معاد در دنيا

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

در قرآن مجيد، به طور اعجاز، سه نمونه از معاد نقل شده است كه در دنيا واقع شده اند. و اگر آيه((((و احى الموتى باذن الله)))) (1) و آيه((((و اذ تخرج الموتى باذنى)))) (2) را درباره حضرت عيسى - عليه السلام - مصداق ديگرى حساب كنيم ، مجموعا چهار فقره مى شوند:


1- مرغانى كه به دست حضرت ابراهيم - عليه السلام - زنده شدند.
2- پيامبرى كه صد سال مرد و سپس زنده شد.
3- اصحاب كهف كه بعد از 309 سال زنده گشتند.
4- مرده يا مردگانى كه به دست حضرت عيسى - عليه السلام - زنده شدند.
اينك آياتى كه مربوط به جريانهاى فوق مى باشند نقل مى نماييم :
جريان اول :((((و اذ قال ابراهيم رب ارنى كيف تحيى الموتى قال اولم تؤ من قال بلى ولكن ليطمئن قلبى قال فخذ اربعة من الطير فصرهن اليك ثم اجعل على كل جبل منهن جزاءا ثم ادعهن ياءتينك سعيا و اعلم ان الله عزيز حكيم)))) (3) .
يعنى :((ياد آر كه ابراهيم گفت : خدايا! به من نشان بده كه چگونه مرده ها را زنده مى كنى ؟ خداوند فرمود: مگر ايمان نياورده اى ؟ گفت : آرى ، ايمان آورده ام و ليكن مى خواهم نحوه آن را با چشم خود ببينم تا قلبم آرام بگيرد. خداوند فرمود: پس چهار پرنده را برگير و آنها را تكه تكه كن . و تكه هاى آنها را بر هر كوهى بگذار، آنگاه آنها را صدا كن كه شتابان پيش تو خواهند آمد. و بدان كه خداوند توانا و حكيم است)).
از حضرت صادق - صلوات الله عليه - نقل شده است كه حضرت ابراهيم - عليه السلام - چهار مرغ يعنى : خروس ، كبوتر، طاووس و كلاغ را (پس از ذبح ) تكه تكه كرد به طورى كه گوشت و استخوان و پرهاى آنها به هم آميخته شدند. آنگاه آنها را ده قسمت كرد و هر قسمت آن را بالاى كوهى گذاشت . و سر آنها را در دست گرفت و چون آنها را به سوى خود خواند، اعضاى بدن آنها در كوهها جابجا شده و به طرف حضرت ابراهيم - عليه السلام - آمدند (4) .
ناگفته نماند كه : حضرت ابراهيم - عليه السلام - فقط خواسته است نحوه زنده شدن را ببيند كه گفته است :((((رب ارنى كيف تحيى الموتى))))كلمه((صرهن))به معناى قطع كردن است . و به قول الميزان معناى((مايل ساختن))به آن اشراب شده است ؛ يعنى آنها را پس از مايل ساختن به خود، پاره پاره كن . شايد مراد آن بوده است كه هنگام خواندن با صداى تو آشنا باشند. و به طرف تو بيايند. به هر حال اين يك نمونه از معاد است كه به طور اعجاز در دنيا تحقق يافته است .
جريان دوم : حال آن پيامبرى است كه از كنار شهرى مى گذشت . ديد مردم آن شهر (شايد در اثر طاعون و نحو آن ) از دنيا رفته و شهرشان خالى مانده بود. او استخوانهايى را ديد و گفت :((((انى يحيى هذه الله بعد موتها)) (5) ؛ يعنى : خداوند مردم اين آبادى را بعد از مرگشان چگونه زنده مى كند)).
سپس او در آنجا براى استراحت خوابيد و در حال خواب ، مرد. خداوند او را صد سال تمام در مرگ نگاه داشت و بعد زنده كرد و فرمود: چقدر در اينجا توقف كرده اى ؟ او گفت : يك روز يا مقدارى از يك روز. خداوند فرمود: بلكه تو در اينجا صد سال در عالم مرگ توقف كرده اى . به طعام و آب خودت نگاه كن كه فاسد نشده اند. و به الاغت نگاه كن . خواسته ايم مرگ و زنده شدن تو را آيتى براى مردم گردانيم . نگاه كن به استخوانها كه چطور آنها را بلند مى كنيم و بر آنها گوشت مى پوشانيم . چون اين كار بر او آشكار شد، گفت مى دانم كه خدا بر هر چيز تواناست .
صحيح و سالم ماندن آب و طعامش ، ظاهرا براى آن بوده كه او پوسيده نشده بود. و خداوند فرمود: تو مثل ماندن اين طعام و آب ، مانده بودى . و آنگاه ديدن استخوانها (كه ظاهرا استخوانهاى الاغ بوده ) نشان داده كه او مدتهاى زيادى در عالم مرگ بوده وگرنه در ظرف يكى و دو روز، الاغ به آن وضع درنمى آيد. پس مدتها در عالم مرگ بوده است . در روايات آمده است كه نام آن پيامبر((ارميا))بوده است . و در برخى روايات((عزير))ذكر شده است . عين آيه شريفه چنين است :
((((او كالذى مر على قرية و هى خاوية على عروشها قال انى يحيى هذه الله بعد موتها فاماته الله ماءة عام ثم بعثه قال كم لبثت قال لبثت يوما او بعض يوم قال بل لبثت ماءة عام فانظر الى طعامك و شرابك لم يتسنه و انظر الى حمارك و لنجعلك اية للناس و انظر الى العظام كيف ننشزها ثم نكسوها لحما فلما تبين له قال اعلم ان الله على كل شى ء قدير)))) (6) .
يعنى :((يا به مانند آنكه بر دهكده اى گذر كرد كه خراب و ويران شده بود، گفت به حيرتم كه خداوند چگونه اين مردگان را باز زنده خواهد كرد پس خدا او را صد سال مى راند سپس زنده اش كرد و برانگيخت و بدو فرمود: چند مدت درنگ كردى ؟ پاسخ داد يك روز يا پاره اى از يك روز. فرمود: بلكه درنگ كردى صد سال . نظر به طعام و شراب خود كن كه هنوز تغيير نكرده و الاغ خود را نيز بنگر تا احوال بر تو معلوم شود و ما تو را براى خلق ، حجت قرار خواهيم داد. و بنگر در استخوانهاى (آن الاغ ) كه چگونه بهم پيوسته و گوشت بر آن پوشانيم . چون اين كار بر او روشن شد، گفت : همانا اكنون به حقيقت و يقين مى دانم كه خداوند بر هر چيز تواناست)).
اين دومين مورد از قرآن مجيد در رابطه با وقوع قيامت در دنيا به طور اعجاز است .
جريان سوم : سومين مورد از معاد در دنيا((جريان اصحاب كهف))است كه بعد از 309 سال زنده شدند. پيش از نقل آيات ، خلاصه جريان آنها را از تفسير قمى از امام صادق - عليه السلام - نقل مى كنيم : اصحاب كهف ، در عصر پادشاهى ظالم و متجاوز، زندگى مى كردند. او اهل مملكت خود را بر عبادت بتها دعوت مى كرد. و هر كس كه امتناع مى نمود، كيفرش قتل بود. اصحاب كهف ، قومى مؤ من بودند و خدا را عبادت مى كردند. پادشاه در دروازه شهر ماءمور گذاشته بود كه مردم هنگام خروج از شهر، به اصنام سجده كنند. آن جوانان به بهانه شكار از شهر خارج شدند. در راه به چوپانى رسيدند و خواستند كه او را با خود همراه سازند اما چوپان قبول نكرد ولى سگ چوپان با آنها آمد...
جوانان كه از پادشاه فرار كرده بودند (ظاهرا از درباريان شاه بوده اند) وقت شب به كهف (غار بزرگ ) رسيدند. سگ نيز با آنها بود. خداوند آنها را به خواب برد و آنها در خواب بودند كه خداوند آن پادشاه و قوم او را هلاك كرد. آن زمان گذشت و زمان ديگر و قوم ديگرى آمدند. سپس اصحاب كهف از خواب بيدار شدند. يكى به ديگرى گفت : در اينجا چقدر خوابيده ايم . آفتاب بلند شده ، گفتند: يك روز يا مقدارى از يك روز خوابيده ايم !
آنگاه يكى به ديگرى گفت : بيا اين پول را بگير و برو مقدارى طعام بخر ولى مواظب باش كه تو را نشناسند و گرنه ما را مى كشند، و يا به دين خود برمى گردانند. آن مرد وارد شهر شد، ديد شهر همان شهر سابق نيست و مردم نيز همان مردم نيستند. نه آنها زبان او را فهميدند و نه او زبان آنها را. گفتند تو كيستى و از كجا آمده اى . او جريان را باز گفت (پس از روشن شدن قضيه ) پادشاه با مردم به همران آن مرد به درب غار آمدند و به غار نگاه مى كردند... خدا آنها را مرعوب كرد كه به غار داخل نشدند. فقط همان مرد داخل شد، ديد رفقايش از شنيدن صداى مردم در هراسند كه مبادا سپاه دقيانوس (همان پادشاه ظالمى كه از ظلم او گريخته بودند) از مكان آنها مطلع شده اند. ولى رفيقشان به آنها خبر داد كه آنها آن زمان طولانى را در خواب بوده اند. بيدار شدنشان نشانه قيامت بر مردم است .
آنها (از شوق ) گريه مى كردند و از خدا خواستند كه همانطور در خوابگاه خود بخوابند:((((فبكوا وسئلوا الله ان يعيدهم الى مضاجعهم كما كانوا))))آنگاه پادشاه گفت : در اينجا مسجدى بسازيم و آن را زيارت كنيم كه اينها قومى مؤ من هستند (7) .
اين جريان در قرآن مجيد در سوره كهف ، نخست در آيه 9 - 12 به طور اشاره نقل شده و سپس در آيات 13 تا 26 مفصلا آمده است . ظهور اين آيات در آن است كه آنها 309 سال مرده اند. و خداوند آنها را زنده كرده كه براى مردم درباره وقوع معاد اتمام حجت شده باشد. چنانكه مى فرمايد:((((و كذلك اعثرنا عليهم ليعلموا ان وعد الله حق و ان الساعة لاريب فيها)))) (8) .
يعنى :((اين چنين اهل شهر را بر زنده شدن آنها مطلع كرديم تا بدانند كه وعده خدا حق است و قيامت آمدنى است و شكى در آن نيست)).
و درباره مدت خواب يا مردن آنها مى فرمايد:((((و لبثوا فى كهفهم ثلاث ماءة سنين و ازدادوا تسعا)))) (9) .
يعنى :((آنها در كهف خود سيصد سال ماندند و بر آن نه سال افزودند)).
-----------------------------------------
1-  سوره آل عمران ، آيه 49.
2-  سوره مائده ، آيه 110.
3-  سوره بقره ، آيه 260.
4-  تفسير عياشى (ترجمه تا حدى آزاد).
5-  سوره بقره ، آيه 259.
6-  سوره بقره ، آيه 259.
7-  تفسير قمى در سوره كهف .
8-  سوره كهف ، آيه 21.
9-  سوره كهف ، آيه 25.
---------------------------------------
حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد على اكبر قرشى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page