2- دايه هاى پيامبر صلى الله عليه و آله

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

كلينى رضوان الله عليه از حضرت امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود:
لما ولد النبى صلى الله عليه و آله مكث اياما ليس له لبن . فاءلقاه ابوطالب على ثدى نفسه ، فاءنزل الله فيه لبنا فرضع منه اياما حتى وقع ابوطالب على حليمة السعدية فدفعه اليها.
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله متولد گرديد چند روزى شير براى خوردن ايشان پيدا نشد. ابوطالب او را بر سينه خويش گذارد و خداوند تبارك و تعالى در پستانش شير قرار داد. چند روزى پيامبر صلى الله عليه و آله از آن شير مى نوشيد ، تا اينكه ابوطالب حليمه سعديه را پيدا كرده و پيامبر را بدو سپرد. (90)
تاريخ نگاران گفته اند: رسول خدا صلى الله عليه و آله از مادرش آمنه ، سه روز - و به قولى هفت روز - شير خورد. پس از او ثويبه اءسلميه ، كنيز ابولهب (91) چند روزى پيش از آمدن حليمه سعديه به آن حضرت شير داد.
مؤلف كتاب (( ازهار بستان الناظرين )) گفته است :
(( ثويبه ، (كنيز) آزاد شده ابولهب بود و او را زمانى آزاد كرد كه مژده تولد پيامبر صلى الله عليه و آله را براى او آورد. ثويبه هر گاه بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وارد مى شد ، پيامبر و حضرت خديجه (س) او را گرامى مى داشتند. حضرت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله هميشه از مدينه براى او لباس و هديه مى فرستاد. او پس از فتح خيبر درگذشت .
و در (( سيره مغلطاى )) (92) آمده :
(ثويبه) در سال هفتم هجرى وفات يافت . خبر وفاتش به رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد. آن حضرت از پسرش مسروح جويا شدند. به حضرتش پاسخ دادند كه مرده است . از خويشاوندانش سؤال فرمود. گفتند: كسى از آنها باقى نمانده است . ابوعمرو اين مطلب را ذكر كرده است .
ابن ثويبه پيش از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به حمزة بن عبدالمطلب عليه السلام شير داده بود و پس از پيامبر ، ابوسلمة بن عبد الاسد مخزومى را.
ابونعيم گفته است :
كسى را غير از ابن منده نمى شناسم كه اسلام آوردن او را تاءييد كرده باشد. بعد از يك سال از مرگ ابولهب ، برادرش عباس او را در خواب ديد. از او پرسيد: در چه حال هستى ؟ گفت : در آتش هستم ولى شبهاى دوشنبه از عذابم كاسته مى شود و از ميان اين دو انگشتم آب مى نوشم (و به ميان انگشت سبابه و انگشت شست اشاده كرد). علت آن اين است كه ثويبه را زمانى كه مژده تولد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را به من داد آزاد كردم . او آن حضرت را شير داده بود.
ابن جوزى گفته است :
اگر خداوند متعال با ابولهب كافر كه در آتش است و در نكوهش او سوره اى از قرآن بر پيامبر نازل كرده است به علت خوشحال شدنش در شب تولد پيامبر صلى الله عليه و آله چنين رفتار مى كند ، پس چگونه است حال مسلمان خداپرست از امت پيامبر صلى الله عليه و آله كه از تولد رسول خدا مسرور شده آنچه را كه به دست مى آورد به ميمنت اين روز بزرگ خرج مى كند؟ هنوز مسلمانان به خصوص در شهر مكه مكرمه ماه تولد حضرتش را جشن مى گيرند. و من در هندوستان چيزى بزرگتر و باشكوهتر از مردم مكه ديدم : آنان ميهمانيها برپا داشته در آن شبها صدقات مى دهند. اظهار سرور و شادمانى كرده بر خيرات و مبرات مى افزايند و علاقه زيادى به خواندن روايات ولادت حضرتش دارند. و در اين مورد خير و بركت بر آنها نازل مى شود و از الطافى كه مورد تجربه قرار گرفته اين است كه آن سال بر كسانى كه اين چنين جشنها و ضيافتهايى را برپا مى كنند سال بركت و امنيت و آسايش خواهد بود. خداوند متعال ما و شما را در جهت انجام كارهاى خير و نيكو موفق بدارد و ما را به راه سنت پيامبر هدايت فرمايد. او ما را بس است و چه نيكو روزى دهنده اى است !. )) (93)
(حليمه سعديه)
از شيردهندگان آن حضرت ، حليمه سعديه رضوان الله عليها بود. او دختر ابوذؤيب - كه نامش عبدالله بن حارث و نسبش به قيس بن عيلان مى رسيد - بود. حليمه زنى بود كه دوره شير دادن پيامبر را در زمانى كه شوهرش حارث بن عبدالعزى بود كامل نمود. برادران و خواهران رضاعى پيامبر ، عبدالله و ضمره - پسران حارث - و انسه و خذامه - دختران حارث - بودند. خذامه همان است كه به لقب شيماء شهرت داشت و خانواده اش او را تنها بدين نام مى خواندند.
زمانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در نزد آنان بود ، به همراهى مادرش از آن حضرت نگهدارى مى كرد.
قطب راوندى در حديثى مرسل (94) روايت كرده :
لما ولد النبى صلى الله عليه و آله قدمت حليمة بنت ابى ذؤيب فى نسوة من بنى سعد بن بكر ، تلتمس الرضعاء بمكة . قالت : فخرجت معهن على اءتان و معى زوجى ، و معنا شارف لنا ما تبض بقطرة من لبن ، و معنا ولد ما نجد فى ثديى ما نعلله به و ما نام ليلتنا جوعا. فلما قدمنا مكة لم تبق منا امراة الا عرض عليها محمد فكرهناه فقلنا: يتيم ، و انما يكرم الظئر الوالد.
فكل صواحبى اخذن رضيعا و لم آخذ شيئا فلما لم اجد غيره رجعت اليه فاخذته فاتيت به الرحل فامسيت ، و اقبل ثدياى باللبن حتى ارويته و ارويت ولدى اءيضا ، و قام زوجى الى شارفنا تلك يلمسها بيده ، فاذا هى حافل فحلبها و اروانى من لبنها و روى الغلمان فقال : يا حليمة لقد اصبنا نسمة مباركة . فبتنا بخير و رجعنا. فركبت اءتانى ثم حملت محمدا معى . فوالذى نفس حليمة بيده لقد طفت بالركب حتى ان النسوة يقلن : يا حليمة ، امسكى علينا ، اهذه اءتانك التى خرجت عليها؟ قلت : نعم ، ما شاءنها؟ قلن : حملت غلاما مباركا ؛ و يزيدنا الله كل يوم و ليلة خيرا. و البلاد قحط و الرعاة يسرحون ثم يريحون ، فتروح اغنام بنى سعد جياعا و تروح غنمى شباعا بطانا حفلا (95) ، فتحلب و تشرب .
(( زمانى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله متولد گرديد ، حليمه دختر ابوذؤيب همراه گروهى از زنان بنى سعد بن بكر براى يافتن بچه هاى شيرخوار راهى مكه شد. گويد: من بر ماده الاغى همراه با شوهر و شتر پيرى كه حتى يك قطره شير نداشت در پى آنان به راه افتاديم . فرزندى همراهمان بود كه در پستانم شير نداشتم تا به او بدهم و او آن شب را تا بامداد از گرسنگى به خواب نرفت . پس از وارد شدن به مكه حضرت محمد صلى الله عليه و آله (براى شير دادن) به همگى ما پيشنهاد كردند ولى بدليل يتيم بودن از پذيرفتن او خوددارى كرده گفتيم دايه را پدر بچه احترامى مى كند (و او هم كه پدر ندارد). هر كدام از زنان فرزندى را قبول كردند مگر من كه كسى را نيافتم . ناچار بازگشته او را پذيرفتم و با خود به كاروان آوردم . شب هنگام ناگهان يافتم كه هر دو پستان من پر از شير شدند. تا جايى كه نه تنها او را بلكه فرزندم را هم شير دادم . همسرم به نزديك شتر رفت و دستى بر او كشيده مشاهده كرد كه پستانش پر از شير شده است ! او را دوشيد و از شيرش به من داد به ديگر كودكان نيز بداد. گفت : حليمه ، انسان مباركى نصيب ما شده است .
آن شب را به خوشى به روز آورديم و بامدادان بازگشتيم . بر مركب خود سوار شده حضرت محمد صلى الله عليه و آله را در آغوش گرفتم . سوگند به كسى كه جان حليمه در اختيار اوست در ميان زنان سواره آنچنان تند و سريع راندم كه زنها گفتند: حليمه ! آهسته تر! آيا اين همان مركبى نيست كه در وقت آمدن به مكه بر آن سوار بودى ؟! گفتم : آرى ، مگر چه شده است ؟ گفتند: كودك مبارك و خجسته اى همراه دارى .
از آن روز بركت خداوند شب و روز بر ما افزون گرديد. در حاليكه شهرها را قحطى فرا گرفته بود و چوپانها سرگردان از سويى به سوى ديگر (در جستجوى علوفه) بودند. و در حالى كه گوسفندان بنى سعد گرسنه بودند ، گوسفندان من سير و فربه بودند و پستانهاى آنها پر از شير بود كه دوشيده و نوشيده مى شد. )) (96)
در اين مورد اشعارى گفته اند:
لقد بلغت بالهاشمى حليمة         مقاما علا فى ذروة العز و المجد
مقام و مرتبه حليمه به سبب آن هاشمى به اوج عزت و افتخار رسيد.
و زادت مواشيها و اخصب ارضها         و قد عم هذا السعد كل بنى سعد
دامهايش زياد شده و زمينش سبز و خرم گرديد و اين خوشبختى تمام بنى سعد را فرا گرفت .
در خبر است كه :
(( حليمه در زمانى كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله با خديجه ازدواج فرمود نزد ايشان رفته از خشكسالى و نابودن شدن دامها شكايت نمود. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله موضوع را با حضرت خديجه در ميان گذاشت . پس آن حضرت صلى الله عليه و آله چهل گوسفند و شتر به حليمه داد و او به نزد خانواده اش بازگشت . بعد از بعثت پيامبر حليمه به نزد ايشان آمد و خود و همسرش اسلام آوردند. )) (97)
طبرسى در كتاب (( اعلام الورى )) روايت كرده : در جنگ حنين دختر حليمه اسير گرديد. نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ايستاد و گفت : اى محمد ، خواهرت دختر حليمه در جنگ اسير شده است . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رداى خود را درآورده آن را پهن كرد و او را بر آن نشانيد. آنگاه نزديك او آمده با او صحبت كرد. (اين زن همان كسى بود كه در دورانى كه مارش به آن حضرت شير مى داد او را در آغوش مى گرفت و نگهدارى مى كرد.)
خواهر درباره زنان اسير با پيامبر صحبت كرد. حضرتش فرمود: (( سهم خود و بنى عبدالمطلب را به تو واگذار مى كنم . اما در مورد آنچه به مسلمانان مربوط است (در حضور مردم) مرا شفيع قرار ده . )) چون نماز ظهر تمام شد (شيماء) برخاست و صحبت كرد و آنان نيز صحبت كردند. همه حق خود را به او بخشيدند ؛ بجز اءقرع بن حابس و عيينة بن حصن ... و روايت شده كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند:
(( هر كس از شما حق خود را نگيرد ، در برابر هر شخص ، شش سهم از نخستين غنيمتى كه به دست مى آورد به او تعلق مى گيرد. )) پس همگى زنان و كودكان مردم را باز پس دادند. (98)

- پینوشتها -

90- اصول كافى 1: 448.
91- الكامل 1: 356.
92- مغلطاى بن قليچ مورخ و محدث ترك مصرى در قرن هشتم هجرى . از آثار اوست الزهر الباسم فى سيرة اءبى القاسم صلى الله عليه و آله كه آن را با نام (( الاشاره )) خلاصه كرده است . ( الاءعلام )
93- ازهار بستان الناظرين : 320 321 با اندكى اختلاف .
94- حديث مرسل حديثى است كه يك راوى از سند اول يا وسط يا آخر آن ساقط شده باشد يا كسى كه معصوم عليه السلام را درك نكرده ، بدون واسطه يا با واسطه مبهمى مانند (( عن رجل )) يا (( عن بعض اصحابنا )) از معصوم عليه السلام حديث نقل كند و به عبارت ديگر سند حديث متصل نباشد.
95- در نسخه متن حفلاء است .
96- الخرائج و الجرائح 1: 81 82 با كمى اختلاف ؛ بحارالاءنوار 15: 331 332؛ السيرة النبوية 1: 150؛ الكامل 1: 356 357؛ سيره ابن اسحاق : 49 50؛ الوفا باءحوال المصطفى صلى الله عليه و آله 1: 108.
97- بحارالاءنوار 15: 401.
98- رك . اعلام الورى : 126 127.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page