کشته شدن عمرو بن عبدود و به دنبال آن نوفل بن عبد الله رعبى سخت در دل مشرکین انداخت و فکر بازگشت و فرار به مکه را در مغز آنها پرورانید و در این خلال که کار بر مسلمانان نیز سخت شده بود اتفاق دیگرى افتاد که براى مسلمانان بسیار سودمند واقع شد و یکسره جنگ را به سود مسلمانان پایان داد و احزاب را فرارى داد،و آن اسلام یکى از سرشناسان قبیله غطفان ـیعنى نعیم بن مسعود بود.
هنگام شام بود و رسول خدا(ص)نماز خفتن را خوانده و در فکر تنظیم سپاه و گماردن پاسداران آن شب براى نگهبانى بود که دید شخصى به جایگاه او نزدیک گردید و چون جلو آمد خود را معرفى کرده حضرت دید نعیم بن مسعود است.
نعیم آهسته به رسول خدا(ص)عرض کرد:من مسلمان شدهام ولى هنوز کسى از نزدیکان و قوم و قبیله ام از اسلام من مطلع نشده اینک آمده ام تا اگر دستورى فرمایى و کارى از من ساخته باشد انجام دهم!
پیغمبر بدو فرمود:تو یک نفر بیش نیستى،اما اگر بتوانى به وسیلهاى میان لشکر دشمن اختلاف بینداز،زیرا نیرنگ در جنگها به کار رود!
داستان دیگرى که ضمیمه شد و احزاب را به فرار مصمم ساخت
- بازدید: 564