ولى بالاخره اين بى اعتنائى خليفه به اعتراضات پى در پى و تظلم هاى فراوان مردم كار خود را كرد و مسلمين اطراف خانه او را محاصره كردند و وى را در داخله خانه اش كشتند. اما خشم و غضب عمومى نسبت به خليفه تا جائى بود كه تا سه كسى جرئت نداشت جنازه او را بردارد، بعد از سه روز تنها چهار نفر نعش او را برداشته و در بين ناسزاهاى فراوانى كه ديگران نثار خليفه مى كردند وى را به باغ مردى به نام كوكب (كه در پشت بقيع قرار داشت ) برده و دفن كردند، بين آن باغ و قبرستان عمومى مسلمين (بقيع ) ديوارى فاصله بود، هنگامى كه زمام حكومت را معاويه در دست گرفت ، دستور داد آن ديوار را برداشتند. و آن باغ را جزء قبرستان بقيع قرار دادند تا مدفن عثمان جزء قبرستان مسلمين باشد.
نتيجه مباحث اين فصل
خواننده عزيز: آن چه كه ما تا اينجا از روش خاص عثمان در دوران خلافتش نقل كرديم براى روشن ساختن اين حقيقت بود كه چگونه خليفه تجاوز تحريم قانون و مقررات اسلامى را بدون هيچ پرده پوشى و اختفاء امرى ممكن جلوه داد، تظاهر به گناه و تجاوزات صريح نسبت به حدود قانون و اموال عمومى (كه در آن حد تا آن روز در تصور اجتماع اسلامى غير ممكن به نظر مى رسد)در حكومت عثمان يك امر عادى و قابل عمل نشان داده شد، اين كار اگر چه به قيمت جان او تمام گرديد. اما بالاخره به مردم مسلمان و حكومتهاى بعد از وى روشن ساخت كه ممكن است خواست خليفه و هوسهاى او بر همه چيز (حتى بر قانون اسلام ) مقدم شود عثمان براى حكومتهاى ديگر اثبات كرد كه تجاوز به اموال عمومى و مصرف كردن آنها تنها در راه تامين رضاى خليفه ممكن است ، خليفه بالاخره ثابت نمود كه ممكن است فرد آلوده اى مانند وليد را هم بر مردم مسلط ساخت كه در حال مستى به مسجد رود و در ميان محراب قى كند و نماز صبح را چهار ركعت بگذارد!!! عثمان در دوران حكومت خود به خوبى نشان داد كه براى يك زمامدار امكان دارد مخالفين خود را (هر چند كه مردان خدا و شخصيتهاى با فضيلت باشند و مخالفت آنان در راه حمايت از مقررات اسلام و اموال عمومى باشد) علنا مورد انواع اهانت و تحقير و ضرب و جرح قرار داد! عثمان در دوران خلافت خود حدود و احترامى كه اجتماع اسلامى براى مردان باتقوا، با فضيلت ، دانشمند، پاكدامن قائل بود بطور صريح در هم شكست و نشان داد كه ممكن است كسانى مانند عمار ياسر را تا سر حدى كتك زد كه به مرض فتق مبتلا گردد، خليفه نشان داد كه براى زمامدار امكان دارد دستور دهد تا بدون جهت شخصى مانند ابن مسعود را آن چنان بشدت بر زمين بكوبند كه استخوان پهلوى او در هم بشكند و فردى مانند اباذر غفارى را پس از دچار ساختن به انواع مصيبت و رنج و اهانت بر بذه تبعيد كنند تا در آن بيابان از گرسنگى جان دهد. اينجاست كه ما معتقديم . عوامل و موجبات قيام حسين عليه السلام بطور آشكار در زمان عثمان پى ريزى شد. زيرا وى بود كه راه را براى مخالفت صريح با قوانين و مقررات اسلامى و تجاوزات علنى به بيت المال و اموال عمومى و حكومت دادن افكار و عقائد و رضاى خليفه را بر همه چيز (حتى بر قانون ) براى زمامداران آينده باز كرد. اكنون ما بخواست خداوند اين اسباب و عوامل را كه نقطه مشخص آن در زمان حكومت عثمان بسته شد - قدم به قدم تعقيب مى كنيم تا به حد رشد نهائى آن برسيم و آثار شوم آن را مورد بررسى قرار دهيم .
ما اخذ الله على اهل الجهل ان يتعلموا حتى اخذ على اهل العلم ان يعلموا
پيش از آنكه خداوند نادان را بر جهلش مواخذه نمايد دانشمند را مواخذه مى كند كه چرا به جاهل نياموخت ...على عليه السلام
-----------------------------------------
شهيد سيد عبد الكريم هاشمى نژاد
خليفه با دست پيروانش به قتل مى رسد
- بازدید: 2826