سؤال 60. آيا صحيح است كه ما اهل سنت و جماعت تابع سنت حضرت عمر و جماعت معاويه هستيم؟
عمر بن عبدالعزيز در توصيه اى به ابوبكر بن محمد بن عمرو بن حزم مى گويد: آنچه از احاديث پيامبر اكرم و عمر بن خطاب يافتى فوراً آن را يادداشت كن، زيرا مى ترسم اهل علم از ميان رفته و علم نيز نابود شود.
«أنظر ما كان من حديث رسولاللّه صلَّى اللّه عليه و سلَّم أو سنّة ماضية أو حديث عمر فاكتبه، فإنّي خفت دروس العلم و ذهاب أهله».
ابنعبدالبر، التمهيد: ج 17، ص 251. «أنّ عمر بن عبدالعزيز كتب إلى أبيبكر بن محمد بن حزم أن أنظر ما كان من حديث رسولاللّه صلَّى اللّه عليه و سلَّم أو سنّة أو حديث عمر أو نحو هذا، فاكتبه لي». جلالالدين سيوطى، تنوير الحوالك: ص 5.
تبعيت از سنت غير پيامبر را در ماجرايى كه ابن سعد از صالح بن كيسان نقل مى كند نيز مى توان برداشت كرد. صالح بن كيسان ضمن بيان علت مشهور شدن زهرى مى گويد: من و زهرى به تحصيل علم و جمع آورى احاديث پيامبر صلَّى اللّه عليه و سلَّم پرداختيم. پس از جمع آورى احاديث پيامبر، زهرى سخنان صحابه پيامبر را نيز جزء سنت دانسته و پيشنهاد جمع آورى آنها را داد. من سخنان صحابه را جزء سنت ندانسته و با پيشنهاد زهرى مخالفت
كردم. زهرى به دليل جمع آورى سخنان صحابه به عنوان سنت، مورد توجه قرار گرفته و به شهرت رسيد.
«اجتمعت أنا و الزهري و نحن نطلب العلم، فقلنا: نكتب السنن، قال: و كتبنا ما جاء عن النّبيّ صلَّى اللّه عليه و سلَّم. قال: ثمّ قال الزهري: نكتب ما جاء عن الصحابة، فإنّه سنّة. قال: قلت: إنّه ليس بسنّة، فلانكتبه. قال: فكتب و لمأكتب، فأنجح و ضيّعت».
ابنسعد، الطبقات الكبرى: ج 2، ص 388 ـ 389، شرح حال زهرى و ابنكثير، البداية و النهاية: ج 9، ص 358، حوادث سال 124 هجرى قمرى، شرح حال زهرى.
اگر چنين مطالبى صحت دارد، چگونه مى توانيم ادعاى تبعيت از سنت پيامبر را داشته باشيم؟
سؤال 60. آيا صحيح است كه ما اهل سنت و جماعت تابع سنت حضرت عمر و جماعت معاويه هستيم؟
- بازدید: 1168