هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله به تنهايى در برابر دشمن قرار گرفت و نيروهاى پا به فرار گذاشتند حضرت دستها را به طرف آسمان بالا برده و عرضه داشت : اللهم لك الحمد و اليك المشتكى و انت المستعان جبرئيل نازل شدو عرضه داشت : يا رسول الله دعايى را نمودى كه حضرت موسى در لب دريا به آن دعا از خدا خواست كه دريا را براى او بشكافد و بنى اسرائيل را از دست فرعونيان نجات دهد.
سپس حضرت به ابى صفيان فرمود: مشتى ريگ از زمين برداشته و به او بدهد ابوسفيان مشتى ريگ برداشته و به حضرت داد، حضرت ريگها را به طرف مشركين پرتاب كرد (ثم قال : شاهدت الوجوه ) سپس براى بار ديگر سر را به طرف آسمان بلند كرده و عرضه داشت : اللهم ان تهلك هذه العصابة لم تعبد و ان شئت ان لاتعبد لا تعبد (273).
انصار كه صحنه نبرد را ترك كرده بودند ناگاه صداى عباس را از صحنه نبرد شنيدن پس قوت يافته و از دره ها و كوهها برگشتند شمشيرها را از غلاف بيرون كشيدند و درجواب عباس لبيك گفتند و به صحنه نبرد بازگشتند.
خداوند دعاى بنده صالحش را مستجاب كرد و جنود پروردگار به پشتيبانى سپاهيان اسلام فرود آمدند در اين هنگام بود كه نصرت الهى در قالب ملائك از آسمان نازل گرديد و براى بار ديگر جنگ آغاز شد و سپاه هوازن توسط نيروهاى غيبى اسلام شكست خوردند. اين شكست به گونه اى بود كه سپاهيان دشن صداى شمشيرهاى ملائك را از آسمان مى شنيدند.
در پى شكست سپاه هوازن ، فرمانده سپاه هوازن به دست تواناى على - عليه السلام - كشته شد دريد بن صمت طراح نظامى هوازن نيز به درك واصل گرديد و اساس سپاه هوازن درهم پاشيد و در نتيجه سپاه هوازن با ثروتهايى كه به همراه خود آورده بودند به غنيمت سپاه اسلام درآمد و مالك بن عوف نيز به اسارت سپاه اسلام درآمده و اسلام را پذيرفت .
رسول خدا صلى الله عليه و آله پس از جمع آورى غنائم بسيار، بخشى از اموال را به اسراى هوازن به عنوان تاءليف قلوب بازگردانيد و دوازده نفر از هوازن را انتخاب كرده و به هر يك يك صد شتر بخشيد، بخشى از اموال ، را نيز به رؤ ساى قريش ابى سفيان بن حرب و معاوية بن ابى سفيان و مالك بن عوف عطا فرمود(274).
- پینوشتها -
273- تفسير قمى ، ج 1، ص 287
274- تفسير قمى ، ج 2، ص 278، تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 64
نزول نصرتهاى غيبى :
- بازدید: 1225