مشكل گشايى ها و فضائل امير مؤمنان على(عليه السلام)از زبان معاويه
معاويه هم از على(عليه السلام) مى پرسيد
مالك، شافعى، سعيد بن منصور بن شعبه مروزى، عبدالرزاق، و بيهقى به نقل از سعيد بن مسيب آورده اند كه: مردى شامى بنام جبير، مردى را با زن خود ديد و او را كشت. چون براى داورى در امر قصاص يا پرداخت ديه به معاويه رجوع كردند معاويه از حل اين مشكل درماند و ناگزير با نوشتن نامه به ابو موسى أشعرى، از وى خواست اين مسئله را از امير مؤمنان على(عليه السلام) سؤال كند. چون ابو موسى به امير مؤمنان(عليه السلام) مراجعه و موضوع را مطرح كرد امام فرمود: چنين ماجرائى در بلاد ما نباشد، به من خبر ده قضيه از چه قرار است؟
ابو موسى گفت: راستش، معاويه به من نوشته اين مسئله را از شما سؤال كنم.
امام(عليه السلام) فرمود: «أنا أبو الحسن القَرم»(213) من ابو الحسن قرم هستم، اين مرد بايد خون بهاى كامل مقتول را بپردازد، مگر آنكه چهار شاهد اقامه كند كه شخص مقتول با زنش ارتباط برقرار نموده (در اين صورت نه قصاص دارد، نه خون بها) .(214)
و در روايت ابن شهر آشوب آمده: اگر زانى همسر داشته باشد چيزى بر قاتل نيست، زيرا كسى را كشته كه بخاطر زناى محصنه قتلش واجب بوده.(215)
_______________________________________
(213) مقصود از قرم ـ بنوشته ابن اثير ـ كسى است كه در اظهار نظر و صدور رأى بر ديگران حق تقدّم دارد ]نهايه، 4/48 واژه «قرم»[ .
(214) موطاء مالك، 2/117، و در چاپ ديگر، 2/126 كتاب الاقضيه . مسند شافعى ص204 كتاب الجائر و الحدود . سنن بيهقى، 8/230، و بطريق ديگر، 237، و بطريق سوّم، ج10، ص147 . كنز العمّال متقى هندى، 15/84 ـ 83 ، به نقل از شافعى، عبد الرزاق، سعيد بن منصور و بيهقى . تيسير الوصول ابن دبيع، 4/83 . سيره حلبى، 3/149 چ قاهره .
(215) مناقب، 1/507 .