پدران و نياكان

(زمان خواندن: 3 - 5 دقیقه)

حضرت مهدى عليه السّلام خليفه دوازدهم پيغمبر اسلام و آخرين وصى از اوصياى آن حضرت است.
او يازدهمين نفر از دودمان حضرت على است و نهمين فرزند از فرزندان حضرت حسين و هشتمين فرد از فرزندان حضرت سجاد و هفتمين فرزند حضرت باقر و ششمين پسر حضرت صادق و پنجمين فرزند حضرت كاظم و چهارمين نفر از فرزندان حضرت رضا و سومين فرزند حضرت جواد و دومين پسر حضرت هادى و يگانه فرزند حضرت عسكرى عليه السّلام است.


به شهادت تاريخ، خاندانى از اين خاندان پاكتر و پاكيزه تر در حيات بشر ديده نشده و نطيرش هم شنيده نشده است.
نياكان و پدران آنها پيش از حضرت على نيز چنين بوده اند. شناخته شدگان آنها مردمى بودند كه به تقوا و فضيلت و بزرگوارى موصوف بودند.
و الحق كه اصلاب طاهره بوده اند؛ چنانچه مادران اين بزرگواران، همگان ارحام مطهره بودند، و اين سخنى است مستند و پابرجا.
اگر چنين نبود، معاندان و دشمنان آنها - كه در هر عصرى شماره آنها كم نبود - كوشيدند، جستجو كردند، كاوش كردند كه نقطه سياهى در آنها بيابند ولى نيافتند و هر چه بيشتر جستند كمتر يافتند. چه خوب گفته شاعر:
پاكى و تو از نژاد پاكان
كس را نبود چنين نياكان
پدرى پاكتر از پاك
حضرت ابومحمد الحسن العسكرى عليه السّلام روز دهم ربيع الاءول سال 232 هجرى قمرى از بانويى طاهره و مطهره به نام ((سليل )) در مدينه ولادت يافت و در سال 260 در سامره به شهادت رسيد و مادر را داغديده ساخت.
گويند حضرتش به مادر فرموده بود كه سال 260 را نكبتى است. مادر، اين سخن را به خاطر سپرده بود و در ماه صفر آن سال پريشان خاطر بود. پى در پى از فرزند دور افتاده اش سراغ مى گرفت و جوياى حال او مى شد. از خانه بيرون مى رفت و در پى كسب خبر از حيات فرزند عالى مقامش بود، تا خبر وفاتش رسيد و اميدش نااميد شد.
مدت عمر حضرت عسكرى عليه السّلام 28 سال، دو روز كم بود و مدت امامتش شش سال بود.
حضرت عسكرى عليه السّلام را خليفه وقت به سامره آورده بود تا تحت نظر مستقيم دولت باشد؛ گاه حضرتش را به زندان مى انداخت و گاه آزاد مى كرد. مى بايست، روزهاى دوشنبه و پنج شنبه در قصر خليفه وقت حضور يابد. منظور حكومت وقت از اين احضار، چه بود؟
آيا مى خواست عظمت خود را روشن سازد، يا منظور اهانت به آن حضرت بود؟! يا منظور ديگرى داشت، براى ما روشن نيست.
در اين عمر كوتاه، حسن اخلاق و معجزات و كرامات بسيار از آن ضرت ديده شده بود؛ به طورى كه عظمتش در نظر دشمنان بر قرار بود و دوستان بر خود مى باليدند.
اينك نمونه اى ياد مى شود و بدان بسنده مى گردد.
خادم خليفه شر فياب شده و عرض كرد:
اميرالمؤ منين سلام مى رساند و مى گويد: منشى مخصوص ما ((انوش )) داراى دو پسر است كه هر دو بيمار و بسترى هستند و حالشان خطرناك است. اين منشى مسيحى است و تقاضا دارد كه حضرتت به خانه اش برويد و براى فرزندانش دعا كنيد تا شفا يابند و باقى بمانند. دوست مى دارم كه اين زحمت را قبول كنيد، چون خود انوش اين تقاضا را دارد و شما را يادگار نبوت و رسالت مى داند.
حضرت فرمود: ((حمد خدا را كه مسيحيان را به حق ما شناخته تر از مسلمانان قرار داد)). سپس سوار شد و به سوى خانه ((انوش )) روانه گرديد.
((انوش )) به سر و پاى برهنه، كه نشانه حد اعلاى احترام بود، از آن حضرت استقبال كرد، در حالى كه كشيشان و راهبان، همراه وى بودند و گرداگردش قرار داشتند. ((انوش )) كه انجيلى بر گردن آويخته بود، چنين عرض كرد:
اى مولا و سرور ما! من به شما متوسل شده ام؛ چون به انجيل از من داناتر هستى، و از اين كه زحمتى به حضرتت دادم مرا ببخش. به حق مسيح، عيسى بن مريم و به حق انجيلى كه از جانب خدا آورده، من اين تقاضا را از اميرالمؤ منين كردم. چون در انجيل ديدم كه مثل شما مثل مسيح، عيسى بن مريم است.
حضرت فرمود: ((حمد خدا را)). سپس به درون خانه رفت و پسرها را در حالى كه بر تختى بسترى بودند، ديد.
مردمانى ايستاده ناظر بودند، تا ببينند حضرت چه مى كند.
پس از آن كه حضرت نگاهى به دو بيمار كرد، روى به ((انوش كرده فرمود:
((اين پسر براى تو مى ماند و آن دگرى سه روز ديگر از تو گرفته خواهد شد و اين پسرى كه مى ماند، اسلام خواهد آورد و اسلامش ‍ نيكو خواهد شد، و از ولايت ما اهل بيت بر خوردار مى شود)).
((انوش )) عرض كرد:اى سرور! سخن تو حق است. مرگ آن پسر، براى من آسان خواهد بود؛ چون فرموديد كه اين پسر مى ماند و از ولايت شما اهل بيت بهره مند خواهد شد.
آن پسر، پس از سه روز از دنيا رفت و دگرى پس از گذشت يك سال، مسلمان شد و در زمره ملا زمان حضرت عسكرى قرار گرفت.
حضرت عسكرى در روز جمعه هشتم ماه ربيع الاول در سامره از دنيا رفت.
شهر سامره بسته شد و گريه و ضجه سراسر شهر را فرا گرفت.
خليفه بزودى ماءمورانى را به خانه آن حضرت براى تفتيش از فرزند آن حضرت فرستاد. ماءموران، او را نيافتند و غرفه هاى خانه را يكايك بستند و قفل كردند.
----------------------------------------------
نويسنده : آية الله سيد رضا صدر
باهتمام : سيد باقر خسرو شاهى
منبع : www.m-mahdi.com

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page