نقش معلم در سازندگى نونهالان

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

به كوى عشق منه بى دليل راه قدم

كه گم شد آن كه در اين ره به رهبرى نرسيد

شبان وادى ايمن گهى رسد به مراد

كه چند سال به جان، خدمت شعيب كند

علم الانسان مالم يعلم (1)؛ ((خداوند، به انسان آنچه را كه نمى دانست آموخت.))
درود بى پايان ما نثار معلمى باد (2) كه با هر سخنش روح و جان مى گيريم و استعدادها و قابليتهايمان شكوفا مى شود، با شنيدن هر كلامش پر مى گيريم، پرواز مى كنيم، به بلنداى انسانيت رهنمون مى شويم و به سرچشمه زلال حكمت دست مى يابيم. كلام معلم، ديده بصيرتمان را مى گشايد و ارزشهاى والا و متعالى را در معرض ديد ما قرار مى دهد.
اى معلم! دلهاى ما مشتاق كلام توست، چون از كلام تو جان، رمق مى گيرد و از حركت تو روان به شوق و تكاپو مى افتد و در برابر كردار و رفتار تو دل، خاضع و خاشع مى گردد؛ فروغ بينش تو روان متعلمان را مى نوازد و بنده خود مى سازد، آرى:من علمنى حرفا فقد صيرنى عبدا (3).
آيا به راستى مى توان از مقام واقعى معلم، تجليل كرد و آن را گرامى داشت؟
مع الاءسف در جامعه، آن چنان كه بايد، نقش حساس و والاى معلم شناخته نشده و تجليل از معلم، آن گونه كه مناسب شاءن و مقام اوست به عمل نمى آيد. نقش معلم، به قدرى گرانقدر و والاست كه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) مى فرمايد:بالتعليم اءرسلت؛ ((من براى تعليم فرستاده شده ام.(4))) و نقش معلم از نظر تربيتى به قدرى حساس و با اهميت است كه امام على (عليه السلام) فرمود: ((كسى كه خود را در مقام راهبرى مردم قرار مى دهد، بايد پيش از آن كه به تعليم ديگران بپردازد، به تعليم خويش اقدام كند و تاءديب او به عملش پيش از تاءديب به وسيله زبانش باشد. كسى كه معلم و ادب كننده خويشتن است، به احترام سزاوارتر از كسى است كه (فقط) معلم و مربى مردم است. (5)))
بنابراين، معلمى كارى است دشوار و مهم و رسالتى است بس بزرگ و هر كسى را توان پذيرش اين مسؤ وليت خطير نيست؛ سوز و درد مى خواهد، عشق و احساس مى طلبد، صبر و تحمل مى بايد، چرا كه هر چيزى كه قدر و منزلتش والاتر است، مسؤ وليتش هم سنگين تر و مهم تر است.
تعليم و تربيت انسانها از ابتداى تولد آغاز مى شود و شاكله وجودى آنان در كودكى شكل مى گيرد.
العلم فى الصغر كالنقش فى الحجر (6) ((دانش در كودكى، همانند نقشى در سنگ است)).
و ياو من لم يتعلم فى الصغر لم يتقدم فى الكبر (7) كسى كه در كودكى نياموزد، در بزرگى نمى تواند جلو بيفتد.
معلم واقعى، كسى است كه به شاگردانش شخصيت دهد و آنان را از عادتها و احيانا از روشهاى نادرست خانه و خانواده و محيط و اطرافيان باز دارد. در واقع، بزرگترين رسالت معلم، كه از گفتار و كردار وى ظاهر مى شود، همان شخصيت دادن به دانش آموز است. معلمى كه بتواند بين خود و شاگردانش ‍ پل دوستى برقرار سازد و با آنان صميمى گشته و برخوردى سرشار از شادى و اميد، محبت و بزرگوارى داشته باشد، موفق است. اين شيوه در انديشه و كردار فراگيرنده، تاءثير فراوان بر جاى گذاشته و در قلب و روح او نفوذ مى كند.
در طول تاريخ، انسانهاى بزرگ، بخش اعظم شخصيت و موفقيت خود را نتيجه بهره گيرى از اساتيد و معلمان آگاه و با ايمان و بزرگوار خويش ‍ مى دانند.
براى يك معلم فرهيخته، معلمى شغل و حرفه نيست، بلكه ذوق و هنرى است كه ريشه در اعماق روح بى تاب انسانهايى دلسوخته دارد و رسالتى است پيامبر گونه... او بايد به اهميت نقش و وظيفه اجتماعى و الهى خود پى برده و از جهت علمى و اخلاقى، خود را پر بار نمايد و در عمل، همچون پدر يا مادرى دلسوز و مهربان، پا به پاى شاگردانش براى آشنايى آنان در جهت آموختن علم و دانش، اخلاق و تربيت، گام بردارد. معلمى كه بتواند افكار صحيح را با روشى جالب و در خور توجه، همچون نسيم بهارى روانه ذهن و انديشه دانش آموزان سازد، معلم موفقى است.
معلم خوب، كسى است كه علاوه بر تسلط كامل به موضوع درسى، با اصول تعليم و تربيت، آشنايى داشته و به پرسشهاى دانش آموزان، جواب مناسب دهد و از مطالعه مستمر و يادگيرى مطالب تازه در جهت افزايش معلومات خود دريغ نورزد؛ دانش و آموخته هاى فراگير را با واقعيتهاى خارج از مدرسه ارتباط دهد و در عمل به آنان بياموزد كه مطالب آموخته شده را چگونه بايد در زندگى به كار برد. در برابر بروز مشكلات رفتارى دانش آموزان، زود قضاوت نكند رفتار و عكس العملهاى آنان را به طرز دقيقى ريشه يابى كرده و قبل از هرگونه تصميم گيرى، علتها را بشناسد و در ارزيابى خود، عامل مؤ ثر خانه و خانواده و محيط و اطرافيان را در زمينه اختلال يا بهبود وضع روحى و عاطفى دانش آموزان از نظر دور ندارد.
معلم، محرم اسرار شاگردان است. طبيبى است كه درصدد معالجه بيمارى نادانى است.
معلم، كسى است كه اوقات زندگى اش را وقف آگاهى و رشد و پرورش ‍ نونهالان جامعه كرده و همواره در اندوه و شادى، گرفتارى و شادمانى شاگردانش شريك بوده و راهنماى آنان است؛ معلمى كه مدرسه را جايگاهى مقدس و كلاس درس را عبادتگاه خود مى داند و با ((وضو)) به كلاس درس مى رود، تعليم و تعلم را عبادت مى داند و براى توفيق بيشتر و شناخت و هدايت شاگردانش، در امر تعليم و تربيت از خداوند مدد مى جويد. نونهالان را روحهاى بزرگى مى بيند كه در جسمى بزرگ آشيانه دارند و آنان را آيتى الهى مى داند كه هر كدام وسيله اى براى تقرب به خدا و نزديكى به مبداء لايزال الهى هستند.
معلمى كه برخوردى انسانى دارد و با مهر و عطوفت، علم و دانش را مى آموزد با معلمى كه رفتارى خشك و خشن دارد و با زور و فشار، تهديد و ارعاب، دانش آموزان را وادار به آموختن مى كند، تفاوت دارد؛ اولى، استعداد نونهالان را شكوفا مى سازد و دومى استعدادها را كور مى كندفان القلب اذا اكره عمى (8) ((براستى كه دل اگر به كارى مجبور شود، كور مى شود)).
معلمى كه كارش را هنر و وظيفه اش را رسالتى الهى در جامعه خود مى داند با معلمى كه ((بارى به هر جهت)) بوده و فقط مى خواهد ساعتى چند با دانش آموزان به سر برد و هر ماه، مبلغى را به عنوان حقوق دريافت كند، تفاوت دارد.
معلمى كه هم و غم خود را بر اين قرار مى دهد كه ذهن كودكان را همچون انبارى پر از معلومات و محفوظات نمايد با معلمى كه تمام تلاش و كوشش ‍ خود را صرف برانگيختن قوه تجزيه و تحليل و تقويت قدرت تعقل و تفكر كودكان مى نمايد، فرق دارد.
معلمى كه با حلم و بردبارى سعى در بيدار كردن قدرت ابتكار و خلاقيت نوآموز در علم و دانش دارد با معلمى كه فاقد اين تلاش و كوشش است، متفاوت است.
معلم واقعى، دانش آموز را فردى محكوم امرها و نهى هاى خود نمى داند و با او به مثابه يك محكوم، برخورد نمى كند و از رشد قدرت اظهار نظر او نه تنها ترسى ندارد كه خوشحال و شادمان هم مى شود.
معلم واقعى، كسى است كه به نوآموزان، آزادى داده و حدود آن را حفظ مى كند و به جاى انباشتن ذهن آنان از معلومات و محفوظات محض، روى فهم و استدلال و قدرت تجزيه و تحليل و ابتكار آنان تكيه مى كند. او به جاى فرمان دادن و محكوم كردن دانش آموزان آنان را با رويى باز و لبى خندان راهنمايى مى كند و با طرح سوالات و پرسشهاى بجا و مناسب به تفكر و تعقل وا مى دارد و از نمره به عنوان يك حربه تهديد و تطميع استفاده نمى كند، بلكه آن را وسيله اى براى تشويق و ترغيب در جهت سعى و تلاش بيشتر نوآموزان مى داند.
اظهار نظرها و پرسشهاى دقيق نوآموزان، او را خسته و ملول نمى كند و جسارت بيان و تذكر دانش آموزان در باب تناقض رفتار و گفتار معلم، او را به عصبانيت نمى كشاند و با آنان به رقابت و تلافى بر نمى خيزد.
خلاصه و در يك كلام، معلم حقيقى با گفتار و كردارش به شاگردان خويش، چگونه انديشيدن، چگونه انتخاب كردن و بالاخره چگونه زيستن را مى آموزد. اين گونه معلمان، با كسانى كه به دانش آموزان، آمرانه حكومت مى كنند و با زور و فشار مى خواهند در روح آنان نفوذ كنند و دادن آزادى را موجب پررويى آنان دانسته و پرسشها و كنجكاوى آنان را آزار و مزاحمتى براى خود تلقى مى كنند، تفاوت دارند، چرا كه نمى دانند در وادى علم و ايمان، عشق و محبت، حلم و بردبارى، آزادى و آزادگى كارساز و راهگشاست.
همان طور كه غنچه گلى را نمى شود به زور و فشار به صورت گل شكوفا شده اى در آورد، در امر تعليم و تربيت روح لطيف انسانى نيز عامل زور ناموفق است، چرا كه در دلهاى انسانها تمايل به استعدادهايى نهفته است و معلم واقعى، كسى است كه بتواند از راه آن تمايلات قلبى، وارد شود (9) و آنها را پرورش دهد.
معلمى موفق است كه بداند تشويق و ترغيبها را در كجا به كار برده (10) و از تذكرها و تحذيرها در كجا استفاده نمايد تا موجبات رشد و كمال دانش آموزان را فراهم ساخته و از دلسردى و سستى آنان در امر تحصيل علم و دانش و درس و مدرسه جلوگيرى نمايد.
درس معلم اربود زمزمه محبتى

جمعه به مكتب آورد طفل گريز پاى را

در اين صورت است كه فراگير، احساس مى كند كه گمشده خود را پيدا كرده و شوق و اميدى براى آموختن علم و دانش در دلش جوانه مى زند و همين احساسات، او را در طى مراتب عاليه تحصيلات و پيمودن مدارج بالاى علمى، علاقه مند ساخته و يارى خواهد كرد.
بنابراين، اوليا و والدين بايد آگاه باشند كه فرزندان معصوم و گلهاى پاك خود را به دست چه كسى مى سپارند و خمير مايه وجودى آنان را از ابتدا در اختيار چه كسى قرار مى دهند.
تجليل و سپاس از معلم، زمانى امكان پذير است كه شخصيت و مقام حقيقى وى شناخته شود و پس از شناخت است كه وظيفه اوليا و والدين در بزرگداشت مقام معلم، معين و مشخص مى گردد، زيرا تجليل و سپاس از مقام معلم بدون آشنايى و شناخت قدر و منزلت آنان معنا ندارد.
اوليا و والدين محترم پس از آشنايى با نقش معلم در جامعه و شناخت وظيفه حساس و كارى او در رشد و پرورش نونهالانشان، مى توانند از وى تجليل به عمل آورند.
در صورتى كه اوليا بتوانند زمينه و امكانات رشد اين ارزشها را فراهم ساخته و با هماهنگى و همكارى بى دريغ خود با مدرسه و معلم، در جهت به انجام رسانيدن اين رسالت و مسؤ وليت بزرگ نسبت به سرمايه هاى عظيم انسانى، نقشى سازنده داشته باشند....
مى توان گفت: گامى كوچك در جهت تجليل از مقام رفيع معلم برداشته شده است.
------------------------------
1-علق (96) آيه 5.
2-معلم اول، رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم).
3-على (عليه السلام).
4-بحار، ج 1، ص 206.
5-من نصب نفسه للناس اماما فليبدا بتعليم نفسه قبل تعليم غيره و ليكن تاءديبه بسيرته قبل تاءديبه بلسنانه، و معلم نفسه و مؤ دبها احق بالاجلال من معلم الناس و مؤ دبهم (نهج البلاغه، كلمات قصار، ش 73).
6-غررالحكم.
7-غررالحكم.
8-نهج البلاغه، كلمات قصار، ش 193.
9-ان القلوب شهوه و اقبالا و ادبارا، فاتوها من قبل شهوتها و اقبالها فان القلب اذا اكره عمى (نهج البلاغه، كلمات قصار، ش 193).
10-اذا نشطت القلوب فاودعوها...و اذا نفرت فودعوها... (بحار، ج 78، ص 377).
------------------------
رضا فرهاديان

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ربيع الاول

١ ـ جریان لیله المبیت٢ ـ رحلت «زینب بنت خزیمه» همسر پیامبراكرم(صلی الله علیه و آله وسلم)...


ادامه ...

3 ربيع الاول

به آتش كشیدن خانه خدا توسط سپاهیان شامدر سوم ربیع الاول سال 64 هـ .ق. سپاهیان شام...


ادامه ...

4 ربيع الاول

خارج شدن پیامبراسلام ‌(صلی الله علیه و آله وسلم) از غار ثور پس از سه شبانه روز پیامبرگرامی...


ادامه ...

5 ربيع الاول

١ـ هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)٢ـ‌ وفات حضرت سكینه بنت الحسین (علیهما السلام)1ـ...


ادامه ...

8 ربيع الاول

شهادت امام حسن عسكری علیه السلام بر اساس روایات مشهور، امام حسن عسكری‌(علیه السلام) پس از 28 سال...


ادامه ...

9 ربيع الاول

١ـ آغاز امامت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف٢ ـ قتل عمر بن خطاب٣ ـ...


ادامه ...

10 ربيع الاول

١ـ ازدواج پیامبراكرم‌(صلی الله علیه و آله و سلم) با حضرت خدیجه(سلام الله علیها)٢ـ وفات حضرت عبدالمطلب...


ادامه ...

12 ربيع الاول

١ـ ورود پیامبرگرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله وسلم) به دهكد‎ه‌ قبا در نزدیكی مدینه٢ـ مرگ معتصم...


ادامه ...

13 ربيع الاول

آغاز دوران حكومت عباسیان از اوایل سال 130 هـ .ق عباسیان برای به دست آوردن قدرت، دست به...


ادامه ...

14 ربيع الاول

١- هلاكت یزید بن معاویه٢ـ مرگ موسی خلیفه عباسی1ـ هلاكت یزید بن معاویهیزید بن معاویه در چهاردهم...


ادامه ...

15 ربيع الاول

بنای مسجد «قبا» در نزدیكی مدینه به دستور پیامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در جریان...


ادامه ...

16 ربيع الاول

ورود اهل بیت امام حسین (علیه السلام) به شام در كتاب كامل بهایی نقل شده است كه اسرای...


ادامه ...

17 ربيع الاول

١ـ میلاد مسعود خاتم الانبیاء حضرت محمد بن عبد الله ‌(صلی الله علیه و آله و سلم)٢ـ...


ادامه ...

18 ربيع الاول

آغاز بنای مسجد النبی به دست پیامبرگرامی اسلام ‌(صلی الله علیه و آله و سلم) در هیجدهم ربیع...


ادامه ...

22 ربيع الاول

وقوع غزوه بنی نضیر پس از جنگ احد و شكست سپاه اسلام در برابر مشركان قریش، فرصتی برای...


ادامه ...

23 ربيع الاول

ورود حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) به قم یك سال پس از تبعید امام رضا(علیه السلام) از مدینـه...


ادامه ...

25 ربيع الاول

وقوع غزوه دُومةُ الجَندل در روز بیست و پنجم ربیع الاول سال پنجم هـ .ق غزوه دُومةُ الجَندل...


ادامه ...

26 ربيع الاول

صلح حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام) با معاویه در بیست و ششم ربیع الاول سال 41 هـ .ق...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page