پيش سخن

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

در پناه بارگاه ملكوتي حضرت معصومه (سلام الله عليها)
آگاهي به فرهنگ و روش زندگي پرافتخار خاندان پيامبر(صلّى الله عليه وآله وسلَّم) و آل علي(عليه السلام) و پناهندگي معنوي و عملي به اين پناهگاه مطمئن و استوار، يكي از اصيل ترين راه هاي شناخت اسلام ناب و بهره ندي از آن است، چرا كه آن ها از سرچشمه زلال اسلام آب نوشيده اند، و تبلوري از مكتب حيات بخش پيامبر(صلّى الله عليه وآله وسلَّم) هستند.
در اين ميان، آگاهي به زندگي حضرت معصومه (سلام الله عليها) كه گلي درخشان از گلستان خاندان نبوت، و حرمش دارالشفاي آل محمد(صلّى الله عليه وآله وسلَّم) است، و آگاهي به سرزمين مقدس قم از قديم و نديم، و بركات اين سرزمين، و حوزه علميه آن، و آثار درخشان حوزه، و ماجراي مسجد جمكران و پايگاه بودن قم براي حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) و... هركدام فرهنگي پربار و سازنده است، كه موجب هدايت و رشد بيشتر شده، و ما را در مسير ترقيات معنوي، مددكاري نيرومند، در سطح عالي خواهد بود.
بر همين اساس، به عنوان برگرفتن خوشه اي از اين خرمن يا ليوان آبي از اين دريا، به نگارش اين كتاب اقدام گرديد، چرا كه اين امور از شعائر و نشانه هاي دين است، و بايد نشانه هاي دين را كه نقش به سزايي در سازندگي و بازسازي و سازماندهي معنوي و فرهنگي دارند، ارج نهاد و حريم آنها را حفظ كرد، چنان كه قرآن مي فرمايد:
"وَمَنْ يُعَظِمْ شَعائِرَ اللهِ فَاِنَها مِنْ تَقْوَي الْقَلَوبِ؛
و هر كس نشانه هاي الهي را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواي دلهاست"(1).
و مفهوم سوره‌ كوثر، بيانگر استواري و برقراري هميشگي آثار خاندان نبوت، و بهره گيري قاطع از اين آثار و جلوگيري از گزند دشمنان است.
احترام به مقدسات مذهبي
احترام به مقدسات مذهبي، و تجليل و بزرگداشت آن مقدسات، از امور بسيار مهم اسلامي است، بر همين اساس حتي تماس دادن جايي از بدن، بدون وضو به كلمه خدا(به هر زباني كه نوشته شده باشد) حرام است، همچنين تماس دادن جايي از بدن به نام مبارك چهارده معصوم:]بنا به فتواي بسياري از فقها[ حرام است، رفتن جنب به مسجد يا حرم امامان(عليه السلام) حرام است، و هرگونه اموري كه توهين به حريم آنها باشد حرام است، اين گونه دستورها بيانگر آن است كه حريم مقدسات را بايد حفظ كرد، و با خلوص و پاكي فوق العاده از آنها بهره گرفت.
بزرگان ما به اين موضوع اهميت زيادي مي دادند، نقل شده روزي شاه عربستان سعودي به ايران آمد، و هدايايي براي مرجع كل، حضرت آيت الله العظمي بروجردي(عليه السلام) فرستاد، آقا در ميان آن هدايا، چند قرآن و مقداري از پرده كعبه را پذيرفت و بقيه را رد كرد، در ضمن شاه عربستان تقاضاي ملاقات با آقاي بروجردي كرده بود، آقا اين تقاضا را رد كرد، وقتي كه از علت اين امر سؤال شد، آقا فرمود:"اين شخص(شاه عربستان) اگر به قم بيايد] به خاطر اينكه وهابي است به زيارت مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها) نمي رود[ و اگر او به قم بيايد و به زيارت حضرت معصومه (سلام الله عليها) نرود، به مقام ارجمند حضرت معصومه (سلام الله عليها) توهين خواهد شد، و من به هيچ وجه چنين امري را ـ كه توهين غير مستقيم به حضرت معصومه (سلام الله عليها) است ـ نمي پذيرم و تحمل نمي كنم".(2)
احترام متواضعانه و عميق رهبر كبير انقلاب حضرت امام خميني رحمه الله و مقام معظم رهبري، از حضرت معصومه (سلام الله عليها) و مقدسات دين نيز شاهد ديگري بر اين مطلب است. امام خميني آن بزرگ مرد الهي كنار مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها) مي آمد و با كمال تواضع و خضوع ضريح را مي بوسيد، و به عقيده بعضي شايد علت آنكه او نخواست مرقد مطهرش در كنار مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها) باشد، از اين رو بود كه مبادا به حريم حضرت معصومه (سلام الله عليها) بي احترام مي شود، زيرا با رفت و آمد ميليون ها نفر از مردم، و آمدن سران كشورها كنار قبر او، به طور طبيعي و موجب كم رنگ شدن احترام به مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها) مي گرديد، و چنين كاري هرگز با خلق و خوي امام خميني"ره" نسبت به خاندان عصمت و طهارت سازگار نبود.
مرحوم آيت الله العظمي، مرجع تقليد شيعيان آقاي نجفي مرعشي"ره"، حدود شصت سال، در زمستان و تابستان، صبح قبل از اذان براي اقامه جماعت در حرم حضرت معصومه (سلام الله عليها) ازخانه به طرف حرم مي آمدند، در بسياري از موارد، هنوز درهاي حرم باز نشده بود، در پشت در به انتظار مي نشستند تا در بازگردد.(3)يك بار خودم ديدم كه آن بزرگوار صبح قبل از اذان، عبا را بر سر افكنده بود، و در پشت در صحن(جانب خيابان موزه) خود را به در صحن چسبانده بود، و با كمال تواضع در انتظار آمدن خدام براي باز كردن در، مي نشست، و گويي شخص نيازمند دردمند، به در خانه حضرت معصومه (سلام الله عليها) پناهنده شده است.
در وصيتنامه خود چنين سفارش كرد:"جنازه امر روبروي مرقد مطهر بي بي فاطمه معصومه (سلام الله عليها) قرار داده، و در اين حال يك سر عمامه ام را به ضريح مطهر و سر ديگر را به تابوت بسته، به عنوان دخيل(دست توسل) و در اين هنگام مصيبت وداع مولاي من حسين مظلوم با اهل بيت طاهرينش(عليه السلام) را بخوانند.(4)
آري بزرگان علم و عمل، اين گونه به مقدسات احترام مي كردند، و از شعائر مذهبي تجليل مي نمودند.
كتاب حاضر و وجه نام گزاري آن
آغاز سال 1350 هجري شمسي بود كه به تأليف كتاب"زندگينامه حضرت معصومه (سلام الله عليها)" اقدام نمودم، مورد علاقه دوستداران خاندان پيامبر(صلّى الله عليه وآله وسلَّم) قرار گرفت و در همان سال ها، چهار بار به چاپ رسيد، اينك شايسته ديدم كه آن را با تجديد نظر كامل و تهذيب و تكميل اهدا كنم كه به خواست خداوند متعال، به صورت اين كتاب تقديم مي گردد.
وجه نام گزاري اين كتاب به"حضرت معصومه؛ فاطمه دوم"، از اين رو است كه نام اصلي حضرت معصومه (سلام الله عليها)، فاطمه است، و آن حضرت با اين نام، بعد از حضرت زهرا(عليه السلام)، نمونه اي از وجود حضرت زهرا(عليه السلام) بود و در راستاي اهداف حضرت زهرا(عليه السلام)، در سطح بسيار بالا درخشيد، و همچون او در دوران جواني در راه تأييد ولايت امامان: به شهادت رسيد.
نيز اين نام، اقتباسي است از اشعار ارزنده حضرت امام خميني رحمه اله كه در يكي از قصايد خود، تحت عنوان"مديحه نورين نيرين، فاطمه زهرا و فاطمه معصومه (سلام الله عليها)" پس از چند شعر، گويد:
نور خدا در رسول اكرم پيدا
كرد تجلي زوي به حيدر صفدر
وز وُي تابان شده به حضرت زهرا
>اينك ظاهر دخت موسيِ جعفر
آبروي ممكنات جمله از اين نور
گرنبُدي باطل آمدند سراسر
دختر چون اين دو از مشيمه قدرت
نامد و نايد ديگر هماره مقدر
آن يك، امواج علم را شده مبدأ
وين يك افواج حلم را شده مصدر
آن يك بر فرق انبيا شده تارُك
وين يك اندر سر، اوليا را مِغْفر
آن يك در عالم جلالت، كعبه
وين يك در مْلك كبريايي مُشْعُر
لم يُلِدُم بسته لب و گرنه بگفتم
دخت خدايند اين دو نور مطهر
آن يك بر مْلك لايزالي، تارُك
وين يك بر عرش كبريايي، افسر
آن يك خانه مدينه كرده مزين
صفحه قم را نموده اين يك، انوار
خاك قم اين كرده،‌از شرافت، جنت
آب مدينه نموده آن يك، كوثر
عرصه قم غيرت بهشت برين است
بلكه بهشتش يُساوْلي است برابر(5)
زيبداگر خاك قم به عرش كند،فخر
شايد گر لوح را بيايد همسر
خاكي عجب خاك، آبروي خلايق
ملجأ بر مسلم و پناه به كافر(6)
توضيح اين كه: در مورد نام گذاري اين كتاب در ميان چند نام ترديد داشتم، يكي از آن نام ها"حضرت معصومه (سلام الله عليها) فاطمه‌ دوم" بود، زيرا نام اصلي آن حضرت فاطمه(عليه السلام) است، و در ميان بانواني كه نامشان فاطمه است، بعد از حضرت زهرا(عليه السلام) كسي به مقام حضرت معصومه (سلام الله عليها) نمي رسد.
در اين فكر بودم كه آيا چنين اسمي مناسب و بي اشكال است يا نه؟ يا اين فكر وارد صحن نو حرم شدم و دركنار حوض، رو به روي مرقد مطهر ايستادم و محكم گفتم:"سلام بر تو اي فاطمه دوم!".
سپس از آنجا عبور كردم، همچنان در اين فكر بودم كه آيا اين نام، نام مناسبي براي كتاب است؟! در حين عبور از دري كه به طرف ميدان آستانه نزديك مدرسه فيضيه باز مي شود، ناگهان چشمم به درِ كتابخانه آستانه افتاد، با اين كه سال ها بود به آن كتابخانه نرفته بود، به دام القاء شد سري به كتابخانه بزنم. كتابخانه در طبقه دوم قرار گرفته، از پله ها بالا رفتم، تابلويي نظر مرا به خود جلب كرد، كه با فلش، اطاق هاي مديريت كتابخانه و آستانه را نشان مي داد، به آنجا رفتم وارد اتاق شدم ديدم چند نفر از خدمتكاران فرهنگي آستانه كه بعضي از آنها روحاني بودند، مشغول انجام وظيفه هستند، در آنجا موضوع را عنوان كردم و با آنها در مورد نام كتاب به مشورت پرداختم، يكي از آقايان بي درنگ برخاست و به اطاق ديگر رفت و بازگشت، ديدم كليات ديوان(7) حضرت امام خميني"ره" را آورد و صفحه هاي 253 تا 257 را گشود و به من نشان داد، ديدم در صفحه 253 اين جمله و صورت تيتر نوشته شده:
"مديحه نورين نيرين، فاطمه زهرا و فاطمه معصومه (سلام الله عليها)"
در ذيل اين تيتر 44 بيت بسيار عميق در شأن حضرت زهرا(عليه السلام) و حضرت معصومه (سلام الله عليها) ذكر شده بود كه حضرت امام خميني"ره" حضرت معصومه (سلام الله عليها) را با حضرت زهرا(عليه السلام) مقايسه كرده بود(كه بخشي از اين اشعار قبلاً ذكر شد).
دو بيت از آن اشعار مرا بيشتر جذب كرد و آن اين بود:
لَمً يُلِدُم بسته لب، و گرنه بگفتم
دخت خدايند اين دو نور مطهر
دختر چون اين دو از مشيمه قدرت
نامد و نايد دگر هماره مْقدُر
قلبم سرشار از اطمينان شد كه اين نام(حضرت معصومه (سلام الله عليها) فاطمه دوم) بهترين و زيباترين نام براي اين كتاب است، و اين موهبت را از راهنمايي ناپيداي حضرت معصومه (سلام الله عليها) يافتم كه مرا بدون نيت قبلي در چند لحظه روانه كتابخانه نموده و ترديد را از دلم برطرف كرده. لذا اين كتاب را به همين نام نام گذاري نمودم.
اين كتاب در سه فصل زيرا تنظيم گرديد:
1ـ پيشينه تاريخي قم، و سيره حوزه علميه در قم، و شاره اي به آثار آن، و برجستگان برخاسته از اين سرزمين مقدس.
2ـ اجراي ورود حضرت معصومه (سلام الله عليها) به قم، و مطالبي پيرامون اين بزرگ بانوي خاندان عصمت، و بارگاه ملكوتي آن حضرت و چند نمونه از كرامات آن بانوي ممتاز.
3ـ مسجد جمكران، يكي از پايگاه هاي مركزي حكومت جهاني حضرت مهدي(عج)، قبور امام زادگان و رجال و مكان هاي ديدني قم.
به اميد بهره گيري از اين گنجينه هاي فرهنگي و مذهبي، و دست يابي آگاهانه به بركاتي كه از اين رهگذر نشأت مي گيرد.
حوزه علميه قم: محمد محمدي اشتهاردي
بهار 1375 ش؛ با تجديد نظر، پاييز 1380 ش
-------------------------------------------------------------
(1) ـ سوره حج / آيه 32
(2) ـ به نقل از آيت الله العظمي شيخ لطف الله صافي گلپايگاني.
(3) ـ كتاب"بر تسيغ نور"(شرح حال مرحوم آيت الله العظمي سيد شهاب الدين مرعشي نجفي) ص 70 و 71.
(4) ـ همان مدرك، ص 131.
(5) ـ يعني سرزمين قم به خاطر شكوهي كه دارد، موجب رشك و حسرت بهشت است(و بهشت از آن حسرت مي برد) بلكه قم، جلودار و پيش قراول(اجازه دهنده ورود به بهشت) است.(يعني پيشتاز بهشت است، و بهشتيان بايد از آن عبور كنند).
(6) ـ ديوان امام خميني ص 253 تا 257 كه قصيدة فوق شامل 44 شعر است.
(7) ـ كليات ديوان امام،‌به قطع وزيري مجلد، در 445 صحفه، توسط مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني رحمه الله چاپ و منتشر شده است.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page