چون رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله رحلت كردند، گروهى در سقيفه ى بنى ساعده جمع شده و طبق نقشه ى قبلى ابوبكر را به خلافت نشاندند. خليفه شروع به سروسامان دادن كارهاى تشكيلاتى شد و از آن جمله نماينده ى فاطمه عليهاالسلام را از فدك بيرون نمود و بدين وسيله فدك فاطمه را عدوانا تصاحب كرد، و طبق نقل ابن ابى الحديد اين تصرف عدوانى ده روز پس از رحلت رسول خدا بود. [ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 263.] از عايشه (دختر ابوبكر) نقل شده: چون فاطمه عليهاالسلام آگاه شد كه خليفه فدك را تصرف نموده و فاطمه عليهاالسلام را از آن منع كرده (لما بلغ فاطمه اجماع ابى بكر على منعها فدك...) [ابن ابى الحديد ج 16 ص 249.] دختر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به سراغ خليفه شتافت و در مورد فدك از سه طريق استحقاق خود را اعلان كرد:
اولا: فاطمه عليهاالسلام مالك فدك بود و اين سرزمين با اختيار او اداره مى شد و در هيچ قانون شرع و جامعه، كسى را كه به چيزى مالك است، بدون دليل از آن چيز ممنوع نمى سازند و لذا آن بانوى گرامى با تعجب فرمود: ابوبكر! اى پسر ابوقحافه! چرا فدك مرا تصرف كرده اى؟ و اميرالمومنين على عليه السلام در اثبات مالكيت فاطمه عليهاالسلام بر فدك (در نامه ى چهل و پنج نهج البلاغه) به عثمان بن حنيف مى نويسند:
بلى كانت فى ايدينا فدك من كل ما اظلته السما، فشحت عليها نفوس قوم، و سخت عنها نفوس آخرين، و نعم الحكم اللَّه... [ابن ابى الحديد، ج 16، ص 208- فيض الاسلام، ص 967.] آرى از آنچه آسمان بر آن سايه مى افكنده، تنها فدك را داشتيم، آن هم گروهى (خلفا) بر آن بخل ورزيده و تصرف كردند و گروهى ديگر (ما اهل بيت) سخاوت به خرج داده و خشم پوشى نمودند، ولى خداوند خوب داورى است.
اميرالمومنين على عليه السلام در اين فراز به مالكيت فاطمه عليهاالسلام بر فدك اشاره نموده و تصرف آن را از سوى خليف نامشروع و حاكى از بخل و حسد دانسته و در پايان، خدا را به داورى مى خواند، كه خود دليل بر مظلوميت فاطمه عليهاالسلام و غصب فدك مى باشد.
ثانيا: فاطمه عليهاالسلام از طريق بخشش و هديه وارد شد و به ابوبكر گفت:
پدرم فدك را در زمان خود به امر الهى به من بخشيده است و من مالك آن مى باشم (فقالت عليه السلام ان فدك و هبها لى رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله... [شرح ابن ابى الحديد، ج 16، ص 216.]) و چون ابوبكر به اين ادعا شاهد خواست، اميرالمومنين و ام ايمن- كه به تصديق رسول خدا از اهل بهشتند- فاطمه عليهاالسلام را تاييد كردند... و اين موضوع حقيقتى است كه پروردگار عالم در آيه 38 سوره ى روم و 26 سوره ى اسرا به آن دستور داده، [و آت ذاالقربى حقه.] و اكثر دانشمندان و مفسرين و مورخين اهل سنت نيز در ذيل همين آيه آن را مورد تاييد قرار داده اند. از جمله ابن ابى الحديد در جلد 16 ص 275 و 268 مى گويد: و لما نزل قوله تعالى: «و آت ذالقربى حقه» دعا النبى صلى اللَّه عليه و آله فاطمه عليهاالسلام فاعطاها فدك.
هنگامى كه آيه مورد بحث نازل شد، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فاطمه را فراخوانده، فدك را به او تمليك كرد. [در اينجا ملاحظه مى شود كه ادعاى دوم نيز از نظر قرآن و تاريخ ثابت است.] ثالثا: فاطمه ى زهرا چون ملاحظه كرد ابوبكر به دو راه قبلى ترتيب اثر نداد، از راه ارث وارد شد و گفت: «در روى زمين من تنها فرزند پدرم مى باشم و فدك را از اين طريق مى خواهم.» و سپس بين آن حضرت و ابوبكر مطالبى رد و بدل شد كه همينك ملاحظه مى فرماييد.
فاطمه چه ادعايى بر فدك داشت؟
- بازدید: 902