بخش اول: شخصيت مختار از منظر علماي شيعه

(زمان خواندن: 10 - 19 دقیقه)

بعد از حادثه عظيم و جانسوز و در عين حال افتخار آفرين عاشورا كه در آن پاره تن رسول خدا صلى الله عليه وآله، حضرت امام حسين عليه السلام و يارانش ناجوانمردانه و مظلومانه به شهادت رسيدند، توابين نخستين قيام را با شعار خونخواهى از قاتلان آن حضرت ترتيب دادند.
دومين قيام با شعار «يالثارات الحسين»، به رهبرى مختار بن عبيده ثقفى، شكل گرفت. او بعد از استقرار حكومتش در كوفه، موفق شد قاتلان امام حسين عليه السلام را به جزاى اعمالشان برساند.
از ديدگاه علماى شيعه در باره مختار، بحث هاى متعددى است كه در اين فصل به مهمترين آنها اشاره مى‌كنيم:
بخش اول: شخصيت مختار از منظر علماي شيعه
مختار از ديدگاه قريب به اتفاق شيعه، يك شخصيت برجسته دينى و مذهبى،‌ شجاع، مبارز،‌ و معتقد به ولايت ائمه معصومين عليهم السلام است.
در مقابل ديدگاه ضعيفى نيز وجود دارد، كه ايشان را از نظر عقيده كامل نمى‌داند كه در اين بخش به ذكر اين دو ديدگاه مى‌پرازيم:
ديدگاه نخست: طبق روايات، مختار نيكو عقيده و ولايت مدار
ديدگاه مساعد در باره مختار طرفدار بيشترى دارد، از جمله آنان بزرگانى همانند: ابن طاوس، ابن نماى حلى، علامه مامقانى، آيت الله العظمى خوئى و... هستند كه كلام برخى از آنان نقل مى‌شود:
1. نظر ابن طاوس:
روايات مدح مختار ترجيح دارد:
سيد احمد بن موسى، معروف به سيد بن طاووس، در باره رجال كتابى به نام «حل الاشكال فى معرفة‌ الرجال» نوشته كه آن را صاحب معالم شيخ حسن بن زين الدين متوفاى قرن يازده، تحقيق و اصلاح كرده، نظر ايشان را بعد از نقل روايات اين‌گونه نقل كرده است:
إذا عرفت هذا فان الرجحان في جانب الشكر والمدحة ولو لم تكن تهمة فكيف ومثله موضع أن يتهم فيه الرواة ويستغش فيما يقول عنه المحدثون.
هنگامى كه اين روايات را شناختى، رجحان با رواياتى است كه او را مدح كرده است حتى اگر تهمتى در كار نبود؛ چه رسد به اينكه مختار در معرض تهمت راويان بوده است، و بسيارى از مطالبى كه در مورد او گفته‌اند ناخالصى دارد.
الشيخ حسن صاحب المعالم،( متوفايي1011)، التحرير الطاووسي، ص560،‌ تحقيق: فاضل الجواهري، ناشر: مكتبة آية الله العظمى المرعشي النجفي - قم المقدسة،‌ چاپخانه: سيد الشهداء (ع) – قم، توضيحات: إشراف: السيد محمود المرعشي / التحرير الطاووسي المستخرج من كتاب حل الإشكال للسيد أحمد بن موسى آل طاووس (وفاة 673)
2. نظر جعفر بن نما حلي:
مختار، از مجاهدان پيشگام و ولايت مدار
جعفر بن نما يكى از علماى متقدمين است. ايشان مى‌گويد: از مجاهدان پيشگامى است كه خداوند آنان را مدح كرده و دعاى امام سجاد عليه السلام دليل روشن بر اين است كه مختار از جمله خوبان برگزيده در نزد آن حضرت است و روايات ذمِ او را، دشمنان ساخته و پرداخته است:
إعلم أن كثيرا من العلماء... ولو تدبروا أقوال الأئمة في مدح المختار لعلموا أنه من السابقين المجاهدين الذين مدحهم الله تعالى جل جلاله في كتابه المبين، ودعاء زين العابدين عليه السلام للمختار دليل واضح، وبرهان لائح، على أنه عنده من المصطفين الأخيار، ولو كان على غير الطريقة المشكورة، ويعلم أنه مخالف له في اعتقاده لما كان يدعو له دعاء لا يستجاب، ويقول فيه قولا لا يستطاب، وكان دعاؤه عليه السلام له عبثا، والامام منزه عن ذلك، وقد أسلفنا من أقوال الأئمة في مطاوي الكتاب تكرار مدحهم له، ونهيهم عن ذمه ما فيه غنية لذوي الابصار، وبغية لذوي الاعتبار، وإنما أعداؤه عملوا له مثالب ليباعدوه من قلوب الشيعة، كما عمل أعداء أمير المؤمنين عليه السلام له مساوي، وهلك بها كثير ممن حاد من محبته، وحال عن طاعته، فالولي له عليه السلام لم تغيره الأوهام، ولا باحته تلك الأحلام، بل كشفت له عن فضله المكنون وعلمه المصون. فعمل في قضية المختار ما عمل مع أبي الأئمة الأطهار.. إلخ.
بسيارى از علماء، توفيق نيافته اند كه... و اگر گفتار ائمه را در ستايس مختار تدبر مى‌كردند؛ مى‌دانستند كه مختاراز جمله مجاهدان پيشگامى است كه خداوند آنان را در كتابش مدح كرده است. و دعاء امام زين العابدين عليه السلام براى مختار دليل روشن و برهان آشكار است بر اينكه مختار نزد امام سجاد از برگزيدگان برتر است و اگر او در طريق نا پسند بود و مى‌دانست كه او در اعتقادش مخالف آن حضرت است، برايش دعاى نمى‌كرد كه مستجاب شود و در اين صورت دعايش بيهوده بود در حالى كه امام منزه از كار عبث است. ما گفتار ائمه عليهم السلام را در لابلاى كتاب در باره مدح مختار و نهى از ذم او كه مايه بصيرت و توشه راه عبرت گرندگان است بيان كرديم. دشمنان مختار براى او قالب هاى ريخته اند تا او را دل شيعيان دور كنند؛ همچنانكه دشمنان اميرمؤمنان عليه السلام در باره او همين كار را كرده اند به واسطه همين جعليات بسيارى از محبان آن حضرت در وادى هلاكت قرار گرفتند و از اطاعت او دور شدند؛  اما ولايت مداران او با ظهور اين اوهام هيچگونه تغيير نكردند و اين رؤياهاى آشفته او را از راه اخلاصش باز نداشت؛‌ بلكه اين بافته ها،‌ از فضائل درونى و علوم پنهانى آنها پرده برداشت. در باره مختار نيز هر آنچه را كه با پدر ائمه كردند، انجام دادند...  
الحلي، جعفر بن محمد بن جعفر بن هبة الله المعروف بابن نما الحلى من اعلام القرن السابع،‌ ذوب النضار، ص 146، تحقيق: فارس حسون كريم، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة،‌ چاپ: الأولى سال چاپ: شوال المكرم 1416
3. نظر علامه حلي:
مختار، مورد تأييد امام و اهانت به او مورد نهي امام است
علامه حلى نيز در خلاصة الاقوال، روايات مدح را ذكر كرده و طريق آن را حسن دانسته و اين روايات را ترجيح داده است. ايشان بعد ذكر اين روايت: «لا تسبوا المختار فإنه قتل قتلتنا وطلب بثأرنا..»، گفته است:
وهذا الطريق حسن.
الحلي الأسدي، جمال الدين أبو منصور الحسن بن يوسف بن المطهر (متوفاى 726هـ) خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، ص276، تحقيق: فضيلة الشيخ جواد القيومي، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى، 1417هـ.
4. نظر ابن داود حلي:
مختار، منزه از طعن و نسبت ها و مورد تمجيد امام معصوم است
ابن داود حلى از علماى شيعه در قرن هفتم، نيز از شخصيت مختار و عقيده او دفاع كرده و مى‌نويسد:
المختار بن أبي عبيدة الثقفي... غمز فيه بعض أصحابنا بالكيسانية واحتج على ذلك برد مولانا زين العابدين عليه السلام هديته وليس ذلك دليلا لما روي عن أبي جعفر الباقر عليه السلام أنه قال: (لا تسبوا المختار فإنه قتل قتلتنا وطلب بثأرنا وزوج أراملنا وقسم فينا المال على العسرة) ولما أتاه أبو الحكم ولد المختار أكرمه وقربه حتى كاد يقعده في حجره فسأله أبو الحكم عن أبيه وقال: إن الناس قد أكثروا في أبي والقول قولك، فمدحه وترحم عليه وقال: سبحان الله! أخبرني أبي والله أن مهر أمي كان مما بعث به المختار، رحم الله أباك، يكررها، ما ترك لنا حقا عند أحد إلا طلبه، قتل قتلتنا وطلب بدمائنا
.... وما روي فيه مما ينافي ذلك قال الكشي نسبته إلى وضع العامة أشبه، فمنه أن الصادق عليه السلام قال: كان المختار يكذب على علي بن الحسين. ومنه أن علي بن الحسين عليه السلام رد هداياه و...
مختار بن ابى عبيد ثقفي: برخى از اصحاب ما او را با نسبت دادن به كيسانيه طعنه زده‌اند و بر اين مطلب به روايتى كه امام سجاد هديه او را رد كرده، احتجاج كرده اند در حالى كه اين دليل نيست؛ زيرا امام باقر عليه السلام فرموده است: به مختار دشنام ندهيد زيرا او قاتلان ما را كشت و خون را طلب كرد و با كمك خود زنان بيوه ما را به شوهر داد و اموال را در ميان تنگدستان ما تقسيم كرد و هنگامى كه فرزند مختار نزد حضرت آمد،‌ او را گرامى داشت و نزديك خود نشاند ابوالحكم از امام در مورد پدرش مختار پرسيد و گفت:‌ مردم در باره پدرم سخنانى مى‌گويند اما من گفته شما را قبول دارم. حضرت او را مدح نمود و فرمود: منزه است خدا پدرم به من خبر داد كه به خدا سوگند مهر مادر من از اموالى بود كه مختار برايش فرستاده بود، خداوند پدرت را رحمت كند و اين جمله را سه بار تكرار كرد. او حق ما را از ديگران گرفت و قاتلان ما را كشت...
وآنچه را گفته اند معارض با اين روايات است، كشى گفته است: آن روايات شبيه به اين است كه عامه آن را وضع كرده اند از جمله آن روايات، اين است كه امام صادق عليه السلام فرمود:‌مختار بر على بن الحسين دروغ مى‌بست....‌
الحلي، تقى الدين الحسن بن علي بن داود (متوفاي 740هـ)، رجال ابن داود، ص277، تحقيق: تحقيق وتقديم: السيد محمد صادق آل بحر العلوم،  ناشر: منشورات مطبعة الحيدرية - النجف الأشرف، 1392 - 1972 م
5. نظر علامه مامقاني:
مختار، امامي و معتقد به ولايت است
علامه مامقانى چهار دليل بر عظمت و شخصيت دينى و مذهبى مختار اقامه نموده و تصريح نموده است كه مختار، امامى المذهب و معتقد به ولايت و امامت على بن الحسين عليه السلام بوده است.
ايشان در تنقيح الرجال مى‌گويد:
... الحق انه كان يقول بإمامة مولانا السجاد عليه السلام والذي يدل عليه امور:
الاول الخبر المزبور الناطق بأن الحسين عليه السلام يخرجه من النار فإن من مذهبنا خلود غير الاثني عشر في النار فلو لم يكن قائلا بأمامة السجاد للزم بمقتضي ضرورة المذهب ان يخلد في النار و لايشفع له سيد الشهداء عليه السلام.
الثاني: ارساله الهدايا الخطيرة الي السجاد عليه السلام فانه كاشف عن اعتقاده بأمامته. ضرورة انه لوكان قائلا بأمامة ابن الحنفية دون السجاد عليه السلام لارسل الهدايا الي امامه دون معارضه فارساله الهدايا اليه يكشف عن كون نسبة القول بأمامة ابن الحنفية بهتانا صرفا.
الثالث ان قول امير المؤمنين عليه السلام له يا كيس يا كيس يدل علي كونه اماميا ضرورة ان اميرالمؤمنين عليه السلام لايخفي عليه عاقبة امر المختار كما لم يخف عليه جملة كثيرة من الاخبار المستقبلة عليه فلو كان مأل امر المختار عدم كونه اماميا مواليا للسجاد عليه السلام لم يجلسه علي فخذه و لم يتلطف معه بقول يا كيس يا كيس و كيف يعقل خفئ امره علي امير المؤمنين مع عدم خفائه علي ميثم الذي هم تلميذه بل عبد من عبيده.
الرابع ما مر في خبر الحسن بن زيد من دعاء السجاد عليه السلام له ان يجزيه الله خيراً  وفي خبر عبد الله بن شريك من ترحم الصادق عليه السلام عليه ثلاث مرات فانه لايعقل ترحمه عليه السلام علي غير الإمامي القائل بأبيه. ضرورة ان مجرد صدور فعل حسن منه وهو الأخذ بالثار لايجوز الترحم عليه في مذهب الأمامية الق
ائلين باتباع رضا الأئمة لرضا الله سبحانه كما هو ظاهر.
حق اين است كه مختار به امامت مولاى ما امام سجاد عليه السلام معتقد بوده است و دليل بر اثبات اين مطلب چند امر است:
دليل نخست روايتى است كه مى‌گويد:‌ حسين عليه السلام مختار را از آتش بيرون مياورد؛ زيرا از عقائد مذهب ما اين است كه فرد غير دوازده امامى در آتش جاودانى است، پس اگر مختار به امامت امام سجاد معتقد نبود، به اقتضاى ضرورت مذهب ما بايد در آتش براى هميشه ميماند و سيد الشهداء عليه السلام او را نبايد شفاعت كند.
دليل دوم فرستادن هديه مهم به امام سجاد عليه السلام است؛ زيرا اين كاشف از اين است كه او به امامتش معتقد بوده است.  بديهى است اگر او به امامت محمد حنفيه معتقد بود، هدايا را به سوى او مى‌فرستاد. اين فرستادن هدايا به سوى على بن الحسين كاشف از اين است كه اعتقاد مختار به امامت محمد حنفيه يك تهمت صرف است.

بعد از حادثه عظيم و جانسوز و در عين حال افتخار آفرين عاشورا كه در آن پاره تن رسول خدا صلى الله عليه وآله، حضرت امام حسين عليه السلام و يارانش ناجوانمردانه و مظلومانه به شهادت رسيدند، توابين نخستين قيام را با شعار خونخواهى از قاتلان آن حضرت ترتيب دادند.
دومين قيام با شعار «يالثارات الحسين»، به رهبرى مختار بن عبيده ثقفى، شكل گرفت. او بعد از استقرار حكومتش در كوفه، موفق شد قاتلان امام حسين عليه السلام را به جزاى اعمالشان برساند.
از ديدگاه علماى شيعه در باره مختار، بحث هاى متعددى است كه در اين فصل به مهمترين آنها اشاره مى‌كنيم:
بخش اول: شخصيت مختار از منظر علماي شيعه
مختار از ديدگاه قريب به اتفاق شيعه، يك شخصيت برجسته دينى و مذهبى،‌ شجاع، مبارز،‌ و معتقد به ولايت ائمه معصومين عليهم السلام است.
در مقابل ديدگاه ضعيفى نيز وجود دارد، كه ايشان را از نظر عقيده كامل نمى‌داند كه در اين بخش به ذكر اين دو ديدگاه مى‌پرازيم:
ديدگاه نخست: طبق روايات، مختار نيكو عقيده و ولايت مدار
ديدگاه مساعد در باره مختار طرفدار بيشترى دارد، از جمله آنان بزرگانى همانند: ابن طاوس، ابن نماى حلى، علامه مامقانى، آيت الله العظمى خوئى و... هستند كه كلام برخى از آنان نقل مى‌شود:
1. نظر ابن طاوس:
روايات مدح مختار ترجيح دارد:
سيد احمد بن موسى، معروف به سيد بن طاووس، در باره رجال كتابى به نام «حل الاشكال فى معرفة‌ الرجال» نوشته كه آن را صاحب معالم شيخ حسن بن زين الدين متوفاى قرن يازده، تحقيق و اصلاح كرده، نظر ايشان را بعد از نقل روايات اين‌گونه نقل كرده است:
إذا عرفت هذا فان الرجحان في جانب الشكر والمدحة ولو لم تكن تهمة فكيف ومثله موضع أن يتهم فيه الرواة ويستغش فيما يقول عنه المحدثون.
هنگامى كه اين روايات را شناختى، رجحان با رواياتى است كه او را مدح كرده است حتى اگر تهمتى در كار نبود؛ چه رسد به اينكه مختار در معرض تهمت راويان بوده است، و بسيارى از مطالبى كه در مورد او گفته‌اند ناخالصى دارد.
الشيخ حسن صاحب المعالم،( متوفايي1011)، التحرير الطاووسي، ص560،‌ تحقيق: فاضل الجواهري، ناشر: مكتبة آية الله العظمى المرعشي النجفي - قم المقدسة،‌ چاپخانه: سيد الشهداء (ع) – قم، توضيحات: إشراف: السيد محمود المرعشي / التحرير الطاووسي المستخرج من كتاب حل الإشكال للسيد أحمد بن موسى آل طاووس (وفاة 673)
2. نظر جعفر بن نما حلي:
مختار، از مجاهدان پيشگام و ولايت مدار
جعفر بن نما يكى از علماى متقدمين است. ايشان مى‌گويد: از مجاهدان پيشگامى است كه خداوند آنان را مدح كرده و دعاى امام سجاد عليه السلام دليل روشن بر اين است كه مختار از جمله خوبان برگزيده در نزد آن حضرت است و روايات ذمِ او را، دشمنان ساخته و پرداخته است:
إعلم أن كثيرا من العلماء... ولو تدبروا أقوال الأئمة في مدح المختار لعلموا أنه من السابقين المجاهدين الذين مدحهم الله تعالى جل جلاله في كتابه المبين، ودعاء زين العابدين عليه السلام للمختار دليل واضح، وبرهان لائح، على أنه عنده من المصطفين الأخيار، ولو كان على غير الطريقة المشكورة، ويعلم أنه مخالف له في اعتقاده لما كان يدعو له دعاء لا يستجاب، ويقول فيه قولا لا يستطاب، وكان دعاؤه عليه السلام له عبثا، والامام منزه عن ذلك، وقد أسلفنا من أقوال الأئمة في مطاوي الكتاب تكرار مدحهم له، ونهيهم عن ذمه ما فيه غنية لذوي الابصار، وبغية لذوي الاعتبار، وإنما أعداؤه عملوا له مثالب ليباعدوه من قلوب الشيعة، كما عمل أعداء أمير المؤمنين عليه السلام له مساوي، وهلك بها كثير ممن حاد من محبته، وحال عن طاعته، فالولي له عليه السلام لم تغيره الأوهام، ولا باحته تلك الأحلام، بل كشفت له عن فضله المكنون وعلمه المصون. فعمل في قضية المختار ما عمل مع أبي الأئمة الأطهار.. إلخ.
بسيارى از علماء، توفيق نيافته اند كه... و اگر گفتار ائمه را در ستايس مختار تدبر مى‌كردند؛ مى‌دانستند كه مختاراز جمله مجاهدان پيشگامى است كه خداوند آنان را در كتابش مدح كرده است. و دعاء امام زين العابدين عليه السلام براى مختار دليل روشن و برهان آشكار است بر اينكه مختار نزد امام سجاد از برگزيدگان برتر است و اگر او در طريق نا پسند بود و مى‌دانست كه او در اعتقادش مخالف آن حضرت است، برايش دعاى نمى‌كرد كه مستجاب شود و در اين صورت دعايش بيهوده بود در حالى كه امام منزه از كار عبث است. ما گفتار ائمه عليهم السلام را در لابلاى كتاب در باره مدح مختار و نهى از ذم او كه مايه بصيرت و توشه راه عبرت گرندگان است بيان كرديم. دشمنان مختار براى او قالب هاى ريخته اند تا او را دل شيعيان دور كنند؛ همچنانكه دشمنان اميرمؤمنان عليه السلام در باره او همين كار را كرده اند به واسطه همين جعليات بسيارى از محبان آن حضرت در وادى هلاكت قرار گرفتند و از اطاعت او دور شدند؛  اما ولايت مداران او با ظهور اين اوهام هيچگونه تغيير نكردند و اين رؤياهاى آشفته او را از راه اخلاصش باز نداشت؛‌ بلكه اين بافته ها،‌ از فضائل درونى و علوم پنهانى آنها پرده برداشت. در باره مختار نيز هر آنچه را كه با پدر ائمه كردند، انجام دادند...  
الحلي، جعفر بن محمد بن جعفر بن هبة الله المعروف بابن نما الحلى من اعلام القرن السابع،‌ ذوب النضار، ص 146، تحقيق: فارس حسون كريم، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة،‌ چاپ: الأولى سال چاپ: شوال المكرم 1416
3. نظر علامه حلي:
مختار، مورد تأييد امام و اهانت به او مورد نهي امام است
علامه حلى نيز در خلاصة الاقوال، روايات مدح را ذكر كرده و طريق آن را حسن دانسته و اين روايات را ترجيح داده است. ايشان بعد ذكر اين روايت: «لا تسبوا المختار فإنه قتل قتلتنا وطلب بثأرنا..»، گفته است:
وهذا الطريق حسن.
الحلي الأسدي، جمال الدين أبو منصور الحسن بن يوسف بن المطهر (متوفاى 726هـ) خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، ص276، تحقيق: فضيلة الشيخ جواد القيومي، ناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، الطبعة: الأولى، 1417هـ.
4. نظر ابن داود حلي:
مختار، منزه از طعن و نسبت ها و مورد تمجيد امام معصوم است
ابن داود حلى از علماى شيعه در قرن هفتم، نيز از شخصيت مختار و عقيده او دفاع كرده و مى‌نويسد:
المختار بن أبي عبيدة الثقفي... غمز فيه بعض أصحابنا بالكيسانية واحتج على ذلك برد مولانا زين العابدين عليه السلام هديته وليس ذلك دليلا لما روي عن أبي جعفر الباقر عليه السلام أنه قال: (لا تسبوا المختار فإنه قتل قتلتنا وطلب بثأرنا وزوج أراملنا وقسم فينا المال على العسرة) ولما أتاه أبو الحكم ولد المختار أكرمه وقربه حتى كاد يقعده في حجره فسأله أبو الحكم عن أبيه وقال: إن الناس قد أكثروا في أبي والقول قولك، فمدحه وترحم عليه وقال: سبحان الله! أخبرني أبي والله أن مهر أمي كان مما بعث به المختار، رحم الله أباك، يكررها، ما ترك لنا حقا عند أحد إلا طلبه، قتل قتلتنا وطلب بدمائنا
.... وما روي فيه مما ينافي ذلك قال الكشي نسبته إلى وضع العامة أشبه، فمنه أن الصادق عليه السلام قال: كان المختار يكذب على علي بن الحسين. ومنه أن علي بن الحسين عليه السلام رد هداياه و...
مختار بن ابى عبيد ثقفي: برخى از اصحاب ما او را با نسبت دادن به كيسانيه طعنه زده‌اند و بر اين مطلب به روايتى كه امام سجاد هديه او را رد كرده، احتجاج كرده اند در حالى كه اين دليل نيست؛ زيرا امام باقر عليه السلام فرموده است: به مختار دشنام ندهيد زيرا او قاتلان ما را كشت و خون را طلب كرد و با كمك خود زنان بيوه ما را به شوهر داد و اموال را در ميان تنگدستان ما تقسيم كرد و هنگامى كه فرزند مختار نزد حضرت آمد،‌ او را گرامى داشت و نزديك خود نشاند ابوالحكم از امام در مورد پدرش مختار پرسيد و گفت:‌ مردم در باره پدرم سخنانى مى‌گويند اما من گفته شما را قبول دارم. حضرت او را مدح نمود و فرمود: منزه است خدا پدرم به من خبر داد كه به خدا سوگند مهر مادر من از اموالى بود كه مختار برايش فرستاده بود، خداوند پدرت را رحمت كند و اين جمله را سه بار تكرار كرد. او حق ما را از ديگران گرفت و قاتلان ما را كشت...
وآنچه را گفته اند معارض با اين روايات است، كشى گفته است: آن روايات شبيه به اين است كه عامه آن را وضع كرده اند از جمله آن روايات، اين است كه امام صادق عليه السلام فرمود:‌مختار بر على بن الحسين دروغ مى‌بست....‌
الحلي، تقى الدين الحسن بن علي بن داود (متوفاي 740هـ)، رجال ابن داود، ص277، تحقيق: تحقيق وتقديم: السيد محمد صادق آل بحر العلوم،  ناشر: منشورات مطبعة الحيدرية - النجف الأشرف، 1392 - 1972 م
5. نظر علامه مامقاني:
مختار، امامي و معتقد به ولايت است
علامه مامقانى چهار دليل بر عظمت و شخصيت دينى و مذهبى مختار اقامه نموده و تصريح نموده است كه مختار، امامى المذهب و معتقد به ولايت و امامت على بن الحسين عليه السلام بوده است.
ايشان در تنقيح الرجال مى‌گويد:
... الحق انه كان يقول بإمامة مولانا السجاد عليه السلام والذي يدل عليه امور:
الاول الخبر المزبور الناطق بأن الحسين عليه السلام يخرجه من النار فإن من مذهبنا خلود غير الاثني عشر في النار فلو لم يكن قائلا بأمامة السجاد للزم بمقتضي ضرورة المذهب ان يخلد في النار و لايشفع له سيد الشهداء عليه السلام.
الثاني: ارساله الهدايا الخطيرة الي السجاد عليه السلام فانه كاشف عن اعتقاده بأمامته. ضرورة انه لوكان قائلا بأمامة ابن الحنفية دون السجاد عليه السلام لارسل الهدايا الي امامه دون معارضه فارساله الهدايا اليه يكشف عن كون نسبة القول بأمامة ابن الحنفية بهتانا صرفا.
الثالث ان قول امير المؤمنين عليه السلام له يا كيس يا كيس يدل علي كونه اماميا ضرورة ان اميرالمؤمنين عليه السلام لايخفي عليه عاقبة امر المختار كما لم يخف عليه جملة كثيرة من الاخبار المستقبلة عليه فلو كان مأل امر المختار عدم كونه اماميا مواليا للسجاد عليه السلام لم يجلسه علي فخذه و لم يتلطف معه بقول يا كيس يا كيس و كيف يعقل خفئ امره علي امير المؤمنين مع عدم خفائه علي ميثم الذي هم تلميذه بل عبد من عبيده.
الرابع ما مر في خبر الحسن بن زيد من دعاء السجاد عليه السلام له ان يجزيه الله خيراً  وفي خبر عبد الله بن شريك من ترحم الصادق عليه السلام عليه ثلاث مرات فانه لايعقل ترحمه عليه السلام علي غير الإمامي القائل بأبيه. ضرورة ان مجرد صدور فعل حسن منه وهو الأخذ بالثار لايجوز الترحم عليه في مذهب الأمامية الق
ائلين باتباع رضا الأئمة لرضا الله سبحانه كما هو ظاهر.
حق اين است كه مختار به امامت مولاى ما امام سجاد عليه السلام معتقد بوده است و دليل بر اثبات اين مطلب چند امر است:
دليل نخست روايتى است كه مى‌گويد:‌ حسين عليه السلام مختار را از آتش بيرون مياورد؛ زيرا از عقائد مذهب ما اين است كه فرد غير دوازده امامى در آتش جاودانى است، پس اگر مختار به امامت امام سجاد معتقد نبود، به اقتضاى ضرورت مذهب ما بايد در آتش براى هميشه ميماند و سيد الشهداء عليه السلام او را نبايد شفاعت كند.
دليل دوم فرستادن هديه مهم به امام سجاد عليه السلام است؛ زيرا اين كاشف از اين است كه او به امامتش معتقد بوده است.  بديهى است اگر او به امامت محمد حنفيه معتقد بود، هدايا را به سوى او مى‌فرستاد. اين فرستادن هدايا به سوى على بن الحسين كاشف از اين است كه اعتقاد مختار به امامت محمد حنفيه يك تهمت صرف است.

ادامه مطلب

دليل سوم اين كه امير مؤمنان به او فرمود: اى زيرك اى زيرك. اين روايت دلالت مى‌كند كه او امامى است؛ زيرا بديهى است كه عاقبت امر مختار بر اميرمؤمنان پنهان نبود؛ همچنانكه بسيارى از اخبار آينده بر او پنهان نبود. پس اگر عاقبت امر مختار اين بود كه او معتقد به ولايت امام سجاد نباشد او را بر روى ران مبارك نمى‌نشاند و او را مورد لطف خود قرار نمى‌داد و اين جمله در باره اش نمى‌گفت. چگونه معقول است كه امر مختار بر آن حضرت پوشيده باشد در حالى بر ميثم كه شاگر حضرت بود پوشيده نبود.
دليل چهارم در روايت حسن بن زيد، امام سجاد عليه السلام براى مختار پاداش نيك را از خداوند درخواست نمود ودر روايت عبد الله بن شريك امام باقر عليه السلام سه مرتبه بر او رحمت فرستاد و معقول نيست كه آن حضرت براى شخصى كه معتقد به امامت پدرش نباشد طلب رحمت كند زيرا بديهى است كه صرف صدور كار نيكو از مختار كه همان خونخواهى باشد، در مذهب اماميه مجوز ترحم نمى‌شود.
مامقاني،‌ عبدالله،‌ تنقيح المقال في علم الرجال،‌‌ ج3،‌ ص205، ‌ناشر:‌ المكتبة‌المرتضوية‌،‌ نجف اشرف 1350 هـ
6. علامه اميني
مختار، از مردان ديني، با اخلاص، مورد قبول اهل بيت و منزه از نسبتهاي ناروا
مختار از ابتدا از مردان دينى و مخلص بود و نهضت او هم براى اقامه عدل و ريشه كن شدن ظلم به وقوع پيوست، او از مذهب كيسانى به دور بوده و از هرآنچه را به او نسبت داده اند، منزه است:
ومن عطف على التاريخ والحديث وعلم الرجال نظرة تشفعها بصيرة نفاذة علم أن المختار في الطليعة من رجالات الدين والهدى والاخلاص، وأن نهضته الكريمة لم تكن إلا لإقامة العدل باستيصال شأفة الملحدين، واجتياج جذوم الظلم الأموي، وإنه بمنزح من المذهب الكيساني، وإن كل ما نبزوه من قذائف وطامات لا مقيل لها من مستوى الحقيقة والصدق، ولذلك ترحم عليه الأئمة الهداة سادتنا: السجاد والباقر والصادق صلوات الله عليهم، وبالغ في الثناء عليه الإمام الباقر عليه السلام، ولم يزل مشكور عند أهل البيت الطاهر هو وأعماله.
وقد أكبره ونزهه العلماء الأعلام منهم: سيدنا جمال الدين ابن طاوس في رجاله. وآية الله العلامة في الخلاصة. وابن داود في الرجال. والفقيه ابن نما فيما أفرد فيه من رسالته المسماة بذوب النضار. والمحقق الأردبيلي في حديقة الشيعة. وصاحب المعالم في التحرير الطاووسي. والقاضي نور الله المرعشي في المجالس. وقد دافع عنه الشيخ أبو علي في منتهى المقال. وغيرهم. وقد بلغ من إكبار السلف له أن شيخنا الشهيد الأول ذكر في مزاره زيارة تخص به ويزار بها وفيها الشهادة الصريحة بصلاحه ونصحه في الولاية وإخلاصه في طاعة الله ومحبة الإمام زين العابدين، ورضا رسول الله وأمير المؤمنين صلوات الله عليهما وآلهما عنه، وأنه بذل نفسه في رضا الأئمة ونصرة العترة الطاهرة والأخذ بثأرهم.
كسى كه به تاريخ و روايت و علم رجال يك نگاه با بصيرت بكند،  مى‌داند كه مختار در آغاز از مردان دين و هدايت و مخلص بود و نهضت او تنها براى برپا داشتن عدالت و بركندن ريشه الحاد و قطع ريشه ظلم امويان بود. مختار به دور از مذهب كيسانى است. همانا تمام آنچه را كه به او نسبت داده شده از نظر حقيقت و راستى اساس و پايه ندارد؛ به اين جهت است كه ائمه ما ( امام باقر و امام صادق عليهما السلام) بر او ترح نموده اند و امام باقر عليه السلام در ستايش و ثناء او مبالغه كرده است. مختار و كارهاى او پيوسته در نزد ائمه اهل بيت پاك مورد قدر دانى بوده است. 
علماى اعلام او را بزرگ شمرده و منزه از اين نسبت ها دانسته اند. از جمله علماء، جمال الدين ابن طاوس در رجال، آيت الله علامه در الخلاصة، ابن داود در رجال، فقيه ابن نما در ذوب النضار، محقق اردبيلى در حديقة الشيعه، صاحب معالم در تحرير طاووسى و قاضى نور الله مرعشى در المجالس هستند.
شيخ ابوعلى در منتهى المقال و غير او، از مختار دفاع كرده است. از بزرگان پيشين ما رسيده است كه شهيد اول در كتار مزارش براى مختار زيارت نامه ويژه‌ى را ذكر كرده كه به واسطه او زيارت مى‌شود و در اين زيارت نامه صريحاً بر درستى و خوبى و اخلاص او در ولايت و اطاعت خدا و محبت امام زين العابدين عليه السلام و رضايت رسول خدا و اميرمؤمنان عليهم السلام و اين كه جان خودش را در رضايت ائمه و يارى عترت و خونخواهى آنان فدا كرده، شهادت داده شده است.
الأميني، الشيخ عبد الحسين (متوفاى 1392هـ)، المناشدة والاحتجاج بحديث الغدير ج2، ص344، طبق برنامه المكتبة اهل البيت عليهم السلام.
7. نظر آيت الله العظمي خوئي
مختار، مورد رضايت اهل بيت و به دور از سرزنش و ملامت
مرحوم آقاى خوئى در معجم الرجال مى‌گويد: مختار با قصه انتقامش، در حق اهل بيت عليهم السلام‌ خدمت بزرگى انجام داد و در نزد ‌آنان مستحق بهترين پاداشها شد. از اين رو، مختار از دائره هرگونه سرزنشى به دور است:
ويكفي في حسن حال المختار إدخاله السرور في قلوب أهل البيت سلام الله عليهم بقتله قتلة الحسين عليه السلام، وهذه خدمة عظيمة لأهل البيت عليهم السلام يستحق بها الجزاء من قبلهم. أفهل يحتمل أن رسول الله صلى الله عليه وآله وأهل البيت (ع) يغضون النظر عن ذلك، وهم معدن الكرم والاحسان، وهذا محمد بن الحنفية بين ما هو جالس في نفر من الشيعة وهو يعتب على المختار (في تأخير قتله عمر بن سعد) فما تم كلامه، إلا والرأسان عنده فخر ساجدا، وبسط كفيه وقال: اللهم لا تنس هذا اليوم للمختار أجزه عن أهل بيت نبيك محمد خير الجزاء، فوالله ما على المختار بعد هذا من عتب.
در حسن و خوبى مختار همين بس كه با كشتن قاتلان امام حسين عليه السلام شادمانى را در دلهاى اهل بيت عليهم السلام وارد كرد و اين خدمت بزرگى براى اهل بيت است كه به واسطه آن مستحق در يافت پاداش از جانب اهل بيت شد. آيا احتمال مى‌دهيد كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم و اهل بيت عليهم السلام در حالى كه معدن كرم و احسان هستند، از مختار نظر خود را برگردانند. و اين محمد حنفيه است كه در ميان افراد شيعه نشسته بود و مختار را به خاطر تأخير در كشتن عمر سعد مورد عتاب قرار داد، تا كلامش تمام شد، سرهاى آنان در نزدش حاضر شد و او به سجده افتاد و گفت:‌ خدايا امروز به ياد ماندنى را براى مختار ثبت كن و از جانب اهل بيت پيامبرت بهترين پاداش برايش بده. به خدا سوگند بعد از اين بر مختار ملامتى نيست. 
الموسوي الخوئي، السيد أبو القاسم (متوفاى1411هـ)، معجم رجال الحديث وتفصيل طبقات الرواة، ج19، ص108،‌ الطبعة الخامسة، 1413هـ ـ 1992م
8. نظر سيد علي بروجردي
مختار، مورد مدح امام و درهم كوبنده شوكت و صلابت كافران:
مختار كسى است كه شكوه و صلابت كفر و بنى اميه را درهم شكست و كارى بزرگى را انجام داد كه تمامى مردان پايدار در ولايت، از خلقت آن عاجز ماندند:
7269 - المختار بن أبي عبيد، وفيه أحاديث مختلفة قادحة ومادحة والترجيح مع الثانية، ويكفي في حقه أنه انكسر قوارير الكفر وقتل جما خطيرا من بني أمية يبلغ إلى ثمانين ألف رجل كما في بعض الأحاديث.
در باره مختار بن ابى عبيد روايات ذم و مدح وارد شده است و ترجيح با دسته دوم (‌روايات مدح) است. سخن در مورد او همين بس كه او شوكت و صلابت كفر را شكست و عده‌اى بسيارى از بنى اميه را كه طبق برخى روايات به هشتار هزار مرد مى‌رسيد، كشت.
البروجردي، السيد علي أصغر بن العلامة السيد محمد شفيع الجابلقي (متوفاي1313هـ)، طرائف المقال، ج2، ص71،‌ تحقيق: السيد مهدي الرجائي،‌ مع إشراف: السيد محمود المرعشي، ناشر: مكتبة آية الله العظمى المرعشي النجفي العامة، چاپخانه: بهمن – قم، الطبعة الأولى1410
و در جاى ديگر مى‌گويد:
أن الرجل قد صدر منه الامر العظيم والفعل الجسيم الذي قد عجز عنه الاثبات والثقات، خصوصا مع صدور الترحم من الإمام عليه السلام عليه من طريق حسن، فلا يعبأ بما ورد من الروايات الذامة.
از مختار امر بزرگ و كار با اهميت صادر شد كه مردان پايدار و مورد اطمينان از پديد آوردن اين عاجز شدند. به ويژه اين كه از جانب امام عليه السلام در روايتى كه طريقش حسن است ترحم بر او صادر شده است؛ پس روايات مذمت او مورد اعتماد و اعتبار نيست.
البروجردي، السيد علي أصغر بن العلامة السيد محمد شفيع الجابلقي (متوفاي1313هـ)، طرائف المقال، ج2، ص589،‌ تحقيق: السيد مهدي الرجائي،‌ مع إشراف: السيد محمود المرعشي، ناشر: مكتبة آية الله العظمى المرعشي النجفي العامة، چاپخانه: بهمن – قم، الطبعة الأولى1410
ديدگاه دوم: مختار در ايمان و يقين كامل نبوده ولي اهل نجات است.
نظر علامه مجلسي
برخى از علماء، مانند علامه مجلسى در مورد شخصيت مختار و كارهاى كه انجام داد،‌ با علماى كه ديدگاه شان ذكر شد هم عقيده است؛ اما در باره ايمان و يقين او ترديد دارند.
علامه مجلسى مى‌گويد: با توجه به روايات، مختار از نظر ايمان و يقين كامل نبوده؛ ولى به خاطر قيام و انتقامش، در آخرت اهل نجات است؛ اما نظر من در باره او توقف است:
بيان: كأن هذا الخبر وجه جمع بين الأخبار المختلفة الواردة في هذا الباب بأنه وإن لم يكن كاملا في الإيمان واليقين ولا مأذونا فيما فعله صريحا من أئمة الدين لكن لما جرى على يديه الخيرات الكثيرة وشفي بها صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ كانت عاقبة أمره آئلة إلى النجاة فدخل بذلك تحت قوله سبحانه وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ. وأنا في شأنه من المتوقفين وإن كان الأشهر بين أصحابنا أنه من المشكورين.
اين خبر وجه جمع بين روايات مختلف در اين باب است به اين كه مختار اگرچه در ايمان و يقين كامل نبوده و از در كارى كه انجام داد اجازه صريح از پيشوايان دين نداشت؛ اما به دست او كارهاى نيكى بسيارى انجام شد كه دلهاى قومى از مؤمنان شفا يافت، به اين جهت عاقبت امر او نجات  است. لذا او در مصداق اين آيه وارد شده است كه مى‌فرمايد: و گروهى ديگر، به گناهان خود اعتراف كردند و كار خوب و بد را به هم آميختند اميد مى‏رود كه خداوند توبه آنها را بپذيرد. و من در باره او توقف مى‌كنم اگرچه اشهر بين اصحاب ما اين است كه مختار از خوبان و تقدير شدگان است.
المجلسي، محمد باقر (متوفاى 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏45، ص339،‌ تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403هـ - 1983م.
نتيجه:
با توجه به آنچه ذكر شد،‌ ديدگاه اكثر نزديك به اتفاق علماى شيعه اين است كه مختار، از نظر عقيده، ايمان، اخلاص و ويژگيهاى انسانى و اجتماعى فوق العاده و بى‌نظير است. و از نظر رفتار و عمل نيز كارهاى بس بزرگى كه مورد رضايت خدا،‌پيامبر و ائمه عليهم السلام بود، انجام داد و مستحق بهترين و بزرگترين پاداش گرديد. از اين جهت هيچگونه ملامت و سرزنشى در حق او رواى نيست.
از ديدگاه علماى رجال شيعه، روايات او نيز مورد قبول و از نوع روايات حسن مى‌باشد.
علامه مامقانى مى‌گويد:
فتلخص من جميع ما ذكرنا ان الرجل امامي المذهب وليس بعدل ولا اقل من ان عدالته لم تثبت فروايته من قبيل الحسان.
مامقاني،‌ عبدالله،‌ تنقيح المقال في علم الرجال،‌ ج3، ص206،‌ ‌ناشر:‌ المكتبة‌المرتضوية‌،‌ نجف اشرف 1350 هـ
-------------------------------------------------------------------------------------------
گروه پاسخ به شبهات، مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page