جــلـوه جـنـت به چـشم خـاكيان دارد بـقـيـع
يــا صــفـای خـلــوت افــلاكـيــان دارد بـقـيـع
مـی تـوان گـفت از گـلاب گـريـه اهـــل نـظر
صــد هـزاران چـشـمـه آب روان دارد بـقـيـع
گـر چـه می تابد بر او خورشيد سوزان حجاز
از پـــر و بــال مــلائـك ســايـبـان دارد بـقـيـع
قـرن ها بگـذشـته بر ايـن ماجـرا اما هــــنوز
داغ هـجـده سـاله زهرای جوان دارد بـقـيـع
خــفـتـه بـين مـنبـر و مـــحرابی امـا بـاز هم
از تــو ای انســيه حــورا نشـان دارد بـقـيـع
راز مــخفي بودن قـــبـر تـو را بـا مـا نـگفـت
تا به کی مهر خموشی بر دهان دارد بـقـيـع
شب كه تنها می شود با خـلوت روحانی اش
ای مـــديـنـه انـتــظـار ميــهمان دارد بـقـيـع
شب كه تاريك است و در بر روی مردم بسته است
زائـری چــون مــهــدی صاحــب زمــان دارد بـقـيـع
جــلـوه جـنـت به چـشم خـاكيان دارد بـقـيـع
- بازدید: 6543