درايت و تدبير رسول الله (ص) در حل و فصل مشكلات در نوع خود بى نظير بود. معضلات را چنان با سرانگشت تدبير و داورى حكيمانه خود برطرف مى كرد كه همه را به شگفتى وامى داشت . اگر چنين داورى حكيمانه اى نبود گاهى ممكن بود جنگ و درگيرى خونينى ميان قبيله ها و افراد رخ دهد.
ده سال از ازدواج محمد امين (ص) با خديجه مى گذشت و او اكنون سى و پنج ساله بود. طايفه هاى قريش براى تجديد بناى كعبه گرد هم آمدند و كار ساختمان را ميان خود تقسيم كردند تا آنكه بر سر نهادن حجرالاسود در جايگاهش كشمكش پيش آمد؛ چون هر طايفه اى مى خواست افتخار نصب حجرالاسود نصيبش گردد. آنان پيمان خون بستند كه تا پاى مرگ بايستند. طايفه بنى عبدالدار، تشتى پر از خون آوردند و با طايفه بنى عدى بن كعب هم پيمان شدند تا پاى مرگ ايستادگى كنند و دست خود را در آن خون فرو بردند و به علقه الدم معروف شدند(822).
اين نزاع ، چهار يا پنج روز به طول انجاميد تا آنكه فردى پيشنهاد كرد قريش هر كه را نخست از در مسجد درآيد، ميان خود حكم قرار دهند و هر چه گفت ، بپذيرند. همه اين پيشنهاد را پذيرفتند. نخستين كسى كه از مسجد در آمد، محمد امين بود. چون او را ديدند، ناگهان همه هم صدا، خشنودى خويش را ابراز داشتند و گفتند: هذا الامين رضينا هذا محمد؛ ((اين امين است ، به داورى او تن مى دهيم ، اين محمد است )).
چون محمد از ماجرا آگاه شد، پارچه اى را درخواست كرد. سپس خود، حجرالاسود را در ميان آن نهاد و فرمود هر طايفه اى يك گوشه آن را بگيرد و بلند كند. پس نمايندگان طايفه ها پيش آمدند و آن را بلند كردند و به پاى كار رسانيدند. آنگاه محمد امين ، با دست خود، سنگ را برداشت و در جايگاه خاص آن نهاد. بدين سان ، ماجرايى را كه ممكن بود به خونريزى بينجامد، به خوبى پايان داد(823).
- پینوشتها -
822- محمد ابراهيم آيتى ، تاريخ پيامبر اسلام ، ص 80.
823- سيره النبويه ، ج 1، ص 209.
106 - داورى خردمندانه
- بازدید: 1362