و عائشه و ام سلمه و اسماء بنت عميس و ابن عباس و ديگران روايت كرده است و گفتهاند از عمر نيز حديث شنيده است .
شيخ طوسى در خلاف 71 فتوا از او نقل كرده است . سعيد بن المسيب در تعدادى از اسانيد روايات كتب اربعه به نقل از ائمه اهل بيت عليهمالسلام ياد شده است . او از امام على بن الحسين عليهماالسلام و از جابر بن عبداللّه و سلمان و على بن ابى رافع روايت كرده ، و ابان بن تغلب و غالب الأسدى و ابو حمزه ثمالى و فرزندش محمد بن سعيد بن المسيّب و الزهرى و قتاده و شريك و ادريس بن صبيح و عبدالكريم الجزرى و على بن جدعان و . . .
وى در سال 94 قمرى در مدينه از دنيا رفت و به اين سال سال فقهاء گفته مىشد براى اينكه در آن تعداد زيادى از آنان فوت كردند . سير اعلام النبلاء : ج5 ، ص215 ، شماره 455 ؛ معجم رجال الحديث : ج9 ، ص138 ، شماره 5190 و موسوعة طبقات الفقهاء : ج1 ، ص375 ، شماره 154 .
[2] . مجمع البيان: ج5، ص4 و تفسير البرهان: ج3، ص359، ح3.
[3] . تفسير عياشى: ج2، ص79، ح3 و تفسير البرهان: ج3، ص359، ح4.
[4] . تقسيم بندى سورهها امرى است توقيفى؛ يعنى بايد با اذن شارع مقدس باشد و اين مطلب سنت نبوى و اجماع امت اسلامى ثابت است. بنابراين سورههاى قرآن چهار قسم هستند:
الف) طوال. طوال يعنى سورههاى طولانى هفت سورهاند: بقره، آل عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف، انفال. برخى از عالمان سوره انفال را همراه سوره توبه يك سوره دانستهاند، چرا كه در ميان آن دو «بسم اللّه الرحمن الرحيم» نيست پس يك سوره به حساب مىآيند.
ب) مئون يا مآت. مائه به معناى صد است و بدان جهت به اين سوره مئون يا مآت مىگويند كه شمار آيههايش از صد بيشتر است، مانند سورههاى هود، اِسراء، نحل، كهف، شعراء، صافات.
ج) مثانى: به سورههايى گفته مىشود كه تعداد آيات آن از صد آيه كمتر است، مانند سورههاى عنكبوت، روم. بدانها مثانى گفتهاند چون از نظر ترتيب شماره آيات بعد از مئون قرار دارند.
د) مفصّل: اين سورهها از نظر شمار آيات پس از مثانى قرار مىگيرند و سورههايى كوتاه هستند و بدان جهت مفصل ناميده شدهاند كه ميان آنها با «بسم اللّه الرحمن الرحيم» فاصله شده است.
سورههاى مفصل خود بر سه دسته تقسيم مىشوند:
1. سورههاى مفصلِ طوال، كه از سوره ق يا حجرات تا سوره عمّ، يا بروج را در بر مىگيرند.
2. سورههاى مفصل ميانه يا اَوْساط، كه از سوره عمّ يا بروج تا سوره ضحى يا بيّنه را شامل مىشود.
3: سورههاى مفصل قصار، كه عبارتند از: سورههاى پايانى قرآن كريم، يعنى ضحى يا بيّنه تا سوره ناس. ر.ك: بهاءالدين خرمشاهى، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، 2ج، چ1، انتشارات دوستان، تهران 1377، ج2، ص 1234ـ1235 با دخل و تصرف.
[5] . مختصرى از زندگى نامه وى در همين تفسير، ج1، ص85 گذشت.
[6] . هر كس سوره انفال و برائت را هر ماه بخواند هرگز در او [در قلبش] نفاقى داخل نخواهد شد و از شيعيان اميرمؤمنان خواهد بود. ثواب الاعمال: ص134 و بحار الأنوار: ج89، ص277، ح1.
[7] . هر كس اين سوره را بخواند خداوند روز قيامت او را بيزار از نفاق برانگيخته خواهد كرد و هر كس آن را بنويسد و آن را در عمامه يا كلاهش بگذارد از دزد در هر مكانى در امان مىماند و چون او را ببينند از او رو برمى گردانند و اگر تمام محلهاش در آتش بسوزد آتش به منزلش نرسد و هيچ كس بدو [براى آزار رساندنش] نزديك نخواهد شد مادامى كه نوشته پيش او باشد.
[8] . پروردگار من! به درستى كه من كشتهام از فرعونيان يك نفس پس مىترسم اينكه مرا به قتل رسانند. و برادرم هارون او فصيحتر است از من از حيث لسان پس او را بفرست با من قرين و همدست، تصديق مىكند مرا به درستى كه من مىترسم اينكه فرعونيان مرا تكذيب كنند. سوره قصص: آيات 33 ـ 34 .
[9] . اين خبر به صورت مفصلترى در الامام على بن ابى طالب عليهالسلام و در اللمعة البيضاء: ص 220 ـ 221 با اشاره به اينكه از مناقب نقل كرده آمده است، كه ما هم مناقب آل ابى طالب و هم مناقب خوارزمى را پس از جستجوى بسيار در آنها خبر را نيافتيم. يادآور مىشويم اين خبر به صورت ديگر در الروضه فى فضائل اميرالمؤمنين: ص 234، ح 193 و بحار الأنوار: 46، ص 134، ح 25 آمده و در اين دو منبع نقل شده است كه حرّه دختر حليمه سعديه در مقابل احتجاج و استدلال با حجّاج اين مطلب را ذكر كرده است.
[10] . من بندهاى از بندگان محمد صلىاللهعليهوآله هستم. كافى: ج1، ص90، ضمن ح5 و تفسير نورالثقلين:
ج7، ص263، ح11.
[11] . از آتش و از شر كافران و از خشم خداوند جبار به خدا پناه مىبرم. عزت از آنِ خداوند قهار است
[12] . پس زمانى كه تلاوت كردى قرآن را پس پناه ببر به خداوند از شيطان رانده شده. سوره نحل: آيه 98.
[13] . ر.ك: همين تفسير، ج1، گفتار دهم، ص171.
معرفى سوره توبه
- بازدید: 2411