از عوامل انحراف و موانع زندگي سالم، اعتياد به انواع مواد مخدّراست. در زمان كنوني به دلائل مختلف از جمله همسايگي باكشورهائي مانند افغانستان و پاكستان، پل ارتباطي بودن ايران برايصادرات مواد مخدر به دنيا، كشور ما را دچار اين مرض سخت وخطرناك و اين مشكل و معضل بزرگ نموده است. شايد بيش از دوميليون نفر از هموطنان ما يا به صورت اعتياد و يا تفريحي و تفنّني ازمواد مخدر استفاده مينمايند. چه جواناني كه در راه استفاده و ياقاچاق مواد مخدر جان خود را از دست دادهاند. و چه جواناني كهبخاطر اعتياد به انواع گناهان و تخلفات آلوده شده و از سرقت گرفته تاقتل و تجاوز و غيره را مرتكب ميشوند.
اعتياد پلّهاي است كه با آن، انجام بسياري از خلافها و ناهنجاريها، شدني شده است. عوامل اعتياد را چند چيز شمردهاند:
رفيق: شصت درصد معتادين از طريق رفيق ناباب آلودگي پيداكردهاند. اينجاست كه جوان سالم بايد در مسئلة رفاقت، هشدارهاياسلام و بزرگان و افراد دلسوز را گوش كند تا به دام اين نارفيقان نيفتد.
ناراحتي هاي عاطفي:چهارده درصد از معتادين باين علت معتاد شدهاند.
كنجكاوي: هشت در صد بخاطر كنجكاوي معتاد شدهاند.
لذت جويي: شش درصد بخاطر لذت از استفادة مواد مخدر آلوده شدهاند.
تسكين درد: پنج درصد براي نجات از درد جسمي معتاد شده اند.
فاميل معتاد: چهار درصد از فاميل معتاد خود اعتياد را فرا گرفتهاند.
انواع مواد مخدّر:
1ـ مواد سستيزا مانند ترياك، مُرفين، هروئين و كُدئين.
2ـ مواد توانافزا مانند كوكائين، ناس و كراتم.
3ـ مواد توهمافزا مانند حشيش، ماري جوانا، ال اس دي و غيره.
مراحل اعتياد به مواد مخدّر:
الف: آشنايي با مواد مخدّر: در اين مرحله فرد در اثر معاشرت بادوستان ناباب و تشويق آنان، كنجكاوي و احساس غروري كه در برابراين دوستان در خود ميبيند، با مواد مخدّر آشنا ميشود و به مرورزمان به اين مواد وابستگي پيدا مينمايد.
ب ـ ترديد و دودلي: در اين مرحله فرد پس از اينكه مدت زماني رابطور نامرتب از ماده مخدّر استفاده ميكند، بطور ناخودآگاه باخويشتن وارد جنگ و ستيز شده كه چه كنم تا نجات يايم؟ وليباتوجه به وابستگي جسمي و رواني به مواد، خود را ناتوان از تركميبيند و در نتيجه ميل به افزايش مواد كه در آن تدريجاً بدن به مقدارمعيني از آن خو ميگيرد، در او ايجاد ميشود.
جـ اعتياد: در اين مرحله، فرد بعد از شك و ترديد و احتمالاً مدتيترك كردن، به اعتياد قطعي كشيده ميشود! و با مصرف مواداعتيادآور، بسرعت سلامت جسمي و رواني خود را آلوده ميكند.اعتياد به ترياك با مصرف يك ماه و اعتياد به هروئين بسرعت انجام ميشود.
عوارض و ضايعات اعتياد:
1ـ فردي و جسماني: از جمله عوارض آن، بيماريهاي جسماني، دردهاي عضلاني، يبوست، تغيير در مردمك چشم، اختلال دردستگاه گوارش، خشكي دهان، خارش بدن، تشنج، گرفتگي صدا، احساس خستگي، فساد دندان و بوي بد دهان، عفونت كبد و ريه كهگاهي به مرگ ميانجامد.
2- عوارض رواني: اختلال در سازگاري رواني فرد، ضعف عصبي، سلب اراده و ابتكار، حالت جنگ و ستيز با خود، پيدايش انحرافاتاخلاقي، اضطراب و بيقراري، عدم اعتماد به نفس، ترس دائمي وصدها مشكل روحي و رواني و عاطفي ديگر.
3- عوارض اجتماعي: نداشتن علاقه به فعاليتهاي اجتماعي، بينظمي خانوادگي، قانون شكني، جرم و جنايت، ترك محل كار وتحصيل، معتاد نمودن ديگران، فروپاشي نظام خانواده، نابودي فرزندان وانحراف آنان و...
4ـ جنبة اقتصادي: معتاد به دليل عدم اشتغال و عدم بازدهي و انگلبودن، ضايعات اقتصادي بزرگي براي كشور ايجاد مينمايد. عدماحساس مسئوليت درتأمين مخارج خانواده، تهية هزينه اعتياد از راهنامشروع و اشتغال به انواع بزهكاري و دهها عوارض ديگر.
5ـ جنبة سياسي: افراد معتاد به علت بي تفاوتي نسبت به همه چيز، مشاركتي در فعاليتهاي سياسي و اجتماعي درمواقع لزوم ندارند. ومعمولاً غارتگران و مفسدين از آنها به عنوان عاملان جنايت، قتل وتوطئههاي سياسي و غير سياسي، استفاده ميكنند.
سيگار چراغ سبزي براي ساير مواد مخدّر!
در دود سيگار بيش از چهار هزار نوع مادة سمّي وجود دارد كهتعدادي از آنها سرطانزا ميباشند. وقتي اين مواد سرطان زا از دهانوارد ناي ميشوند، تغييرات سرطاني را درآن محل ايجاد ميكنند و ازآنجايي كه در نُسَج ريه، اعصاب حسّي نيست، افراد سيگاري ازمراحل رشد سرطان در ششهاي خود اطلاعي ندارند.
اين تكثير سلولهاي سرطاني در طي ساليان متمادي كه فرد بهاستعمال دخانيّات پرداخته است، ادامه مييابد تا اينكه بتدريج مبتلابه كاهش وزن، خلط خوني، بياشتهايي، سرفه، تنگي نفس، دردهايقفسة سينه و خشونت صدا ميگردد، كه متأسفانه از اين لحظه تا مرگفاصلة بسيار كمي است!
در مردان سيگاري عوارضي چون عقيمي، كاهش ميل جنسي، وناهنجاريهايي براي فرزندان از جمله لب شكري، سرطان خون وسرطان مغز در اثر سيگار ايجاد ميشود.
در زنان سيگاري، دردهاي عضلاني، دردهاي استخواني، خستگي، ضعف بدن و بياشتهايي فراوان ديده ميشود.
آيا معتاد مجرم است يا بيمار؟
جرم معتاد اين است كه مقدمات اعتياد را براي خود فراهم ساختهاست. ولي وقتي اعتياد آمد، ديگر فرد معتاد مجرم نيست. زيرا كششو عادت به مواد چنان در روح و جسم او وجود دارد كه نميتواند بهآساني دست از اعتياد بردارد. بنابر اين بايد گفت كه فرد معتاد، بيماري است كه خود در بيمار شدنش نقش داشته است. اگر اينمعني و مفهوم در بين مردم و مسئولين كشور ما جا بيفتد، شايد بتوانبا تدابيري اين بيماران را درمان نمود و از سرايت اين مرض به بقيهجلوگيري كرد.
----------------------
محمد تقي صرفي
خانواده
جوانان و اعتياد
- بازدید: 2036