مبارزه بي امان مردم قم با ستمگران

(زمان خواندن: 2 - 4 دقیقه)

مردم قم با حاكمان ستمگر زمان خود هميشه سر ناسازگاري داشتند، و درزمانهاي مناسب دربرابر آنان دست به شورش و انقلاب مي زدند و از پرداخت ماليات و حمايت اقتصادي حكومت مركزي خودداري مي كردند. بعد از شهادت حضرت رضا (ع) در سال203هـ . ق و پي بردن مردم قم به جنايت مأمون و دستگاه خلافت ، به عنوان اعتراض به اين فاجعه عظيم و اعلان حمايت از حريم مقدّس ولايت و امامت ، مردم دست به انقلابي بي سابقه زدند و در برابر حاكمان عبا سي دست به تمرّد زدند، و از دادن خراج و ماليات سالانه شهر خودداري كردند. اين انقلاب همگاني حدود 10 سال ادامه داشت و سرانجام با يورش سپاهيان حكومتي به فرماندهي "علي بن هشام" به شهر ، عدّه اي از سران شهر همراه " يحيي بن عمران"- بزرگ قمّيّين كه اين نهضت عظيم مردمي را سازماندهي مي كرد- كشته شدند و قسمتي از شهر خراب گرديد و مالياتهاي گذشته وصول شد. مردم به تدريج به عمران شهر پرداختند و تا سال 216 هـ . ق شهر اوضاع آرامي داشت. درهمين سال، " زمان خلافت معتصم" بود كه مردم به دارالحكومه قم حمله كردند و عامل حكومت (طلحي) را از شهر بيرون رانده و عَلَم مخالفت برافراشتند. معتصم به تحريك (طلحي) سپاهي را به فرماندهي " و صيف ترك" مأمور سركوبي اهالي كرد، و او همراه حاكم رانده شده قم به هر حيله اي بود به داخل شهر رخنه نمود و سپاهيانش به قتل و غارت اهالي پرداختند و خانه ها و باغ هاي افراد انقلابي را آتش زدند و شهر را به تلّي از خاكستر مبدّل نمودند. ولي اين همه ، نتيجه اي جز برافروخته شدن خشم عمومي مردم نداشت.
لذا پس از مواجه شدن سپاه با اعتراض و مخالفت مردمي، فردي به نام " محمّد بن عيسي باد غيسي" - كه فردي خوشخو و صديق بود- به حكومت قم گماشته شد ؛ حاكم جديد با درايت خاصّي كه داشت رضايت مردم را جلب نمود و بذر مودّتي بين آنها پاشيد كه تا سال 245هـ .ق دراين شهر حادثه خونيني پيش نيامد. بالاخره در زمان خلافت متوكّل ، - كه او فردي جسور و لاابالي بود و از اهانت به مقدّسات دين و بزرگان اسلام هراسي نداشت " مانند تظاهر او به سبّ علي (ع) و صديقه طاهره (ع) در مجالس عمومي و تخريب مرقد سيّد الشّهداء (ع) "- مردم عاشق ولايت و امامت قم با ديدن اين جسارتها و اهانت ها كه به ساحت مقدّس بزرگان دين مي شد ، آنچنانچه برآشفتند كه در فرصت مناسب با تقويت معارضين حكومت عباسي همچون حسين كوكبي ـ كه از اشراف سادات علوي بود- دولت علوي كوچكي تشكيل دادند و عمّال حكومتي را خلع يد كردند و تا سه سال اين حكومت برقرار بود.كه سرانجام معتمد عباسي حاكم " بلاد جبل " را مأمور براندازي حكومت علويّون و سركوب نهضت قميون كرد و او با سپاهي فراوان پس از سرنگون كردن حكومت حسين كوكبي ، اهالي قم را سركوب و سران آنها را كشت و عدّه اي را زنداني كرد و در ظلم و ستم به مردم تا آنجا پيش رفت كه آنها براي درامان ماندن از شرّ او به امام حسن عسگري(ع) پناهنده شدند و حضرت براي رهايي از اين شرّ عظيم دعايي به آنان تعليم فرمود كه در نماز شب بخوانند.
اين سركوبهاي خونين هيچ تأثيري درخاموشي شعله هاي انقلاب و قيام عليه ظلم و ستم نداشت و لذا مردم قم به مجرّد درگيري معتمد با يعقوب ليث (درسال 263هـ . ق) و ضعف نيروهاي تهاجمي او مجددا دربرابراو به قيام برخاستند. اين انقلاب و شورش گاه و بيگاه وجود داشت تا اينكه در زمان متضد عباسي ، " يحيي بن اسحاق " كه از طائفه اماميه بود به عنوان حاكم قم منصوب شد و او كه شخصي ملايم و پرتجربه بود كوشش كرد تا از بغض و كينه مردم نسبت به خلفا بكاهد و از بوجود آمدن شورش هاي متوالي جلوگيري نمايد. او در اين راه موفق شد و با آرامش نسبي شهر، و با همكاري او ، اقدامات اساسي در شهر صورت گرفت كه ازآن جمله : خاموش كردن آخرين آتشكده اين سرزمين و بناي مأذنه و مناره عظيمي در كنار مسجد" ابوالصّديم اشعري" بود كه صداي اذان را به هر دو قسمت شهر مي رساند.(1)
------------------------------------------------
(1) گنجينه آثار قم , ج 1, ص 153 .
-----------------------------
الياس محمد بيگي

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page