1 - قالَ الاْ مامُ ابوجَعْفَر محمّد بنِ عليّ باقرُ العلومِ صَلواتُ اللّه وَ سَلامُهُ عَلَيْه :
إ ذا اءرَدْتَ اءنْ تَعْلَمَ اءنَّ فى كَ خَيْراً، فَانْظُرْ إ لى قَلْبِكَ فَإ نْ كانَ يُحِبُّ اءهْلَ طاعَةِ اللّهِ
وَ يُبْغِضُ اءهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَفيكَ خَيْرٌ؛ وَاللّهُ يُحِبُّك ، وَ إ ذا كانَ يُبْغِضُ اءهْلَ طاعَةِ اللّهِ وَ
يُحِبّ اءهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَلَيْسَ فيكَ خَيْرٌ؛ وَ اللّهُ يُبْغِضُكَ، وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ اءحَبَّ.(1)
ترجمه :
فرمود: اگر خواستى بدانى كه در وجودت خير و خوشبختى هست يا نه ، به درون خود دقّت كن اگر اهل عبادت و طاعت را دوست دارى و از اهل معصيت و گناه ناخوشايندى ، پس در وجودت خير و سعادت وجود دارد؛ و خداوند تو را دوست مى دارد.
ولى چنانچه از اهل طاعت و عبادت ناخوشايند باشى و به اهل معصيت عشق و علاقه ورزيدى ، پس خير و خوبى در تو نباشد؛ و خداوند تو را دشمن دارد.
و هر انسانى با هر كسى كه به او عشق و علاقه دارد، با همان محشور مى گردد.
2 - قالَ عليه السلام : مَنْ كَفَّ عَنْ اءعْراضِ النّاسِ اءقالَهُ اللّهُ نَفْسَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَمَنْ
كَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ كَفَّ اللّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ.(2)
ترجمه :
فرمود: هركس دنبال هتك حرمت - ناموس و آبروى - ديگران نباشد، خداوند متعال او را در قيامت مورد عفو و بخشش قرار مى دهد؛ و هركس غضب و خشم خود را از ديگران باز دارد، خداوند نيز خشم و غضب خود را در قيامت از او بر طرف مى سازد.
3 - قالَ عليه السلام : مَنْ ثَبَتَ عَلى وِلايَتِنا فِى غِيْبَةِ قائِمِنا، اءعْطاهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
اَجْرَ اءلْفِ شَهيدٍ مِنْ شُهَداءِ بَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ.(3)
ترجمه :
فرمود: كسى كه در زمان غيبت امام زمان (عجّل اللّه فرجه الشّريف ) بر ايمان و ولايت ما اهل بيت عصمت و طهارت پا برجا و ثابت بماند، خداوند متعال پاداش و ثواب هزار شهيد از شهداى جنگ بدر و حنين به او عطا مى فرمايد.
4 - قالَ عليه السلام : لَوْ أ نَّ الاْ مامَ رُفِعَ مِنَ الاْ رْضِ ساعَةً، لَماجَتْ بِاءهْلِها كَما
يَمُوجُ الْبَحْرُ بِاءهْلِهِ.(4)
ترجمه :
فرمود: اگر امام و حجّت خدا لحظه اى از روى زمين و از بين افراد جامعه برداشته شود، زمين اهل خود را در خود مى بلعد و فرو مى برد همان طورى كه دريا چيزهاى خود را در خود متلاطم و آشفته مى سازد.
5 - قالَ عليه السلام : إ نَّ جَميعَ دَوابِّ الاْ رْضِ لَتُصَلّى عَلى طالِبِ الْعِلْمِ حَتّى الْحيتانِ
فى الْبَحْرِ.(5)
ترجمه :
فرمود: به درستى كه تمام موجودات و جانوراان زمين و بلكه ماهيان دريا براى تحصيل كنندگان علوم - اسلامى و معارف الهى - تحيّت و درود مى فرستند.
6 - قالَ عليه السلام : لَوْ اءُوتيتُ بِشابٍّ مِنْ شَبابِ الشّيعَةِ لا يَتَفَقَّهُ فِى الدّينِ، لَاءَوجَعْتُهُ.(6)
ترجمه :
فرمود: اگر جوانى از جوانان شيعه را نزد من بياورند كه به مسائل دين - و زندگى - آشنا نباشد، او را تنبيه و تأ ديب خواهم كرد (تا به دنبال تحصيل مسائل دين برود).
7- قالَ عليه السلام : مَنْ اءفْتَى النّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً، لَعَنَتْهُ مَلائِكَةُالرَّحْمَةِ و
مَلائِكَةُ الْعَذابِ، وَلَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفَتْياهُ.(7)
ترجمه :
فرمود: هركس درباره مسائل دين فتوا و نظريه اى دهد كه بدون علم و اطّلاع باشد، ملائكه رحمت و ملائكه عذاب او را لعن و نفرين مى كنند و گناه عمل كننده - اگر خلاف باشد - بر عهده گوينده است .
8 - قالَ عليه السلام : الصَّلاةُ عَمُودُالدّينِ، مَثَلُها كَمَثَلِ عَمُودِ الْفِسْطاطِ، إ ذا ثَبَتَ الْعَمُودُ
ثَبَتَ الاَْوْتادُ وَ الاَْطْناب ، وَ إ ذا مالَ الْعَمُودُ وَانْكَسَرَ لَمْ يَثْبُتْ وَ تَدٌ وَلاطَنَبٌ.(8)
ترجمه :
فرمود: نماز ستون دين است و مثالش همانند تيرك و ستون خيمه مى باشد كه چنانچه محكم و استوار باشد ميخ ها و طناب هاى اطراف آن پا بر جا خواهد بود ولى اگر ستون سُست يا كج باشد ميخ ها و طنابهاى اطراف آن نمى تواند پا برجا باشد.
9 - قالَ عليه السلام : لا تَتَهاوَنْ بَصَلاتِكَ، فَإ نَّ النَّبيَّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قالَ
عِنْدَ مَوْتِهِ: لَيْسَ مِنّى مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلاتِهِ، لَيْسَ مِنّى ، مَنْ شَرِبَ مُسْكِراً لايَرِدُ عَلَىّ
الْحَوْضَ، لا وَ اللّهِ.(9)
ترجمه :
فرمود: نسبت به نماز بى اعتنا مباش و آن را سبك و ناچيز مشمار، همانا كه پيامبر خدا هنگام وفات خود فرمود:
هركس نماز را سبك شمارد و يا مسكرات بنوشد از - امّت - من نيست و بر حوض كوثر وارد نخواهد شد.
10 - قالَ عليه السلام : بُنِيَ الاْ سْلامُ عَلى خَمْسَةِ اءشْياءٍ: عَلَى الصَّلاةِ، وَ الزَّكاةِ، وَ
الْحَجِّ، وَ الصَّوْمِ، وَ الْوِلايَةِ، وَ لَمْ يُنادَ بِشَيْى ءٍ مِثْلَ ما نُودِىَ لِلْوِلايَةِ.(10)
ترجمه :
فرمود: دين مبين اسلام بر پنج پايه و اساس استوار است : نماز، زكات ، خمس ، حجّ، روزه ، ولايت اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام .
سپس افزود: آن مقدارى كه نسبت به ولايت سفارش شده است نسبت به هيچ كدام تاءكيد نگرديده است و ولايت اساس و محور تمام اعمال مى باشد.
11 - قالَ عليه السلام : مَنْ دَعَا اللّهَ بِنا اءفْلَحَ، وَ مَنْ دَعاهُ بِغَيْرِنا هَلَكَ وَ اسْتَهْلَكَ.(11)
ترجمه :
فرمود: هر كه خداوند را به وسيله ما بخواند و ما را واسطه قرار دهد رستگار و موفّق خواهد شد.
و كسى كه غير از ما اهل بيت - عصمت و طهارت - را وسيله گرداند نااميد و هلاك خواهد گشت .
12 - قالَ عليه السلام : الاْ عْمالُ تُضاعَفُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ، فَأ كْثِرُوا فيها مِنَ الصَّلاةِ
وَ الصَّدَقَةِ وَ الدُّعاءِ.(12)
ترجمه :
فرمود: پاداش اعمال - بد يا خوب - در روز جمعه دو برابر ديگر روزها است ، پس سعى نمائيد در اين روز نماز و صدقه و دعا بسيار انجام دهيد.
13 - قالَ عليه السلام : مَنْ طَلَبَ الدُّنْيا اسْتِعْفافا عَنِ النّاسِ، وَ سَعْيا عَلى اءهْلِهِ،
وَ تَعَطُّفا عَلى جارِهِ، لَقَى اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ وَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ.(13)
ترجمه :
فرمود: هركس دنيا را به جهت يكى از اين سه حالت طلب كند: بى نيازى از مردم ، آسايش و رفاه خانواده و عائله اش ، كمك و رسيدگى به همسايه اش .
روز قيامت در حالتى محشور مى گردد و به ملاقات خداوند متعال نايل مى شود كه صورتش همچون ماه شب چهارده ، نورانى است .
14 - قالَ عليه السلام : ثَلاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ لِاءحَدٍ فيهِنَّ رُخْضةً: اءداءُ الاْ مانَةِ
إ لَى الْبِرِّ وَ الْفاجِرِ، وَ الْوَفاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبِّرِ وَ الْفاجِرِ، وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ بِرَّيْنِ كانا
اَوْ فاجِرَيْنِ.(14)
ترجمه :
فرمود: خداوند سبحان در سه چيز رخصت قرار نداده است :
امانت را سالم تحويل صاحبش دادن ، خواه آن كه صاحبش آدم خوبى باشد يا فاجر.
وفاى به عهد نسبت به هر شخصى خوب باشد يا بد.
نيكى و احسان به پدر و مادر خوب باشند يا بد.
15 - قالَ عليه السلام : إ نَّ الْجَنَّةَ وَ الْحُورَ لَتَشْتاقُ إ لى مَنْ يَكْسَحُ الْمَسْجِدَ
، اَوْ يَاءخُذُ مِنْهُ الْقَذى .(15)
ترجمه :
فرمود: همانا بهشت و حورالعين در انتظار افرادى است كه در نظافت و تميز كردن مسجد سعى و تلاش نمايند.
16 - قالَ عليه السلام : إ نَّما يَبْتَلِى الْمُؤ مِنُ فِى الدُّنْيا عَلى قَدْرِ دينِهِ.(16)
ترجمه :
فرمود: همانا مؤ من در اين دنيا هر مقدارى كه دين و ايمان داشته باشد به همان اندازه مورد امتحان و آزمايش قرار مى گيرد.
17 - قالَ عليه السلام : لا يَكُونُ الْعَبْدُ عابِدا لِلّهِ حَقَّ عِبادَتِهِ حَتّى
يَنْقَطِعَ عَنِ الْخَلْقِ كُلِّهِمْ، فَحينَئِذٍ يَقُولُ: هذا خالِصٌ لى ، فَيَقْبَلُهُ بِكَرَمِهِ.(17)
ترجمه :
فرمود: كسى به بندگى و ستايش گر حقيقى در برابر خداوند نمى رسد مگر آن كه از تمام افراد قطع اميد كند و تنها اميدش خداى يكتا باشد.
در يك چنين حالتى خداوند گويد: اين عمل خالصانه براى من است و آن را مورد قبول و عنايت خود قرار مى دهد.
18 - قالَ عليه السلام : اُقْسِمُ بِاللّهِ وَ هُوَ حَقُّ، مافَتَحَ رَجُلٌ عَلى نَفْسِهِ بابَ الْمَسْاءلَةِ إ
لاّ فَتَحَ اللّهُ عَلَيْهِ بابَ فَقْرٍ.(18)
ترجمه :
فرمود: سوگند به خدائى كه بر حقّ است ، چنانچه شخصى در موردى ، تقاضاى خود را به يكى از هم نوعان خود بگويد و بدون توجّه به خداوند متعال درخواست كمك نمايد، خداوند درى از درهاى فقر و تنگ دستى را بر او بگشايد.
19 - قالَ عليه السلام : مَنْ قَضى مُسْلِما حاجَتَهُ، قالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ : ثَوابُكَ عَلَىَّ
وَلا اَرْضى لَكَ ثَوابا دُونَ الْجَنَّةِ.(19)
ترجمه :
فرمود: هركس حاجتى را براى مسلمانى برآورده كند و گره از مشگلش بگشايد، خداوند متعال به او خطاب كند:
ثواب و پاداش تو بر عهده من خواهد بود و غير از بهشت چيز ديگرى لايق تو نخواهد بود.
20 - قالَ عليه السلام : إ نَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اءَوْحى إ لى شُعَيْبٍ النَّبى صلى
الله عليه و آله : إ نّى مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِكَ مِائَةَ اءلْفٍ ، اءرْبَعينَ اءلْفا مِنْ شِرارِ
هِمْ وَ سِتّينَ اءلْفا من خِيارِهِمْ. فقال : يارَبِّ هؤُلاءِ الاْ شْرار فَما بالُ الاْ خْيار
؟ فَاءوحىَ اللّهُ إ لَيْهِ: إ نَّهُمْ داهَنُوا اءهْلَ الْمَعاصى وَ لَمْ يَغْضِبُوا لِغَضَبى .(20)
ترجمه :
فرمود: همانا خداوند متعال ، براى حضرت شعيب عليه السلام وحى فرستاد: من از قوم تو يكصد هزار نفر را عذاب و هلاك مى نمايم كه شصت هزار نفر ايشان ، اشرار و چهل هزار نفر ديگرشان از خوبان و عبادت كنندگان خواهند بود.
حضرت شعيب عليه السلام سؤ ال نمود: اشرار كه مستحقّ عذاب هستند ولى خوبان را چرا عذاب مى نمائى ؟
خداوند وحى نمود: به جهت آن كه اين افراد، نسبت به گناهكاران بى تفاوت بوده و با ايشان سازش مى كردند.
21 - قالَ عليه السلام : مَنْ اءطْعَمَ مُؤْمِنا، اءطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ.(21)
ترجمه :
فرمود: هركس مؤ منى را طعام دهد، خداوند از ميوه هاى بهشتى روزى او گرداند.
22 - قالَ عليه السلام : مَنْ حَمَلَ اءخاهُ عَلى رَحْلِهِ بَعَثَهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ إ لىَ
الْمَوْقِفِ عَلى ناقَةِ مِنْ نُوْقِ الْجَنَّةِ يُباهى بِهِ الْمَلائِكَةَ.(22)
ترجمه :
فرمود: كسى كه برادرش را (و هركس كه در مسير راه بدون وسيله است ) سوار وسيله نقليه خود كند - و حتّى الا مكان او را به مقصد برساند - خداوند متعال او را در قيامت سوار شترى از شترهاى بهشتى مى گرداند - كه سريع او را به مقصد برساند و از شدائد و سختى هاى محشر در امان گردد -، و به بر ملائكه مباهات و افتخار مى كنند.
23 - قالَ عليه السلام : إ ذا دَخَلَ اءحَدُكُمْ عَلى اءخيهِ فى بَيْتِهِ، فَلْيَقَعُدْ حَيْثُ يَاءمُرُهُ
صاحِبُ الرَّحْلِ، فَإ نَّ صاحِبَ الْبَيْتِ اءعْرَفُ بِعَوْرة بَيْتِهِ مِنَ الدّاخِلِ عَلَيْهِ.(23)
ترجمه :
فرمود: هنگامى به منزل يكى از برادران و دوستانتان وارد شديد، هر كجا به شما گفت بنشينيد، بپذيريد و همانجا بنشينيد، چون كه صاحب منزل بيش از ديگران به اءسرار منزل خود آشنا و آگاه است .
24 - قالَ عليه السلام : اَلْجَنَّةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى الْفَتّانينَ الْمشّائينَ بِالنَّميمَةِ.(24)
ترجمه :
فرمود: بهشت - و نعمت هاى حيات بخش آن - براى اشخاص فتنه گر و سخن چينِ آشوب طلب ، حرام است .
25 - قالَ عليه السلام : إ نّا نَاءمُرُ صِبْيانَنا بِالصَّلاةِ إ ذا كانُوا بَنى خَمْسِ سِنين ،
فَمُرُوا صِبْيانَكُمْ إ ذا كانوا بَنى سَبْعِ سِنين .(25)
ترجمه :
فرمود: ما - اهل بيت عصمت و طهارت - كودكان خود را از دوران پنج سالگى به انجام نماز دستور مى دهيم ، ولى شما - دوستان و پيروان ما - فرزندان خود را از سنين هفت سالگى وادار به نماز نمائيد.
26 - قالَ عليه السلام : مَنْ حَمَلَ جِنازَةً مِنْ اَرْبَع جَوانِبِها، غَفَرَ اللّهُ لَهُ اَرْبَعينَ كَبيرَةً.(26)
ترجمه :
فرمود: هركس جنازه اى را تشييع نمايد و چهار جانب تابوت را بر شانه خود حمل كند، خداوند چهل گناه از گناهانش را مى آمرزد.
27 - قالَ عليه السلام : خَفِ اللّهَ تَعالى لِقُدْرَتِهِ عَلَيْكَ، وَ اسْتَحِ مِنْهُ لِقُرْبِهِ مِنْكَ.(27)
ترجمه :
فرمود: بترس از قدرت بى منتهاى خداوند متعال كه از - جهات مختلف - بر تو دارد، و از خداوند شرم و حيا كن - در انجام گناهان - به جهت آن كه از هر چيزى به تو نزديك تر است
28 - قالَ عليه السلام : الْحِكْمَةُ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَحَيْثُ ماوَجَدَ اءحَدُكُمْ ضالَّتَهُ فَلْيَاءخُذْها.(28)
ترجمه :
فرمود: دانش و حكمت ، گمشده - ارزشمندى است براى - مؤ من كه هر كجا و نزد هركس يافت شود بايد آن را دريافت نمايد.
29 - قالَ عليه السلام : فِى الْمِلْحِ شِفاءٌ مِنْ سَبْعينَ داء، ثُمَّ قالَ: لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ ما فِى
الْمِلْحِ ما تَداوَوا إ لاّ بِهِ.(29)
ترجمه :
فرمود: نمك شفابخش و درمان كننده هفتاد نوع مرض و درد خواهد بود و افزود چنانچه مردم خواصّ نمك مى شناختند به چيزى غير از نمك مداوا و درمان نمى كردند.
30 - قالَ عليه السلام : إ نَّ الْمُؤ مِنَ إ ذا صافَحَ الْمُؤ مِنَ تَفَرَّقا مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ.(30)
ترجمه :
فرمود: همانا مؤ منى كه با برادر مؤ منش ديدار و مصافحه نمايد، گناهانشان ريخته مى شود و بدون گناه از يكديگر جدا خواهند شد.
31 - قالَ عليه السلام : مَثَلُ الْحَريصِ عَلَى الدُّنْيا مَثَلُ ذَرْوَةِالْقَزِّ، كُلَّما ازْدادَتْ عَلى
نَفْسِها لَفّا كانَ اءبْعَدُ مِنَ الْخُرُوجِ حَتّى تَمُوتَ غَمّا.(31)
ترجمه :
فرمود: تمثيل افراد حريص به مال و زيورآلات دنيا همانند كرم ابريشمى است كه هر چه اطراف خود بچرخد و بيشتر فعاليّت كند و تارهاى ابريشم را به دور خود بپيچد، خارج شدنش از بين آن تارها سخت تر گردد و چه بسا غير ممكن مى شود تا جائى كه چاره اى جز مرگ نداشته باشد.
32 - قالَ عليه السلام : إ نَّ الْمُؤْمِنَ اءخُ الْمُؤ مِنِ لا يَشْتِمُهُ، وَ لا يُحَرِّمُهُ، وَ لا يُسيى
ءُ بِهِ الظَّنَّ.(32)
ترجمه :
فرمود: مؤ من برادر مؤ من است ، بايد او را دشنام ندهد، سرزنش و بدگوئى نكند، و او را از خوبيها محروم نگرداند، و به او بدگمان نباشد.
33 - قالَ عليه السلام : اَلْكَمالُ كُلُّ الْكَمالِ، التَّفَقُّهُ فِى الدّينِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى النائِبَةِ،
وَ تَقْديرُ الْمَعيشَةِ.(33)
ترجمه :
فرمود: تمام كمالات - معنوى و مادّى انسان - در فقاهت و شناخت دقيق و صحيح مسائل دين و معارف الهى است ؛ و صبر و شكيبائى در مقابل ناملايمات ، و نيز زندگى را با تدبّر و مديريّت برنامه ريزى كردن مى باشد.
34 - قالَ عليه السلام : صِلِةُ الاْ رْحامِ تُزَكّي الاْ عْمالَ، وَ تُنْمِى الاْ مْوالَ، وَ تَدْفَعُ
الْبَلْوى ، وَ تُيَسِّرُ الْحِسابَ، وَ تُنْسِى ءُ فِى الاْ جَلِ.(34)
ترجمه :
صله رحم نمودن (پنج فايده دارد:) موجب تزكيه اعمال و عبادات مى شود، سبب رشد و بركت در اموال مى گردد، بلاها و گرفتارى ها را دفع و بر طرف مى نمايد، حساب (قبر و قيامت ) را آسان مى گرداند و مرگ و اءجل (معلّق ) را تاءخير مى اندازد.
35 - قالَ عليه السلام : فَضْلُ صَلاةِ الْجَماعَةِ عَلى صَلاةِ الرَّجُلِ فَرْدا خَمْساً وَ
عِشْرينَ دَرَجَةً فِى الْجَنَّةِ.(35)
ترجمه :
فرمود: فضيلت و برترى نماز جماعت بر نماز فرادا و تنها، بيست و پنج درجه از مقامات بهشتى است .
36 - قالَ عليه السلام : وَ اءمَّا الْمُنْجِيات : فَخَوْفُ اللّهِ فِى السِّرَ وَ الْعَلانِيَةِ، وَ
الْقَصْدُ فِى الْغِنى وَ الْفَقْرِ، وَ كَلِمَةُ الْعَدْلِ فِى الرِّضا وَ السّخَطِ.(36)
ترجمه :
فرمود: از اسباب نجات ، ترس از خدا در خفاء و آشكارا است ، رعايت اقتصاد و صرفه جوئى در تمام حالات بى نيازى و نيازمندى ، نيز رعايت انصاف و گفتن سخن حقّ و عدالت در همه حالت هاى خوشى و ناراحتى .
37 - قالَ عليه السلام : لا تَنالُ وِلايَتُنا إ لاّ بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ.(37)
ترجمه :
فرمود: ولايت و شفاعت ما شامل نمى شود مگر افرادى را كه داراى عمل - صالح - و نيز پرهيز از گناه داشته باشند.
38 - قالَ عليه السلام : إ نَّ اءعْمالَ الْعِبادِ تُعْرَضُ عَلى نَبيِّكُمْ كُلَّ عَشيَّةِ
خَميسٍ، فَلْيَسْتَحِ اءحَدُكُمْ اءنْ يُعْرِضَ عَلى نَبيِّهِ الْعَمَلَ الْقَبيح .(38)
ترجمه :
فرمود: همانا تمام كارها و حركات بندگان در هر شب جمعه بر پيغمبر اسلام عرضه مى گردد، پس حياء كنيد از اين كه عمل زشت شما را نزد پيغمبرتان ارائه دهند.
39 - قالَ عليه السلام : مَنْ عَلَّمَ بابَ هُدىً فَلَهُ مِثْلُ اءجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ،
وَلايَنْقُصُ اُولئِكَ مِنْ اءجُورِهِمْ.(39)
ترجمه :
فرمود: هركس راه هدايت و سعادتى را بگشايد و يا به ديگران تعليم دهد، اجر و پاداش او همانند كسى است كه به آن كار خير عمل كرده باشد بدون آن كه از پاداش عمل كنندگان كسر شود.
40 - قالَ عليه السلام : اَرْبَعٌ مِنْ كُنُوزِالْبِرِّ: كِتْمانُ الْحاجَةِ، وَ كِتْمانُ الصَّدَقَةِ، وَ كِتْمانُ الْوَجَعِ، وَ
كِتْمانُ الْمُصيبَةِ.(40)
ترجمه :
فرمود: چهار حالت از كنزهاى نيك و پسنديده است : پوشاندن نياز و حاجت خود را از ديگران ، دادن صدقه و كمك به افراد به طور مخفيانه و محرمانه ، دردها و مشكلات و ناراحتى ها را تحمّل كردن و هنگام مصيبت و حوادث ، جزع و داد و فرياد نكردن .
----------------------------------
1 - اصول كافى : ج 2، ص 103، ح 11، وسائل الشّيعة : ج 16، ص 183، ح 1.
2 - كتاب الزّهد: ص 1، ح 9.
3 - إ ثبات الهداة : ج 3، ص 467.
4 - اصول كافى : ج 1، ص 179، ح 12.
5 - بحارالا نوار: ج 1، ص 137، ح 31.
6 - محاسن برقى : ج 1، ص 228.
7 - اصول كافى : ج 1، ص 42، ح 3، و مستدرك الوسائل : ج 17، ص 244.
8 - وسائل الشيعه : ج 4، ص 27، ح 4424.
9 - وسائل الشّيعة : ج 4، ص 23، ح 4413.
10 - وسائل الشّيعة : ج 1، ص 18، ح 10.
11 - اءمالى شيخ طوسى : ج 1، ص 175.
12 - مستدرك الوسائل : ج 6، ص 64، ح 15.
13 - وسائل الشّيعة : ج 17، ص 21، ح 5.
14 - وسائل الشّيعه : ج 21، ص 490، ح 3.
15 - مستدرك الوسائل : ج 3، ص 385.
16 - تنبيه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام : ص 523، بحارالا نوار: ج 67، ص 210، ح 12، به نقل از كافى .
17 - تنبيه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام : ص 427، بحارالا نوار: ج 70، ص 111، ح 14 .
18 - عدّة الداعى : ص 99، س 15.
19 - مستدرك الوسائل : ج 12، ص 402، ح 6.
20 - الجواهرالسنّية : ص 28، بحارالا نوار: ج 12، ص 386، ح 12، به نقل از كافى .
21 - محاسن برقى : ص 393، ح 4.
22 - بحارالانوار: ج 7، ص 303، ح 61.
23 - وسائل الشّيعة : ج 5، ص 322.
24 - تنبيه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام : ص 528.
25 - وسائل الشّيعه : ج 4، ص 31، ح 4434.
26 - وسائل الشّيعة : ج 3، ص 3، ح 153.
27 - بحارالا نوار: ج 68 ص 336، ح 22.
28 - تنبيه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام : ص 468.
29 - تنبيه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام : ص 468.
30 - خصال صدوق : ج 1، ص 13.
31 - وسائل الشّيعة : ج 11، ص 318.
32 - تحف العقول : ص 221، بحارالا نوار: ج 78، ص 176، ح 5.
33 - تحف العقول : ص 213، بحارالا نوار: ج 78، ص 172، ح 5.
34 - تحف العقول : ص 218، بحارالا نوار: ج 74، ص 111، ح 71.
35 - وسائل الشّيعة : ج 17، ص 37.
36 - وسائل الشّيعة : ج 11، ص 174، ح 12.
37 - وسائل الشّيعه : ج 11، ص 196.
38 - وسائل الشّيعة : ج 11، ص 391.
39 - وسائل الشّيعة : ج 1، ص 436.
40 - تحف العقول : ص 215.