90 «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِْحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِى الْقُرْبى وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ »
ترجمه :
90. خداوند تبارك و تعالى به سه چيز امر فرموده: عدل و احسان و ايتاى ذى القربى و از سه چيز نهى نموده: فحشا و منكر و بغى، بايد شما بندگان متذكر شويد و فراموش نكنيد.
تفسير :
[در بيان اقسام عدل]
(إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ) «عدل» در عقايد خالى از افراط و تفريط، يعنى نه چيزى در دين اضافه كند كه بدعت بگذارد يا غلو كند و نه منكر يكى از ضروريات شود كه مرتد مىشود و هر دو از اقسام كفر است. و عدل در اخلاق كه از صفات حميده است، و دو طرف آنها از صفات خبيثه افراط و تفريط. و عدل در احكام به اتيان واجبات و ترك محرمات. و نيز عدل به معنى «إعطاء كل ذي حق حقه» (1) و صاحبان حقوق بسيارند: حق الله و حق الرسول و الأئمّه والعلماء و أبوين و اولاد و اقارب و هم جوار، بلكه مومن كه فرمود :
«للمومن على أخيه ثلاثون حقاً لا براءة له منها إلّا بالأداء أو العفو» (2) .
(وَ الاِْحْسانِ) بذل مال و جاه و خدمت به بندگان خدا زايد بر مقدار واجب و اتيان به اعمال صالحه و افعال مستحبه و هدايت و ارشاد خلق و اصلاح امور بندگان و قضاى حوايج آنها و هر حَسَن [= نيكى] كه نفعش عايد به غير شود بلكه احسان به نفس هم ممكن است شامل شود و مفسّرين در عدل و احسان هر كدام وجهى گفتند كه تمام بدون مدرك و تفسير به رأى است.
[در بيان ايتاى به نزديكان ]
(وَ إِيتاءِ ذِى الْقُرْبى) اگر مراد ذى القربى موتى باشد مراد صله رحم است از آبا و امّهات و اجداد و جدات و إن علوا (3) و اولاد و احفاد و إن نزلوا (4) و اخوه و اخوات و اولاد آنها و اعمام و عمّات و اخوال و خالات و اولاد آنها، كه در طبقات ارث هستند تمام ذى القربى هستند. و اگر مراد ذى القربى حضرت رسالت باشد، چنانچه اخبار بسيارى داريم هم در ذيل همين آيه و هم در آيه خمس، كه در سوره انفال مفصّلاً بيان كرديم (5) ائمه اطهار هستند كه يك سهم خمس راجع به آنهاست.
(وَ يَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ) «فحشاء» افعال قبيحه كه در نظر عرف و عقلا زشت است و از همين باب است فحش كه با سبّ فرق دارد؛ مثل نسبت لواط و زنا نسبت به غير يا زن يا مادر و خواهر و دختر او به عبارات ركيكه (وَ الْمُنْكَرِ) معاصى كه در نظر شرع منكر است و از اين باب است نهى از منكر كه شامل جميع معاصى مىشود: صغيره و كبيره، ظاهريه و باطنيه، قوليه و فعليه.
[اطلاقهاى بغى]
(وَ الْبَغْىِ) تجاوز از حد است و لذا اطلاق بر زنا مىشود، زانيه را بغىّ مىگويند، و بر ظلم مىشود، و بر خروج بر امام مثل اصحاب جمل و صفين و غير اينها فئه باغيه بر حسود مىشود و امثال اينها (يَعِظُكُمْ) مواعظ الهيه، ارائه طريق به صراط مستقيم و انذار از سبل شيطانى و عقوبات اخروى و بليّات دنيوى (لَعَلَّكُمْ) يعنى بايد و شايد (تَذَكَّرُونْ) متذكر شويد و پند بگيريد.
تنبيه :
اخبار بسيارى در ذيل اين آيه و آيه قبل داريم كه تفسير كردند به مصاديق خاصه، مثلاً عدل را به توحيد و الاحسان به پيغمبر و ذىالقربى به اميرالمومنين و فحشا به اولى و منكر به دومى و بغى به سومى و در بعض آنها ذى القربى را به ائمه اطهار و در آيه قبل در ذيل (تِبْياناً لِكُلِّ شَىْءٍ) بيان علم ائمّه : از گذشته و آينده مثل رويت كف دست و البته مصاديق اتم عدل و احسان و ذى القربى و فحشا و منكر و بغى را بيان مىفرمايد. و البته علم به ظاهر و باطن قرآن تا هفتاد بطن اختصاص به اين خاندان دارد و اين اخبار چون مفصل است و در برهان نقل كرده لذا خوددارى كرديم از نقل آن به آنجا رجوع كنيد (6) .
__________________________________________________________________
1. مؤمن بر گردن برادرش سى حق دارد كه از عهده او برداشته نمىشود، مگر به اداى آنها يا گذشت از آنها. جامع السعادات: ج1، ص72 و التحفة السنية: ص328 و بحار الأنوار :ج71، ص222، ح403 و ص223، ح9 و ص357، ح4. (با اندكى تفاوت در عدد حقوق درهمه منابع).
2. و اگر چه بالا بروند.
3. اگر چه پايين بيايند.
4. ر.ك: همين تفسير، ج9، ذيل آيه 41 سوره انفال.
5. كافى: ج1، ص61، ح6؛ تفسير البرهان: ج4، ص471، ح1؛ تفسير السمرقندى: ج2،ص287 و تفسير عياشى: ج2، ص288، ح56 و 57.
6. اى كسانى كه ايمان آورديد! بايد به عهدهاى خود وفا كنيد. سوره مائده : آيه 1.
آیه 90 «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِْحْسانِ ..... »
- بازدید: 1512