و نيز امام احمد حنبل در مسند (1) و امام الحرم احمد بن عبداللّه شافعى در ذخائرالعقبى (2) و سليمان بلخى حنفى در ينابيع المودة (3) از حسن بصرى و ابن حجر در فتح البارى (4) و ابى داوود در سنن (5) و سبط ابن جوزى در تذكره (6) و ابن ماجه در سنن (7) و مناوى در فيض القدير (8) و حاكم نيشابورى در مستدرك (9) و قسطلانى در ارشادالسارى (10) و بيهقى در سنن (11) و محب الدين طبرى در رياض النضرة (12) و بخارى در صحيح (13) باب لايرجم المجنون والمجنونة بالاخره اكابر علماى خودتان متكاثرا نقل نموده اند كه روزى زن ديوانه اى را نزد خليفه عمر بن الخطاب آوردند كه زنا داده بوده. بعد از اعتراف به زنا، خليفه امر به رجم و سنگسارش نمود. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام حاضر بود. فرمود: «خليفه چه مى كنى؟» سمعت رسول اللّه يقول رفع القلم عن ثلثة، عن النائم حتى يستيقظ وعن المجنون حتى يبرء ويعقل وعن الطفل حتى يحتلم قال فخلا سبيلها.(14)
و ابن السمان در كتاب الموافقه احاديث بسيارى از اين قبيل نقل نموده است و در بعضی از كتب، قريب صد موضع از خطاها و اشتباهات خليفه را نقل نموده اند كه وقت مجلس اقتضاى نقل بيش از اينها را ندارد. گمان مى كنم براى نمونه و اثبات مرام همين مقدار كه عرض شد كافى باشد.
پس آقايان محترم، از شنيدن اين قبيل اخبار كه اكابر علماى خودتان نقل نموده اند، تصديق مى نماييد، معلم بى علمى كه چنين حرفى را زده است، كاملاً بى اطلاع بوده و روى هواى نفس و تعصب بيان نموده، قطعا بايستى از او مطالبه دليل نمود (كه هرگز نتواند چنين دليلى اقامه نمايد). آنچه مسلم عندالفريقين است، در ميان اصحاب رسول اللّه صلى الله عليه و آله اعلم و افقه و اكمل از اميرالمؤمنين عليه السلام وجود نداشته؛ چنانچه نورالدين بن صباغ مالكى در فصول المهمه (15) در حالات آن حضرت نوشته:
*************************
1-مسند احمد، ج 1، ص 140 و 154.
2-ذخائر العقبى، ص 81.
3-ينابيع المودة، ج 1، ص 226.
4-فتح البارى، ج 12، ص 101.
5-سنن ابى داوود، ج 2، ص 227.
6-تذكره الخواص، ص 57.
7-سنن ابن ماجه، ج 2، ص 227.
8-فيض القدير، ج 4، ص 357.
9-مستدرك حاكم، ج 2، ص 59؛ ج 4، ص 389.
10-ارشاد السارى، ج 10، ص 9.
11-سنن كبرى بيهقى، ج 4، ص 323.
12-رياض النضرة، ج 2، ص 196.
13-صحيح بخارى، ج 8، ص 21.
14-شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود: «قلم از سه كس برداشته شده: از خوابيده تا بيدار شود و از ديوانه تا عاقل گردد و از بچه تا محتلم شود» يعنى به سن رشد و تكليف برسد. پس رها كردند آن زن ديوانه را به راه خود رفت.
15-فصول المهمة، ج 1، ص 195.
امر نمودن عمر به رجم زن ديوانه و مانع شدن على عليه السلام
- بازدید: 5135