بيست و هفتم رجب بعثت خاتم الانبياء حضرت محمد ابن عبد الله (ص)

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

تا عيان از پرده شد حسن دل اراى محمد (ص)
شد جهان روشن زنور چهر زيباى محمد (ص)
تيرگيهاى ضلالت پاك شد از چهره گيتى
بر طرف شد گرد غم از يك تجلاى محمد (ص)
شكفتن وحى
خلوت غار حرا را اشوبى بر آشفته است، نسيم آسمانى همراز روحى گشته كه مانوس با آسمان است، ستاره اى كه با فروغش آتشكده ها را به دست غروب سپرد و كنگره هاى كاخ استبداد كسرى را فرو ريخت، اينك پيام رسالت نجوا ميكند. راهى از نور در امتداد آسمان تا زمين مكه و افق تا افق، فرشتگان صف در صف از جبرئيل تا ميكائيل و غار حراء در هاله اى از نور، با خورشيدى در ميان، جبرئيل ارام بر زمين گام ميگذارد، زمين حرير گون ميشود، نبض زمان تند ميزند، شب مى گريزد، چلچراغ هستى به استقبال مى شتابد، سفير وحى دفتر مى گشايد، امين را ميخواند كه: محمد بخوان! نگار درس ناخوانده با بهت به سفير مينگرد: چه بخوانم؟
بخوان بنام خدايى كه خلق از او پيدا شد و اين خلق از او دانا شد.
بدينسان حرا با حريم رسالت، كعبه امال عشاق ميشود و اولين قطره از درياى بزرگ وحى درون غار ريزش ميكند و غار به پهناى دريا ميشود.
فروغ نگاهش گرما بخش ساقه هاى شكننده و ظريفى ميشود كه زير خروارها، خاك جاهليت خرد ميشدند. خنكناى گواراى كلامش، آتش نمروديان را به خاكستر مى نشاند.
بد بيضائى او بساط سحر و كفر و عناد درهم مى ريزد، دم مصطفائيش، عطر خوشبوى زندگى مى پراكند، دلهاى فرو مرده در انتظار قاصد بيداريند.
ارى محمد (ص) قاصد بيدارى دلها ميشود، ارى محمد (ص) عازم پيكار با بت ها ميشود.
نور رسالت مصطفى بر بوستان على عليه السلام و فاطمه عليها السلام مى تابد و كوثر وجود فاطمه عليها السلام عطيه هاى هدايت را بر دنياى ناقص و ابتر مردمان مى بخشايد صراط مستقيم با نور ترسيم ميشود، از حسن و حسين عليه السلام تا مهدى (عج) رايت رسالت از بعثت محمد (ص) تا ميلاد وارث بر چكاده بلند امامت به اهتزاز مى آيد و ميلاد قائم (عج) بر گوش بازنشسگان از حقيقت سيلى مى نوازد.
حضور حجت، پاى بهانه گيرى را به زنجير ميكشد، انسان براى گريز از خسران دل! ولايت ولى عصر مى سپارد تا با استمداد از ابا صالح در زمره صالحين باشد. صاحب از وراى زمان و اعصار و تاريخ، جانها را تصاحب ميكند.
بعثت و حضور محمد (ص)، فروغ چشمان كم سوى منتظران سوخته در هجران منتظر قائم ميشود و عزيز مصر را به كنعان وجود مى خواند.
اينك همان چشمان كه به التماس نجات بر استان حرا مى نگريست در افق اعلى به انتظار آمدن منجى كه وارث بزرگ بعثت است لحظه شمارى مى كند.
ارى مهدى خواهد آمد، منتقم خواهد آمد و به اسم رب كتاب قطور رحمت و محبت را بر تمام كائنات خواهد خواند.
دكلمه اى بمناسبت بعثت خاتم الانبياء محمد ابن عبد الله ص
نورى در تاريكيها
جهان تاريك و پر ظلمت، جهان خونرنگ و وحشتناك، جهان بسيار دهشتزدا، و دلها تنگ و هر چيزى به چشم خلق نازيباست، جهان تاريك پر و ظلمت، و خورشيد زمان چون طشت پر خونى بر آشفته، و اندر زير ابر تار و شبرنگى فرو رفته، دگر بالا بلند قله ها نورى نمى ريزد، و اوائى نمى آيد، به جز ناله، به جز شيون، به جز اه يتيمان گنه نا كرده رنجور، به جز فرياد دژخيمان و جلادان خون اشام، اندر زير شلاق ستمكاران بى عرضه گروهى، برده مى نالند و خود بر خاك مى مالند، و با اين سرنوشت شوم و نفرت بار و دردانگيز، هم آغوشند و ميسازند و ميسوزند، و دود تند و باريك و سياه خشم مظلومان، ز فرش خاك تا قلب عظيم عرش مى پيچد، جهان غرق است، جهان غرق است در فخر و مباهات و تكبر، خود فروشيها، ستم ها، تيره سختيها، شرارت ها، مذلتها جهالت ها، مشقتها، جنايت ها، فقط ادم كشى ها و نفاق و كينه توزيهاست، خيانتها، هوسها، دشمنى ها و چپاولهاست، همه بت ميپرستند و ره بيگانه مى پويند، و اندر پيش هر موجود نا چيزى به غير از حق، و جز معبود و خلاق و پديد ارنده مطلق، جبين بر خاك ميسايند و رب خويش ميدانند، سراسر در لجنزارى كثيف و پست ميلولند، و زنها را چو حيوانى بى سبب با مشت ميكوبند، و آنها را سر ميز قمار خويش ميبازند، مروت مرده، اثار عطوفت از ميان رفته، پدر خود گور فرزند عزيز خويش ميسازد، و او را در دل خاك سياهش ميكند پنهان، همه با يكديگر دشمن، همه از يكديگر، حتى همه از خويشتن بيزار، ولى اندر دل هر مرد، بناگه، نا خود اگه عشق مواج و خروشانى، چو يك سيلاب ميجوشد، و نجوا ميكند ملت، همه در انتظارند و همه در حسرت ديدار، كه كشتيان طوفان بلا در بحربى ساحل، بزودى لنگر اندازد، و ما بيچاره ملت را، از اين بدبختى و ظلم و فريب ثروت اندوزان، و از دست تبه كاران، رهايى بخشيد و گيرد دمار از روزگار ظلم، رسيد آن لحظه موعود، حرا آغوش خود بگشود و در يكروز تاريخى برون از شهر مكه، بر فراز صخره هاى سنگ، امين خلق، ظاهر شد، و همچون سينه سينا، جوانمردان و احرار جهان را شد حرا قبله، و در اندك زمانى سر بسر هر جا، هر آنجايى كه ظلمت بود و تاريكى و وحشت بود، سر ا سر نور پاشى كرد و دنيا را سراسر غرق در نور رسالت ساخت، حرا آغوش خود بگشود و از حسن دل اراى جمال پاك پيغمبر، ابر مرد دلاور، مرد علم و دانش و بينش، يگانه سمبل حريت تاريخ جاويدان، نمونه ياور خلق اسير و سته در زنجير، پديد ارنده مكتب، برا درس خوشبختى، براى پاكى و پاكيزگيها، سر بلندى ها برا لغو تبعيضات، پديد آرند مكتب، براى فرو مجد و عزت و ازادگى ها، سر فرازيها، براى قهرمان سازى، زانسانهاى مستضعف، زمردان گرفتار و اسير و در بدر، شلاق خورده، برده و بدبخت، پديد ارنده مكتب و يكتا پاكباز قهرمان كشور توحيد، و الگوى شرافتها محمد (ص)، دهر روشن شد، و از ان بى خبر ملت، و از ان بى هدف مردم، ابوذرها نمايان شد، و سلمانها پديد آمد، و مصعب ها كفن پوشيد،، و ميثم ها تجلى كرد و مالك شربتى نوشيد كز ان ازادگان نوشند، و خون از كربلا جوشيد و حق رخت عمل پوشيد و شد در مهد ازادى چنان پرورده يك برده، كه بالا رفت و بالا رفت تا بام بلندى عشق، و از آنجا، از آنجا، ان تجليگاه و حدت، خانه احرار، پيامى داد بر ابرار و بلند الله اكبر گفت:، يكايك جمله بت هاى حرم با امر پيغمبر، و با دست تواناى على عليه السلام ان بت شكن رهبر، در افتادند و بشكستند و يكسر سرنگون گشتند، و شد تنها ملاك برتريها پاكى و تقوى و نزديكى با الله، نه تزوير و نه زور و زر، تبسم كرد لاله بار ديگر، شبنمش در گونه غلطيد، ز گلشن خنده زد بلبل، و گل شد سينه چاك از عشق، دوباره شهر عيسى، شهر موسى، شهر ابراهيم شد مكه، و برتر از همه، شهر محمد (ص) گشت ان صحرا، و قبله از براى ملت اسلام شد كعبه، وزد بر كاخ ميناى فلك بار دگر خنده، و ديگر لكه ابر سيه نابود شد رنگش، و بعد از مرگ خود، ادم لباس زندگى پوشيد، و شد مصداق كرمنا
سرود گروهى در بعثت پيامبر ص
آسمان مكه از بعثت محمدى
پر ز نور حق شده (ديدگان احمدى 2)
ميرسد بگوش جان صوت پاك وحى حق
از فرشتگان و از (بارگاه سرمدى 2)
اين صداى قرآن است (2)
خاتم پيمبران رهبر جهانيآن اسوه عدالت و منجى جهانيان - منجى جهانيان
ان رسول پاك حق، رهنماى راه ما
چون هميشه بوده او (بر عمل گواه ما 2)
بعثت مبارك، اى رسول يزدان
مرگ شب رسيده، با نواى قرآن
آسمان مكه از بعثت محمدى
پر ز نور حق شده (ديدگان احمدى 2)
از وجود او شده ارض و آسمان به پا
وحى حق گرفته (جا در درون مصطفى (2))
مهربان و با صفا با جميع مومنين
دشمن منافق (خصم جمله مشركين (2))
بعثت مبارك، اى رسول يزدان
خيز و شو روان براى نجات مردمان
آسمان مكه از بعثت محمدى
پر ز نور حق شده ديدگان احمدى
-------------------
محمد عسكرى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page