89 «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِى كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِکَ شَهِيداً عَلى هوُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَيْکَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَىْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِينَ »
ترجمه :
89. و روزى كه مبعوث مىكنيم در هر امّتى شهيدى بر آن امّت از نفوس خود آنها، يعنى از بشر كه از جنس آن امّت باشند و مىآوريم تو را كه شهيد باشى بر اينها و نازل كرديم بر تو كتابى كه بيان مىكند از براى هر شيئى و هدايت مىكند و رحمت است و بشارت مىدهد از براى مسلمين.
تفسير :
[روز قيامت براى هر امتى گواهى آورده مىشود]
(وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِى كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ) يوم قيامت، انبيا و رسل و خلفاى الهى كه در هر زمانى خالى از حجت معصوم نيست و شهادت آن مقبول است و احتياج به بيّنه نيست، بر اهل زمانشان شهادت بر اعمال آنها مىدهد، كه نتوانند انكار كنند.
و اين جمله دليل بر مذهب شيعه است طبق اخبار معتبره كه، «إنّ الأرض لا تخلو من حجّة أمّا ظاهر مشهود أو غائب مستور» (1) .
«لو خَلَت الأرض عن الحجة لساخت بأهلها ولماجت بأهلها» (2) . و نيز دلالت دارد بر اينكه حجج الهى عالم به جميع افعال و اعمال بندگان هستند و چيزى بر آنها مستور نيست و نيز دلالت دارد بر مقام عصمت آنها زيرا غير معصوم شهادتش قابل خطا و اشتباه هست و مراد از (أُمَّةٍ) اهل زمان هر يك از آنهاست و بايد حجت و شاهد از جنس بشر باشد كه مراد (مِنْ أَنْفُسِهِمْ) است.
(وَ جِئْنا بِکَ شَهِيداً عَلى هوُلاءِ)، بعضى گفتند مراد تمام امّت است تا قيامت (3) ، بعضى گفتند اهل زمان خود (4) ، در بعض اخبار دارد ائمه اطهار شاهد بر اهل زمان خود هستند (5) .
لكن ظاهر آيه شريفه به نظر مىآيد مشارٌ إليه (هوُلاءِ) شهدا باشند از آدم تا حضرت بقية الله كه آنها شهداى بر خلق هستند و پيغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) شهيد بر آنهاست و مكرر گفتهايم كه اخبار در تفسير قرآن بيان مصداق است و منافى با عموم ندارد و از اين جمله استفاده مىشود كه حضرت رسالت با اتمام انبيا بوده و از اعمال آنها با خبر بوده و مشاهده مىكرده، چنانچه در حق اميرالمومنين هم دارد كه فرمود :
«كنت مع الأنبياء سرّاً ومع محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) جهراً» (6) .
[خصوصيات قرآن]
و (نَزَّلْنا عَلَيْکَ الْكِتابَ) همين قرآن مجيد كه داراى چند خصوصيت است :
اول، (تِبْياناً لِكُلِّ شَىْءٍ) كه مىفرمايد: (وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلّا فِى كِتابٍ مُبِينٍ) (7) غاية الأمر از براى قرآن ظاهرى است كه به فهم بندگان نزديك است وباطنى تا هفتاد بطن كه علم آن مختص به ائمّه : است كه راسخون در علم هستند كه مىفرمايد: (وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللهُ وَ الرّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ) (8) الآية.
دوم، (وَ هُدىً) كه مىفرمايد: (إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِى لِلَّتِى هِىَ أَقْوَمُ) (9) .
سيم، (وَ رَحْمَةً) چه رحمتى بالاتر از اينكه [شامل] بر جميع سعادات دنيويه و اخرويه و نجات از مهالك نشأتين باشد.
چهارم، (وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِينَ)، چنانچه مىفرمايد: (وَ يُبَشِّرُ الْمُوْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً) (10) .
_______________________________________________________________________
1. اگر زمين از حجت الهى خالى بماند، هرآينه نسبت به زمينيان به خروش آمده و آنها را فرو مىبرد. غيبة النعمانى: ص139؛ كافى: ج1، ص179 و بحار الأنوار: ج23، ص29. (بااندكى اختلاف در منابع).
2. تفسير التبيان: ج6، ص417 تفسير القمى: ج1، ص388؛ تفسير جوامع الجامع: ج2،ص343 و بحار الأنوار: ج7، ص309 و ج3، ص73.
3. همان.
4. همان.
5. من با پيامبران ديگر به صورت پنهانى و با محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به صورت آشكار بودم. حديث ازپيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده با عبارت: «يا على كنت مع الأنبياء سراً و معى جهراً؛ اى على! باپيامبران ديگر به صورت پنهانى و با من به صورت آشكار بودى». حلية الابرار، «سيد هاشم بحرانى»: ج2، ص17؛ نفس الرحمن فى فضائل سلمان، «طبرسى»: ص117 و نفحات الأزهار،«سيد على ميلانى»: ص111، ح305.
6. و هيچتر و خشكى نيست مگر در كتاب روشن واضح. سوره انعام: آيه 59.
7. و حال آنكه علم به تفسير و تأويل قرآن را كسى نداند جز خدا و كسانى كه راسخ در علم هستند. سوره آل عمران: آيه 8.
8. محققاً اين قرآن مجيد ارشاد مىكند به راهى كه آن راه محكمترين راههاست. سوره إسراء: آيه 9.
9. و بشارت مىدهد مؤمنين را. كسانى كه عمل نمايند اعمال صالحات را محققاً از براى آنهاست اجر بزرگى. سوره إسراء: آيه 9.
10. عدل يعنى به هر صاحب حقى، حق او [تمام و كمال] داده شود.
آیه 89 «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِى كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ..... »
- بازدید: 862