فصل اول: تولد امام حسين عليه السلام

(زمان خواندن: 8 - 15 دقیقه)

تولد: سال سوم هجرت (1) و بعضى سال چهارم هجرت گفته اند.
مدت امامت: ده سال.
عمر شريف: 57 سال.
محل دفن: كربلا.
غاضب حق خلافت: يزيد بن معاويه عليه العنة و العذاب.
مشهور الست كه ولادت امام حسين عليه السلام در مدينه در سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت واقع شده است بعضى پنجم ماه مذكور نيز گفته اند.
ابن شهر آشوب رحمه الله مى گويد: ولادت آن حضرت پس از ده ماه و بيست روز از ولادت برادرش امام حسن عليه السلام، و آن روز شنبه با پنجشنبه ماه شعبان سال چهارم هجرت بوده است.
و نيز گفته شده است كه ما بين آن حضرت عليه السلام و بردارش امام حسن مجتبى عليه السلام فاصله نبوده مگر به اندازه مدت حمل، مدت حلم شش ‍ ماه بوده است. (2)
در توقيع حضرت صاحب الامر عليه السلام به قاسم بن علاء همدانى ولادت امام حسين عليه السلام روز پنج شنبه سوم ماه شعبان دانسته شده بعضى آخر ماه ربيع الاول سال سوم هجرت نيز گفته اند كه خلاف مشهور است. (3)
شاه شهيدان
نام: حسين عليه السلام، در تورات شبير و در انجيل طاب آمده است.
پدر: على بن ابى طالب عليه السلام.
مادر: فاطمه زهرا عليها السلام.
جد: رسول الله صلى الله عليه و آله.
جده: خديجه بنت خويلد سلام الله عليها.
كنيه: ابوعبدالله و ابو على.
لقب: رشيد، و فى، طيب، السيد، الزكى، المبارك، التابع لرضات الله، الدليل على ذات الله، سبط، شهيد و سعيد.
نقش نگين انگشتر امام حسين عليه السلام در فصول المهمه آمده است:
لكل اجل كتاب و در وافى از امام صادق عليه السلام روايت شده است:
حسبى الله و از امام رضا عليه السلام روايت شده است: ان الله بالغ امره (4)
تولد امام حسين عليه السلام
شيخ طبرسى رحمة الله و ديگران به سند معتبر از امام رضا عليه السلام نقل كرده اند كه چون امام حسين عليه السلام متولد شد، رسول اكرم صلى الله عليه و آله به اسماء بنت عميس فرمود: مرا بياور اسماء گفت: آن نوزاد مقدس را در جامه سفيدى پيچيده به محضر نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بردم، حضرت او را گرفته در دامن قرار داد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت.
جبرئيل نازل شد و گفت: خداى بزرگ سلام مى رساند و مى فرمايد: چون على عليه السلام نسبت (5) به تو منزله هارون است نسبت به موسى پس او را به اسم پسر كوچك هارون نام گذار شبير است و چون لغت عربى است او را حسين نام گذار. (6)
پس پيامبر بزرگوار او را بوسه داد و گريست و فرمود: تو را معصيتى بزرگ در پيش است پروردگار را لعنت كن قاتل او را. فرمود اى اسماء اين خبر را به فاطمه مگو چون روز هفتم شد نبى اكرم فرمود: فرزند مرا بياور، چون او را به نزد آن حضرت بردم گوسفندى براى امام حسين عليه السلام عقيقه كرد، يك ران قربانى را به قابله داد و سر نوزاد عزيزش را تراشيده و به وزن موى سرش نقره صدقه داد (7) پس او را در دامن خود قرار داد و فرمود: اى اباعبدالله، چه بسيار گران است بر من كشته شدن تو سپس نبى اكرم بسيار گريه مى كرد اسماء گفت: پدر و مادرم فداى تو باد، اين چه گفتارى است كه در روز نخستين ولادت بر زبان جارى كردى و امر نيز فرمودى و گريه مى كنى؟!
حضرت فرمود: مى گويم بر اين فرزند دلبند خود كه گروهى ستمگر از بنى اميه او را خواهند كشت خدا نرساند به ايشان شفاعت مرا، خواهد كشت او را مردى كه رخنه در دين من خواهد كرد و به خداوند بزرگ كافر خواهد شد.
نبى اكرم صلى الله عليه و آله گفت: خداوندا مى خواهم از تو در حق اين دو فرزندم آنچه خواست ابراهيم در حق ذريت خود خداوندا، تو دوست دار ايشان را و دوست دار، هر كه دوست مى دارد ايشان را و لعنت كن هر كه ايشان را دشمن دارد لعنتى چندان كه آسمان و زمين پر شود. (8)
نام امام حسين عليه السلام از نام خداوند متعال گرفته شده
ابوهريره از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله عليه روايت كرده است: هنگامى كه خدا آدم را آفريد در سمت راست عرش پنج شبح نور ديد كه در سجده و ركوع هستند آدم پرسيد: اين پنج شبح كه در هيبت و صورت من هستند كيانند؟ پاسخ آمد:
اينان پنج تن از فرزندان تو هستند كه پنج نام براى آنها از نام هاى خود مشتق كرده ام و اگر براى ايشان نبود، بهشت و جهنم و عرش و كرسى آسمان و زمين و فرشتگان و آدميان و جنيان را نمى آفريدم، پس من محمود و اين محمد است، و من عالى هستم و اين على است، و من فاطرم و اين فاطمه است و من احسانم و اين حسن است، و من محسنم، و اين حسين است، به عزتم سوگند كه هر كس ذره اى از كينه ايشان در دل داشته باشد، او را داخل آتش مى كنم ايشان برگزيدگان من هستند و به ايشان نجات مى دهم، و به ايشان هلاك مى كنم، هرگاه حاجتى دارى به اين پنج تن متوسل شود، پس ‍ پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: ماييم كشتى نجات، هر كس به آن متعلق شود نجات يابد و هر كس از آن برگردد هلاك شود. (9)
فرشته آزاد شده امام حسين عليه السلام
شيخ صدوق و ابن قولويه و ديگران از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده اند كه چون امام حسين عليه السلام متولد شد خداى جهان آفرين به جبرئيل امر كرد كه با هزار ملك براى تهنيت از طرف خداوند و از طرف خود به محضر مبارك پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نازل شود جبرئيل عبوريش از جزيره اى افتاد با فرشته اى رو به رو شد كه از حاملان عرش ‍ الهى بود خداوند او را به امرى مقرر داشته بود و او در فرمان الهى كندى كرده بود، خداوند عالم هم بالش را در هم شكسته و او را در آن جزيره انداخته بود آن فرشته در آن جزيره مدت هفتصد سال بود كه خدا را عبادت مى كرد در روايتى آمده است كه خداوند بزرگ او را مخير كرد مابين عذاب دنيا و عذاب قيامت، او عذاب دنيا را اختيار كرد سپس خدا او را در آن جزيره شكنجه داد آن فرشته ديد كه جبرئيل با فرشتگان فرود مى آيند از او پرسيد كه اراده كجا داريد؟گفت:
خداى بزرگ به محمد صلى الله عليه و آله فرزندى كرامت فرموده است.
مرا امر كرده كه او را مبارك باد بگويم.
فطرس گفت: اى جبرئيل مرا نيز با خود ببر، شايد كه آن حضرت براى من دعا كند تا خداوند بزرگ از من در گذرد جبرئيل او را با خود به خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله برد تبريك عرضه داشت و شرح (10)
حال فطرس را به عرض رسانيد. نبى اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اى جبرئيل به فطرس بگو كه خود را به قنداقه اين مولود بمالد و به محل خود باز گردد فطرس خود را به قنداقه امام حسين عليه السلام ماليد، (11)
بال هايش، روييد و به آسمان پرواز كرد و عرض كرد:
يا رسول الله، همانا زود باشد كه اين مولود را امت تو شهيد كنند و اين نعمت كه از طرف امام حسين عليه السلام به من رسيد در عوض آن هر كس ‍ به او سلام كند من سلامش را به او برسانم و هر كه بر او صلوات بفرستد من صلواتش را به او مى رسانم (12) طبق روايات ديگر چون فطرس به آسمان بالا مى رفت مى گفت: كيست چون من و حال آن كه من آزاد كرده حسين بن على و فاطمه و محمد صلى الله عليه و آله هستم.
جبرئيل گهواره جنبان امام حسين عليه السلام
علامه مجلسى رحمه الله مى گويد: در احاديث معتبر از طرق شيعه و سنى روايت كرده اند كه بسيار مى شد فاطمه عليها السلام در خواب بود و امام حسين عليه السلام در گهواره مى گريست و جبرئيل گهواره آن حضرت را مى جنباند و با او سخن مى گفت و او را ساكت مى كرد چون فاطمه عليهاالسلام از خواب بيدار مى شد مى ديد كه گهواره آن حضرت مى جنبد، وكسى با آن حضرت سخن مى گويد، ولى فاطمه عليهاالسلام كسى را نمى ديد، چون جريان امر با به محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه داشت حضرت فرمود: او جبرئيل است.
نيز روايت كرده اند: چون آن حضرت در شب تا در جايى مى نشست از پيشانى و زير گلوى آن حضرت نور مى درخشيد، زيرا رسول خدا صلى الله عليه و آله اين دو جا را بسيار مى بوسيد. (13)
الشمس قسم به روى نيكو حسين و الليل سواد طره موى حسين
آن سوره كه بى بسمله در قرآن است
بسم اللهش هلال ابروى حسين
جوهرى
در منازل وحى
اين جا پيرامون گهواره اى صدمه اى نغمه ملائكه اى مى آيد كه نقشه نظام امتى را به اهل خانه مى آموزد اين جا آهسته قدم برداريد، سر و صدا نكنيد اين جا قنداقه اى در گهواره است كه جبرئيل براى او لالايى مى گويد جبرئيل اين جا گهواره كسى را مى جنباند كه بعدها دنيا را مى جنباند.
آهسته باشيد كه جبرئيل لاى لاى خواب براى اين كودك نوزاد زمزمه مى كند و به جاى شير، پستان مادر به بهره هاى شير بهشت او را نويد مى دهد. (14)
ان فى الجنة نهرا من لبن
لعلى و حسين و حسن
شعراى فارسى زبان اين بيت را استقبال كرده اند:
اى رخت مظهر اسماء و صفات
همه شاهان زتجلى تو مات
در دهان تو بود آب حيات
تشنه لب جان بسپارى به فرات
ان فى الجنة نهرا من لبن
لعلى و حسين و حسن
خون هويداست ز رخسار تو
قدسيان چاكر و غم خوار تو
نغمه خوانند زگهواره تو
اين چه لطفى شده درباره تو
ان فى الجنة نهرا من لبن
لعلى و حسين و حسن
مرحبا بر قدر و مردانه تو
حبذا همت فرزانه تو
دو جهان گشته عزا خانه تو
كربلا منزل كاشانه تو
ان فى الجنة نهرا من لبن
لعلى و حسين و حسن
فاطمه عليها السلام حسن را خودش نوازش مى كرد و بالا و پايين مى انداخت و ترقيص مى كرد، رقص حلال همين است، فاطمه عليها السلام در نوازش كودكش اين گونه زمزمه مى كرد:
اشبه اباك يا حسن
و اخلع عن الحق الرسن
و اعبد الها ذامن
و لا توال ذا الحسن (15)
- شبيه پدرت باش اى حسن، افسار ناقه را رها كن.
- و خداوند صاحب منن را بنده باش و دوستى با مردم كينه توز را رها كن.
براى امام حسين عليه السلام در نوازش مادرانه اش مى خواند:
انت شبيه بابى
لست شبيها بعلى
- تو شبيه پدرم هستى نه شبيه پدرت على (16)

تولد: سال سوم هجرت (1) و بعضى سال چهارم هجرت گفته اند.
مدت امامت: ده سال.
عمر شريف: 57 سال.
محل دفن: كربلا.
غاضب حق خلافت: يزيد بن معاويه عليه العنة و العذاب.
مشهور الست كه ولادت امام حسين عليه السلام در مدينه در سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت واقع شده است بعضى پنجم ماه مذكور نيز گفته اند.
ابن شهر آشوب رحمه الله مى گويد: ولادت آن حضرت پس از ده ماه و بيست روز از ولادت برادرش امام حسن عليه السلام، و آن روز شنبه با پنجشنبه ماه شعبان سال چهارم هجرت بوده است.
و نيز گفته شده است كه ما بين آن حضرت عليه السلام و بردارش امام حسن مجتبى عليه السلام فاصله نبوده مگر به اندازه مدت حمل، مدت حلم شش ‍ ماه بوده است. (2)
در توقيع حضرت صاحب الامر عليه السلام به قاسم بن علاء همدانى ولادت امام حسين عليه السلام روز پنج شنبه سوم ماه شعبان دانسته شده بعضى آخر ماه ربيع الاول سال سوم هجرت نيز گفته اند كه خلاف مشهور است. (3)
شاه شهيدان
نام: حسين عليه السلام، در تورات شبير و در انجيل طاب آمده است.
پدر: على بن ابى طالب عليه السلام.
مادر: فاطمه زهرا عليها السلام.
جد: رسول الله صلى الله عليه و آله.
جده: خديجه بنت خويلد سلام الله عليها.
كنيه: ابوعبدالله و ابو على.
لقب: رشيد، و فى، طيب، السيد، الزكى، المبارك، التابع لرضات الله، الدليل على ذات الله، سبط، شهيد و سعيد.
نقش نگين انگشتر امام حسين عليه السلام در فصول المهمه آمده است:
لكل اجل كتاب و در وافى از امام صادق عليه السلام روايت شده است:
حسبى الله و از امام رضا عليه السلام روايت شده است: ان الله بالغ امره (4)
تولد امام حسين عليه السلام
شيخ طبرسى رحمة الله و ديگران به سند معتبر از امام رضا عليه السلام نقل كرده اند كه چون امام حسين عليه السلام متولد شد، رسول اكرم صلى الله عليه و آله به اسماء بنت عميس فرمود: مرا بياور اسماء گفت: آن نوزاد مقدس را در جامه سفيدى پيچيده به محضر نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم بردم، حضرت او را گرفته در دامن قرار داد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت.
جبرئيل نازل شد و گفت: خداى بزرگ سلام مى رساند و مى فرمايد: چون على عليه السلام نسبت (5) به تو منزله هارون است نسبت به موسى پس او را به اسم پسر كوچك هارون نام گذار شبير است و چون لغت عربى است او را حسين نام گذار. (6)
پس پيامبر بزرگوار او را بوسه داد و گريست و فرمود: تو را معصيتى بزرگ در پيش است پروردگار را لعنت كن قاتل او را. فرمود اى اسماء اين خبر را به فاطمه مگو چون روز هفتم شد نبى اكرم فرمود: فرزند مرا بياور، چون او را به نزد آن حضرت بردم گوسفندى براى امام حسين عليه السلام عقيقه كرد، يك ران قربانى را به قابله داد و سر نوزاد عزيزش را تراشيده و به وزن موى سرش نقره صدقه داد (7) پس او را در دامن خود قرار داد و فرمود: اى اباعبدالله، چه بسيار گران است بر من كشته شدن تو سپس نبى اكرم بسيار گريه مى كرد اسماء گفت: پدر و مادرم فداى تو باد، اين چه گفتارى است كه در روز نخستين ولادت بر زبان جارى كردى و امر نيز فرمودى و گريه مى كنى؟!
حضرت فرمود: مى گويم بر اين فرزند دلبند خود كه گروهى ستمگر از بنى اميه او را خواهند كشت خدا نرساند به ايشان شفاعت مرا، خواهد كشت او را مردى كه رخنه در دين من خواهد كرد و به خداوند بزرگ كافر خواهد شد.
نبى اكرم صلى الله عليه و آله گفت: خداوندا مى خواهم از تو در حق اين دو فرزندم آنچه خواست ابراهيم در حق ذريت خود خداوندا، تو دوست دار ايشان را و دوست دار، هر كه دوست مى دارد ايشان را و لعنت كن هر كه ايشان را دشمن دارد لعنتى چندان كه آسمان و زمين پر شود. (8)
نام امام حسين عليه السلام از نام خداوند متعال گرفته شده
ابوهريره از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله عليه روايت كرده است: هنگامى كه خدا آدم را آفريد در سمت راست عرش پنج شبح نور ديد كه در سجده و ركوع هستند آدم پرسيد: اين پنج شبح كه در هيبت و صورت من هستند كيانند؟ پاسخ آمد:
اينان پنج تن از فرزندان تو هستند كه پنج نام براى آنها از نام هاى خود مشتق كرده ام و اگر براى ايشان نبود، بهشت و جهنم و عرش و كرسى آسمان و زمين و فرشتگان و آدميان و جنيان را نمى آفريدم، پس من محمود و اين محمد است، و من عالى هستم و اين على است، و من فاطرم و اين فاطمه است و من احسانم و اين حسن است، و من محسنم، و اين حسين است، به عزتم سوگند كه هر كس ذره اى از كينه ايشان در دل داشته باشد، او را داخل آتش مى كنم ايشان برگزيدگان من هستند و به ايشان نجات مى دهم، و به ايشان هلاك مى كنم، هرگاه حاجتى دارى به اين پنج تن متوسل شود، پس ‍ پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: ماييم كشتى نجات، هر كس به آن متعلق شود نجات يابد و هر كس از آن برگردد هلاك شود. (9)
فرشته آزاد شده امام حسين عليه السلام
شيخ صدوق و ابن قولويه و ديگران از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده اند كه چون امام حسين عليه السلام متولد شد خداى جهان آفرين به جبرئيل امر كرد كه با هزار ملك براى تهنيت از طرف خداوند و از طرف خود به محضر مبارك پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نازل شود جبرئيل عبوريش از جزيره اى افتاد با فرشته اى رو به رو شد كه از حاملان عرش ‍ الهى بود خداوند او را به امرى مقرر داشته بود و او در فرمان الهى كندى كرده بود، خداوند عالم هم بالش را در هم شكسته و او را در آن جزيره انداخته بود آن فرشته در آن جزيره مدت هفتصد سال بود كه خدا را عبادت مى كرد در روايتى آمده است كه خداوند بزرگ او را مخير كرد مابين عذاب دنيا و عذاب قيامت، او عذاب دنيا را اختيار كرد سپس خدا او را در آن جزيره شكنجه داد آن فرشته ديد كه جبرئيل با فرشتگان فرود مى آيند از او پرسيد كه اراده كجا داريد؟گفت:
خداى بزرگ به محمد صلى الله عليه و آله فرزندى كرامت فرموده است.
مرا امر كرده كه او را مبارك باد بگويم.
فطرس گفت: اى جبرئيل مرا نيز با خود ببر، شايد كه آن حضرت براى من دعا كند تا خداوند بزرگ از من در گذرد جبرئيل او را با خود به خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله برد تبريك عرضه داشت و شرح (10)
حال فطرس را به عرض رسانيد. نبى اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اى جبرئيل به فطرس بگو كه خود را به قنداقه اين مولود بمالد و به محل خود باز گردد فطرس خود را به قنداقه امام حسين عليه السلام ماليد، (11)
بال هايش، روييد و به آسمان پرواز كرد و عرض كرد:
يا رسول الله، همانا زود باشد كه اين مولود را امت تو شهيد كنند و اين نعمت كه از طرف امام حسين عليه السلام به من رسيد در عوض آن هر كس ‍ به او سلام كند من سلامش را به او برسانم و هر كه بر او صلوات بفرستد من صلواتش را به او مى رسانم (12) طبق روايات ديگر چون فطرس به آسمان بالا مى رفت مى گفت: كيست چون من و حال آن كه من آزاد كرده حسين بن على و فاطمه و محمد صلى الله عليه و آله هستم.
جبرئيل گهواره جنبان امام حسين عليه السلام
علامه مجلسى رحمه الله مى گويد: در احاديث معتبر از طرق شيعه و سنى روايت كرده اند كه بسيار مى شد فاطمه عليها السلام در خواب بود و امام حسين عليه السلام در گهواره مى گريست و جبرئيل گهواره آن حضرت را مى جنباند و با او سخن مى گفت و او را ساكت مى كرد چون فاطمه عليهاالسلام از خواب بيدار مى شد مى ديد كه گهواره آن حضرت مى جنبد، وكسى با آن حضرت سخن مى گويد، ولى فاطمه عليهاالسلام كسى را نمى ديد، چون جريان امر با به محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه داشت حضرت فرمود: او جبرئيل است.
نيز روايت كرده اند: چون آن حضرت در شب تا در جايى مى نشست از پيشانى و زير گلوى آن حضرت نور مى درخشيد، زيرا رسول خدا صلى الله عليه و آله اين دو جا را بسيار مى بوسيد. (13)
الشمس قسم به روى نيكو حسين و الليل سواد طره موى حسين
آن سوره كه بى بسمله در قرآن است
بسم اللهش هلال ابروى حسين
جوهرى
در منازل وحى
اين جا پيرامون گهواره اى صدمه اى نغمه ملائكه اى مى آيد كه نقشه نظام امتى را به اهل خانه مى آموزد اين جا آهسته قدم برداريد، سر و صدا نكنيد اين جا قنداقه اى در گهواره است كه جبرئيل براى او لالايى مى گويد جبرئيل اين جا گهواره كسى را مى جنباند كه بعدها دنيا را مى جنباند.
آهسته باشيد كه جبرئيل لاى لاى خواب براى اين كودك نوزاد زمزمه مى كند و به جاى شير، پستان مادر به بهره هاى شير بهشت او را نويد مى دهد. (14)
ان فى الجنة نهرا من لبن
لعلى و حسين و حسن
شعراى فارسى زبان اين بيت را استقبال كرده اند:
اى رخت مظهر اسماء و صفات
همه شاهان زتجلى تو مات
در دهان تو بود آب حيات
تشنه لب جان بسپارى به فرات
ان فى الجنة نهرا من لبن
لعلى و حسين و حسن
خون هويداست ز رخسار تو
قدسيان چاكر و غم خوار تو
نغمه خوانند زگهواره تو
اين چه لطفى شده درباره تو
ان فى الجنة نهرا من لبن
لعلى و حسين و حسن
مرحبا بر قدر و مردانه تو
حبذا همت فرزانه تو
دو جهان گشته عزا خانه تو
كربلا منزل كاشانه تو
ان فى الجنة نهرا من لبن
لعلى و حسين و حسن
فاطمه عليها السلام حسن را خودش نوازش مى كرد و بالا و پايين مى انداخت و ترقيص مى كرد، رقص حلال همين است، فاطمه عليها السلام در نوازش كودكش اين گونه زمزمه مى كرد:
اشبه اباك يا حسن
و اخلع عن الحق الرسن
و اعبد الها ذامن
و لا توال ذا الحسن (15)
- شبيه پدرت باش اى حسن، افسار ناقه را رها كن.
- و خداوند صاحب منن را بنده باش و دوستى با مردم كينه توز را رها كن.
براى امام حسين عليه السلام در نوازش مادرانه اش مى خواند:
انت شبيه بابى
لست شبيها بعلى
- تو شبيه پدرم هستى نه شبيه پدرت على (16)

مدد غيبى

مدد غيبى
فاطمه عليها السلام به امام حسين عليه السلام مى فرمايد: پسرم، مانند پدرت شجاع باش.
حضرت زهرا عليهاالسلام در موقع بازى با اطفالش به حسين عليه السلام درس شجاعت و دفاع از حق و خداپرستى مى داد و در همين جمله حساس ‍ چهار نكته حساس را به آن كودكان القا مى كرد: مانند پدرت شجاع و خداپرست باش، از حق دفاع كن، خدا را پرستش كن، با افراد كينه توز دوستى مكن. (17)
ابوهريره مى گويد: حسن و حسين عليهماالسلام در حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله كشتى مى گرفتند پيغمبر خدا به حسن مى فرمود: آفرين حسين، آفرين فاطمه عرض كرد: يا رسول الله، با اين كه حسن از حسين بزرگتر است او را عليه حسن تشويق مى كنى؟! پاسخ داد: علتش اين است كه حسين عليه السلام از تاييدات غيبى برخودار است و جبرئيل او را تشويق مى كند.
براى همين من حسن را تشويق مى كنم (18).
جابر مى گويد: ديدم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله با دست و پا راه مى ود حسن و حسين بر پشت آن حضرت سوار بودند و مى فرمود: بهترين شتر شتر شماست و شما بهترين سوار هستيد (19).
در چند كتاب معتبر مى نويسند خطاب رسيد به جبرئيل امين عليه السلام كه به زمين نازل و گهواره جنبان امام حسين عليه السلام بوده باش و او افتخار مى كرد و اين دو بيت را عوض ذكر خواب مى گفت:
ان فى الجنة نهرا من لبن
لعلى و حسين و حسن
كل من كان محبا لهم
يدخل الجنة من غير حزن
محزون شاعر گويد:
خواب كن صيحه از اين بيش مزن
آتش غم بدل ريش مزن
ز آه خود بر دل ما نيش مزن
عرش را قائمه در هم مشكن
ان فى الجنة نهرا من لبن...
تو كه جان را ز ازل باخته اى
قد مردانه علم ساخته اى
عالممى را به غم انداخته اى
به تو مكشوف شده سر و علن
ان فى الجنة نهرا من لبن...
اى ضياء بصر اهل ولا
ياد كردى مگر از كرب و بلا
هاتف غيب مگر داد صلا
كه جدا مى شودت سر زبدن
ان فى الجنة نهرا من لبن...
توشه صف شكن ممتحنى
تو كه آواره و دور از وطنى
مى شود قمست تو بى كفنى
تو سهيل از مژه ات مه مفكن
ان فى الجنة نهرا من لبن...
دامن از اشك چراتر دارى
گريه بهر على اكبر دارى
يا زبى شيرى اصغر دارى
كه زند تبر بحلقش دشمن
ان فى الجنة نهرا من لبن...
اى گل تازه گلزار رسول
غنچه نورس زهراء بتول
مات و حيران زجمال تو عقول
ذات يكتا به عزاى تو ملول
ان فى الجنة نهرا من لبن...
اى رخت شمع شبستان هدى
شخص تو آينه ذات خدا
خواب كن خواب كه در كربلا و بلا
مى برد شمر سرت را از قفا
ان فى الجنة نهرا من لبن...
آسمان تخته گهواره تو
چشم انجم پى نظاره تو
جان فداى تن صدا پاره تو
واى بر زينب بيچاره تو
ان فى الجنة نهرا من لبن...
تو جفايى بى حد و بى مر بينى
لب خشك على اصغر بينى
داغ عباس دلاور بينى
بلكه داغ على اكبر بينى
ان فى الجنة نهرا من لبن...
اى كه باشد به تجلى ظهور
سر تو سر اناالله به ظهور
هست تفسير كن آيه نور
گه بگهواره و گاهى به تنور
ان فى الجنة نهرا من لبن... (20)
خواب ام الفضل
ام الفضل كه دختر حارث (21) زوجه عباس بن عبدالمطلب است مى گويد: پيش از تولد امام حسين عليه السلام در خواب ديدم كه پاره اى از گوشت مبارك (22)
پيامبر صلى الله عليه و آله جدا شده و به دامن من افتاده تعبير اين خواب را از رسول خدا صلى الله عليه و آله پرسيدم حضرت فرمود: خواب خوبى ديده اى، مولودى از فاطمه به نام حسين به دنيا مى آيد، او را به تو مى سپارم پس از تولد آن بزرگوار نبى گرامى صلى الله عليه و آله او را به نام ام الفض سپرد.
ام الفضل مى گويد: او را خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله بردم، حضرت او را بر زانوى خويش نهاد و بسيار بوسيد پس از لحظه اى من او را از حضرت گرفتم امام حسين عليه السلام گريه كرد پيامبر صلى الله عليه و آله ناراحت شده فرمود: اى ام الفضل، هيچ مى دانى آزردن حسين كارى آسان نيست من حسين را گذاشتم تا براى حضرت آب بياورم پس از لحظه اى باز گشتم، ديدم رسول خدا صلى الله عليه و آله گريه مى كند پرسيدم يا رسول الله چرا گريه مى كنيد؟
فرمود: لحظه اى پيش جبرئيل آمد و مرا خبر داد كه امتم اين فرزند را به قتل مى رساند و او را با لب تشنه شهيد مى كنند. (23)
ام الفضل لببه كبرى همسر عباس بن عبدالمطلب مواظب پرورش حسين عليه السلام بود او را نوازش مى كرد و با اين نغمه او را در گهواره خواب مى كرد يا در آغوش مهر خود بال و پر مى داد و بالا و پايين مى انداخت و مى خواند و گاهى به پشت كودك مى زد كه آرام بگيرد و به خواب برود:
يا بن رسول الله، يا بن كثير الجاه،
فرد بلا اشباه،
اعاذه الهى، من امم الدواهى،
- اى پسر رسول خدا، اى پسر كثيره الجاه
- فردا بى بديل (حسين فرد بلا اشتباه است يا رسول الله؟)
- خدا من او را از تير بلا كه به سوى او هدف گيرى كنند در پناه خود نگهدار.(24)
محمد صلى الله عليه و آله با دختر خود سخن مى گويد
فاطمه عليهاالسلام را در آغوش گرفته بود پيامبر صلى الله عليه و آله او را در برگرفت و گفت: خدا لعنت كند كشندگانت را، خدا لعنت كند غارتگرانت را، خدا لعنت كند همدستانى كه به زيان تواند، خدا حكم كند ميان من و آنان كه يارى به زيان تو كنند، فاطمه عليهاالسلام گفت: پدر جان چه مى گويى؟فرمود: دختر جان يادآور شدم آن آزار و ستم و بى وفايى كه پس از من و تو به او مى سد، حسين من در آن زمان ميان يك دسته غيرت مندان با عصبيت است، اختران كويش تو گويى ستارگان آسمانند، در فداكارى و هديه جان بر يگديگر پيشى مى گيرند گويا اكنون من لشكرگاه و جاى بنه و تربت خاك آنان را مى بينم. (25)
با قلب بشر مومن و همراز حسين است
آن كس كه پناهش بدهد باز حسين است
از مردم دنيا مطلب حاجت خود را
درخواست از او كن كه سبب ساز حسين است
---------------------------
1-كافى، ج 1، ص 463.
2-منتهى الامال، ج 1، ص 281.
3-منتهى الامال، ج 2 ص 432.
4-اعيان الشيعه ج 4، ص 95.
5-امالى صدوق، ص 82.
6-احقاق الحق، ج 10، ص 490، عيون اخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 26.
7-مقتل خوارزمى، ج 1 ص 88.
8-منتهى الامال، ج 1، ص 206.
9-پرتوى از عظمت حسين عليه السلام، ص 58.
10-انوار البهيه، ص 44.
11-اثبات الوصيه، ص 125، مدينة المعاجز، ص 237 (چاپ قديم).
12-منتهى الامال ج 1، ص 206.
13-جلاء العيون، ص 305.
14-با استفاده از مقدمه معجزه تاريخ امام عظيم حسين بن على عليه السلام از علامه كمره اى.
15-عنصر شجاعت، ج 6 با عنوان معجزات تاريخ، ص 462.
16-عنصر شجاعت، ج 6، ص 462.
17-بانوى اسلام، ص 125.
18-فضائل الخمسه، ج 3 ص 200.
19-بانوى نمونه اسلام، ص 125.
20-مجموعه انوار علمى معصومين عليهم السلام از حاج شيخ على فلسفى، ص 193.
21-ينابيع الموده، چاپ اسلامبول، ص 318، منتخب طريحى، ص 169.
22-لهوف، ص 12، احقاق الحق، ج 11، ص 397.
23-اعيان الشيعه، چاپ دمشق، ج 4، ص 94.
24-عنصر شجاعت و معجزه تاريخ، ج 6 ص 461.
25-عنصر شجاعت، ج 1 ص 7.
------------------------
على ربانى خلخالى

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page