سؤال 67. آيا صحيح است كه حديث «خذوا شطر دينكم عن الحميراء ؛دو ثلث دين يا بخشى از دين خود را از عايشه بگيريد» سند نداشته و در هيچيك از كتابهاى معتبر حديثى نيز وجود ندارد؟
مباركفورى اظهارنظر و اعتراف چند تن از علماى بزرگ ما را در مورد اين حديث بيان كرده و مى نويسد:
1. ابنحجر عسقلانى معتقد است اين حديث سند نداشته و در هيچيك از كتابهاى حديثى معتبر نقل نشده است. تنها ابن اثير جزرى در كتاب «النهاية» خود اين حديث را بدون ذكر راويان آن، نقل كرده است.
2. ابن كثير دمشقى در مورد حديث مذكور از مزى و ذهبى سؤال كرده و اين دو عالم بزرگ ما درباره سند و متن اين حديث اظهار بى اطلاعى كرده اند.
3. سخاوى يكى ديگر از علماى بزرگ ما در اظهار نظر خود در مورد حديث ذكر شده مى نويسد: اين حديث را ديلمى در كتاب «فردوس الأخبار» خود، بدون ذكر سند نقل كرده است. مطابق نقل ديلمى متن حديث نيز با آنچه در زبان ها معروف است، متفاوت است، زيرا ديلمى حديث را اينگونه نقل كرده است: «خذوا ثلث دينكم من بيت الحميراء».
4. جلال الدين سيوطى نيز درباره حديث مذكور مى گويد: اين حديث را در هيچيك از منابع معتبر پيدا نكردم.
«و أمّا حديث «خذوا شطر دينكم عن الحميراء» يعني عائشة. فقال الحافظ ابنحجر العسقلانى: لاأعرف له إسناداً و لا رواية في شيء من كتب الحديث إلاّ في «النهاية» لابنالأثير و لميذكر من خرجه. و ذكر الحافظ عمادالدين بن كثير: أنّه سأل المزي و الذهبي عنه، فلميعرفاه. و قال السخاوي: ذكره في «الفردوس» بغير إسناد و بغير هذا اللفظ و لفظه «خذوا ثلث دينكم من بيت الحميراء» و بيض له صاحب «مسند الفردوس» و لميخرج له إسناداً. و قال السيوطي: لمأقف عليه».
مباركفورى، تحفة الأحوذي بشرح جامع الترمذي: ج 10، ص 354، كتاب المناقب، باب فضل عائشة، شرح حديث 3892 و ابن كثير، البداية و النهاية: ج 8، ص 100.
5. ابن كثير دمشقى در اظهار نظر خود در مورد حديث مورد گفتگو مى نويسد: اما حديث «خذوا شطر دينكم عن هذه الحميراء» كه بسيارى از علما در كتاب ها و مجالس آن را ذكر مى كنند، اعتبارى نداشته و در هيچيك از منابع معتبر روايى نقل نشده است.
«فأمّا ما يلهج به كثير من الفقهاء و علماء الأصول من إيراد حديث «خذوا شطر دينكم عن هذه الحميراء» فإنّه ليس له أصل و لا هو مثبت في شيء من أصول الإسلام و سألت عنه شيخنا أباالحجاج المزي، فقال: لا أصل له».
ابنكثير، البداية و النهاية: ج 8، ص 96، حوادث سال 58 هجرى قمرى، شرح حال عايشه.
6. آلوسى يكى ديگر از علماى ما نيز اين حديث را بدون سند مى داند.
«أما قصارى ما في الحديث الأوّل على تقدير ثبوته».
آلوسى، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني: ج 3، ص 206، تفسير آيه 42 سوره آلعمران.
اگر چنين مطلبى صحت دارد، چرا علماى ما بدون در نظر گرفتن ضعف اين حديث آن را جزء فضايل حضرت عايشه دانسته و در محافل و مجالس علمى نقل مى كنند؟
چرا با استناد به اين گونه احاديث، سعى در اثبات افضليت حضرت عايشه بر حضرت فاطمه پاره تن رسول اللّه داريم؟
سؤال 67. آيا صحيح است كه حديث «خذوا شطر دينكم عن الحميراء ؛دو ثلث دين يا بخشى از دين خود را از عايشه بگيريد» سند نداشته و در هيچيك از كتابهاى معتبر حديثى نيز وجود ندارد؟
- بازدید: 1367