در مكتب اسلام براي رام كردن غرائز وتعديل تمايلات نفساني، ازعقل، علم، تربيت، حياء اجتماعي، نظارت ملّي، قوانين كيفريصحبت شده است. ولي بزرگترين قدرتي كه در اين آئين مقدّس برايمهاركردن غرائز مورد استفاده واقع شده و نتايج بزرگ و ثمربخش بهبار آورده، احساس مذهب است. دانشمندان اذعان كردهاند كه تقريباًاز سنّ دوازده سالگي، تمايل و علاقه و عشق به مذهب در انسان پيداميشود. «موريس دبس ميگويد: گويا همة روانشناسان در اين نكتهمتّفقند كه مابين بحران تكليف و جهش ناگهاني احساسات مذهبي، ارتباطي وجود دارد. در اين اوقات يك نوع نهضت مذهبي حتي دركساني ديده ميشود كه سابق بر اين نسبت به مسائل مربوط بهمذهب و ايمان لاقيد بودهاند، حداكثر اين احساسات مذهبي درحدود 16 سالگي پيدا ميشود». جالب آنكه تمايل به مذهب در 12سالگي كه آغاز فعاليت بلوغ است، آشكار ميشود. در آن موقع غرائزهنوز بخوبي شكفته نشدهاند و مزاج كودك اسير طغيان شهواتنيست. گوئي خداوند حكيم به صورت پيشگيري قبل از بروز طوفان وطغيان غرائز، وسيلة مهار كردنشان را آماده نموده است ودوران چندسالة بلوغ را مهلت خودسازي و پرورش احساس مذهب قرار داده است.
در اين رابطه بايد به دو نكته توجه نمود: يكي آنكه اين احساسمذهبي بايد در مسير صحيح هدايت شود. در دنيايي كه صدهامذهب انحرافي وجود دارد و مطالب خرافي فراواني در دينهايتحريفي نهفته است و اين مطالب در عصر حاضر با پيشرفتهاي علمينمي سازد، گاهي جوان را دچار شك و بيديني ميكند. فقط اسلامعزيز كه دين تعقل و تفكر است، دين علم و تعلّم است و آئين خلقتو فطرت است و دين خالي از اوهام و خرافات است، ميتواند حسمذهبي جوانان را اشباع نمايد. كتاب مسلمانان، قرآن با پرستش بت وگاو و ستاره و ماه و با تمام عقايد خرافي مبارزه كرده است و بشر را بهتوحيد عقلي و علمي و عملي هدايت فرموده است. اسلام باخرافات جاهلانه و با تثليث (خدايان سه گانه مسيحيت) كه مذهبشايع غرب است مبارزه نموده است. تنها اسلام است كه هيچ گونهمطلب خرافه و وهم و خلاف عقل سالم ندارد.
دوم پرورش اين حس مذهبي است. اولين برنامة اسلام براي پرورشاين حس، دعوت انسانها به خداوند بخشنده و مهربان است.بخشندگي و مهرباني دو صفت مطبوع و دلپذيري است كه پروردگار رامحبوب نوجوان ميكند و عواطف و احساسات او را براي دوستداشتن خداوند عزيز، تهييج مينمايد و بهر نسبتي كه محبتش به خدابيشتر شود، دين و ايمانش محكمتر ميگردد.
امام پنجم (ع) فرمود: آيا دين جز محبت چيز ديگري است؟
دين اسلام بر محبّت بنا شده است. عشق به خدا و نمايندگان خدا ومؤمنين به خدا. در قرآن براي واداشتن انسانها به نيكيها و بازداشتن ازبديها، بازبان محبت واحساس سخن گفته و به دوست داشتن ودوست نداشتن خدا تكيه كرده است. مانند: خدا دادگران را دوستدارد. خدا توبه كنندگان را دوست دارد. خدا نيكوكاران را دوست دارد.خدا صابران را دوست دارد.
و ميفرمايد: خدا ستمكاران را دوست ندارد. خدا مفسدين را دوستندارد. خدا ظالمين را دوست ندارد. خدا خائنين را دوست ندارد. خدامستكبرين را دوست ندارد.
عبادات هم بر پاية تقرب و نزديكي به خدا انجام ميشود. مانند: نمازميخوانم براي نزديكي بخدا. روزه ميگيرم براي نزديكي بخدا.
براي پرورش حس مذهبي جوان بايد چند مرحله راطي كرد:
1ـ آنها را با استدلال ساده با خدا آشنا نمائيم.
2ـ خدا را با صفات نيكويش مانند رحمان و رحيم و آمرزنده بودنمعرفي كنيم.
3ـ از دوستي خدا با آنها حرف بزنيم. «اي پيامبر بگو: اگر خدا رادوست داريد از من پيروي كنيد تا خدا هم شما را دوست داشته وگناهانتان را بيامرزد و خدا آمرزند و مهربان است».
4ـ نوجوانان را به عبادات واجب و مستحب عادت داده و نماز را ازهفت سالگي به آنها آموزش دهيم.
اگر پرورش مذهبي نوجوان از دوازده سالگي بدرستي انجام پذيرد، اودر 16 سالگي يك فرد معتقد و با ايمان خواهد بود و با اين احساسميتواند در مقابل تمايلات نفساني و شهوات، مقاومت كند و ازتندروي و طغيان بركنار بماند. امّا برعكس، نوجواني كه احساساتمذهبيش مورد حمايت و پرورش قرار نگرفته و احياناً سركوب شدهباشد، نوجواني كه خواهش معنويش ارضاء نگشته و نور ايمان، ضميرش را روشن ننموده باشد، در 16 سالگي محكوم تمايلاتغريزي و شهوي خواهد بود و عواطف مذهبي پرورش نيافتهاش قادرنيست او را در مقابل انحرافات ايمني بخشد.
عبادات واجب و مستحبي كه در اسلام تشريع شده و همچنين دعا ونيايش در پيشگاه الهي از عوامل مؤثر در تحكيم دوستي و محبتپروردگار است. نماز ارتباط دهندة انسان به خالقش ميباشد. نمازگزارروزي چند بار به پيشگاه خدا ميرود و مراتب دوستي خود را بامحبوبش تجديد ميكند.
اگر گناهاني كرده آنها را بوسيلة نماز پاك ميكند و اگر چند قدمي ازخدايش دور شده، بوسيلة نماز بعدي به خدايش برميگردد. خدايواقعي آنقدر رحمت و عطوفت دارد كه باب توبه بر روي همه گشودهاست. اگر انسان آلودگي پيدا كرد، راه بازگشت به پاكي و خدا بازاست. حتي اگر توبه را شكست و باز آلوده شد، باز هم راه بازگشتدارد و باصطلاح: اگر صدبار توبه شكستي باز آي! خالقي كه درگرفتاريها و سختيهاي زندگي، تكيهگاه انسان است.
علي (ع) ميفرمايد: «ي'ا مَنْ عَلَيْهِ مُعَوَّلي!» اي تكيهگاه من! «ي'ا مَنْ اِلَيْهِشَكَوْتُ اَحْو'الي!» اي كسي كه گرفتاريهايم را فقط به او ميگويم. اين دينصحيح و ايمان واقعي است كه انسانها را از انحرافات و آلودگيها دور وپاك كرده و آنها را سعادتمند مينمايد.
امّا بدبختانه دنياي امروز به تمايلات مذهبي جوانان نه تنها كار نداردبلكه با انواع برنامههاي انحرافي اين حس را در ميان جوانان از بينميبرد. دنياي غرب آنطور كه براي يك كالاي صنعتي سرمايه گذاريكرده و اهميت قائل ميشود، براي تربيت صحيح و پرورش حسمذهبي ارزش وارجي قائل نميشود.
----------------------
محمد تقي صرفي
خانواده
جوانان و مذهب
- بازدید: 2543