عرف (بر وزن فقل ) به معناى شناخته شده (معروف و كار نيك ) و يال اسب ، كاكل خروس ، قله و ارتفاعات كوه است . جمع آن((اعراف))(بر وزن اءعمال ) است در اقرب الموارد آمده است :((اعراف الرياح و السحاب : اوائلها و اعاليها)).
در قرآن كريم دوبار واژه((اعراف))آمده است . و سوره هفتم قرآن كريم و بالاى حائل است . ابتدا آيات را نقل و بررسى مى كنيم و سپس به مطالب ديگر مى پردازيم :
1 - و بينها حجاب و على الاعراف رجال يعرفون كلا بسيماهم و نادوا اصحاب الجنة ان سلام عليكم لم يدخلوها و هم يطمعون و اذا صرفت ابصارهم تلقاء اصحاب النار قالوا ربنا لا تجعلنا مع الظالمين و نادى اصحاب الاعراف رجالا يعرفونهم بسيماهم قالوا ما اغنى عنكم جمعكم و ما كنتم تستكبرون)) (1) .
يعنى :((ميان اهل بهشت و اهل جهنم ، حجاب و حائلى است . و در قله ها و بلنديهاى آن حائل ، مردانى هستند كه تمام اهل بهشت عذاب و اهل رحمت را با علامتهايشان مى شناساند. آنها اهل بهشت را خطاب كرده و گويند: سلام بر شما.
اين سلام هنگامى است كه بهشت هنوز داخل بهشت نشده اند ولى طمع دارند كه داخل شوند. و چون چشمشان به اهل آتش افتد، گويند: خدايا! ما را با ظالمان قرار مده . سپس اهل اعراف ، مردانى را كه با علامتهايشان مى شناسند، ندا كرده و گويند: جمع كردن دنيا و استكبار، شما را بى نياز نكرد و كفايت ننمود)).
از اين آيات معلوم مى شود كه در آخرت ميان اهل بهشت و اهل جهنم حجاب و حايلى خواهد بود. و در قله هاى آن حائل مردانى خواهند بود كه حق تكلم در روز قيامت را دارند. و مصداق((الا من اذن له الرحمن و قال صوابا)) (2) هستند. به مؤ منان چيزى مى گويند و به كافران و گناهكاران چيز ديگرى .
و آنها اهل بهشت و اهل جهنم را با علاماتشان مى شناسند. و آنها به حكم((اد خلوا الجنة لا خوف نبى)) (3) .
يعنى :((اعراف تپه هايى است ميان بهشت و آتش . هر پيغمبر و جانشين پيغمبر در آن قرار مى گيرد)).
2 - امام باقر - صلوات الله عليه - مى فرمايد:((هم آل لايدخل الجنة الامن عرفهم و عرفوه و لا يدخل النار الا من انكرهم و انكروه)) (4) .
يعنى :((آنها آل محمد هستند، داخل بهشت نمى شود مگر كسى كه آنها را بشناسد و آنها نيز او را بشناسند. داخل آتش نمى شود مگر كه آنها انكار كند و آنها او را انكار كنند)).
3 - رسول خدا - صلى الله عليه و آله - درباره((قسيم الجنة والنار))بودن على - عليه السلام - مى فرمايد:((يا على كانى يوم القيامة و بيدك عصا عوسج تسوق قوما الى الجنة و آخرين الى النار)) (5)
يعنى :((يا على ! گويا مى بينم تو را كه در روز قيامت عصايى در دست دارى و قومى را به بهشت و قومى را به آتش سوق مى دهى)).
اين حديث با فرمان :((ادخلوا الجنة))كه از طرف اهل اعراف ، صادر خواهد، شد سازگار است .
4 - بحارالانوار (6) بابى منعقد مى باشد تحت عنوان :((انه (على ) عليه السلام المؤ ذن بين الجنة و النار و صاحب الاعراف))يعنى : مؤ ذن كه در آيه :))فاذن مؤ ذن بينهم ان لعنة الله على الظالمين)) (7) آمده و صاحب اعراف((اميرالمؤ منين))- عليه السلام - است . و در آن 29 حديث آورده است .
5 - و نيز در بحار در ضمن روايتى از حضرت صادق - عليه السلام - نقل شده است كه :
((ليكونن على الاعراف بين الجنة و النار محمد و على و فاطمه و الحسن و الحسين و الطيبون من آلهم))
يعنى :((اعرافى كه ميان بهشت و آتش هست در آن محمد، على ، فاطمه ، حسن و حسين - عليهم السلام - و پاكان از آل آنها خواهند بود.
در بعضى از رويات آمده است : اهل اعراف ، كسانى هستند كه حسنات و سيئات آنها با هم برابر است . رويات اهل سنت ، نوعا در اين زمينه مى باشد. اين روايات چه از شيعه باشند و چه از اهل سنت ، ابدا با آيات فوق تطبيق نمى شوند. در توجيه آن روايات ، ناچاريم اهل اعرافى غير از آنچه در قرآن مجيد آمده است ، قائل شويم . درباره اهل اعراف حدود چهارده قول هست كه در قاموس قرآن (ماده عرف ) نقل كرده ام ، به آنجا رجوع شود. با نقل يك روايت اين حديث را به پايان مى بريم . در تفسير عياشى ذيل آيات گذشته از امير المؤ منين - صلوات الله عليه - نقل كرده كه فرمود:
((انا يعسوب الذين و انا السابقين و انا خليفة رسول رب العالمين و انا قسيم (الجنة و) النار و انا صاحب الاعراف)).
-----------------------------------------
1- سوره اعراف ، آيه 46 - 48.
2- سوره نباءت آيه 38.
3- مجمع البيان ، ذيل آيات مذكور.
4- همان .
5- همان مدرك .
6- بحارالانوار، ج 36، ص 63 به بعد.
7- سوره اعراف ، آيه 4))
---------------------------------------
حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد على اكبر قرشى