كوثر يكم: مرواريد چشم

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

نخستين بار كه نام نامى برترين بانوى جهان گوش هوشم را نوازش داد، تنگ ظهر تابستانى تشنه و تبدار بود كه مادرم گفت: احمد، خدا «آب» را مَهر فاطمه ى زهرا عليهاالسلام قرار داده است، به گاه آشاميدن آن، به سيد و سالار شهيدان-زاده زهرا عليهاالسلام- سلامى نثار كن كه تشنه كام شربت شيرين شهادت نوشيد و بعد هم بر دشمنان آب و آيه و آينه و آفتاب نفرين بفرست، چه آنان، اينان را برنمى تابند. بعد از اين توصيه، هرگز اين هديه ى الهى را هدر ندادم.
بله، آب پاك و پاك كننده؛ چه مَهر مهربانانه اى و چه مُهر جاودانه اى! آب مايه حيات و مايع حياتبخش براى همه و هر چه هست: «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كلَّ شى ءٍ حىّ». و چه كرامتى نيكوتر از اين تكريم خداوند در حق دختر مكرمه رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم- صديقه كبرى عليهاالسلام- مى توانست در كارنامه ى كفايت و لياقت فاطمه عليهاالسلام ثبت و ضبط شود، آن هم با قلم زرين حىّ داور بر قاموس وزين وحى؟!

به همين انگيزه رو مى كنم به آستان طبيعت پر از طبايع بكر و رنگارنگ، اما فارغ از رنگ و رياى تعلّق و تملّق، و از دريا- منبع آب- مسافرتم را آغاز مى كنم، سفرى سازنده؛ چه، سفر مربى مرد است؛ سفرى دور و دراز، از قعر بحر پر دُرّ و پر گهر اما نه بى همرهى «خضر» چاه بين و «موساى» راه بين.
تشنه لب، بر لب ساحل انتظار، شاهين تيزبين نگاهم را تا بى كرانه هاى دريا پرواز مى دهم، اقيانوسى از آرامش و عظمت بر كرانه چشمانم لنگر مى اندازد، قطرات آب در سطح مواج و لرزان دريا در رقص و پايكوبى اند. اين ها سالگرد طلوع خورشيد خاور و باختر را جشن مى گيرند. در آن دور دست ها دو موج بلند همچون دوبال كبوتر از يمين و يسار به هم مى رسند و در محل تماس و تلاقى اين دو، سينه دريا مى شكافد و ماهى بزرگى نمايان مى گردد.
خضر دل با نوايى خوش مى گويد: از چه ايستاده اى؟! اين كشتى مسافرت توست. موساى عقل نهى مى كند كه: شنا نمى دانم.
خضر نهيب مى زند: سوار شو! تا پا به درون دهان ماهى مى گذارم، دو ديواره ى دريا، آن غواص درياى معرفت را بسان مرواريدى درون صدف خويش مى گيرد. بوى يونس عليه السلام را از دهان اين همدم و همدل دريايى بخوبى استشمام مى كنم. لحظه اى بعد پياده ام مى كند. پيش از آن كه پلك ديدگانم خيسى آب را حس كند، انحناى پاهايم كف دريا را مس مى كند و تا مچ پايم در «گل» و «لاى» ژرفناى دريا فرو مى رود، همان چيزى كه از آن خلق شده ام. و ه! به دريايى درافتادم كه پايانش نمى بينم؛ درياى معروف معرفت كه غواص خرد و دانش جز با چراغ عشق به عمق و كنه آن هرگز نمى رسد. تا تيررس ديدگانم آب است و زلال آبى آب، و آن بالا بالاها گوى خورشيد بر سطح دريا چون توپى در رقص و نوسان است. انگار دريا، خورشيد را در برگرفته، و در گهواره ى خود به او سكون و آرامش بخشيده است، همچون مادرى مهربان كه سر كودك يتيم خود را بر سينه اش مى فشرد و همزمان با ضربان درياى قلبش وى را مى نوازد و هماهنگ با ضرباهنگ رود نبضش براى او لالايى مى خواند.
در آينه ى صاف آب، مى توان تا اعماق چشمان ماهى به يك دريا تماشا سفر كرد. همراه با جريان ملايم يك توده ى گرم آب، تعدادى از ماهيان هم شكل و همرنگ و همزاد در پى ماهى راهبر ره مى پيمايند. اينان از «بحر احمر» كه بگذرند در رگ هاى «بحرالميت» و بيشه هاى فراموش شده «حبشه» خواهند جوشيد.
پيش رويم سبزه هايى بلند بالا مى بينم كه حركات موزونى را از ريشه تا انتهاى انگشتان گسيل مى دارند و بدين ترتيب حركت حيات را در تسبيحى كه ماده ماهيان بر گهواره دوششان نهاده اند، تزريق مى كنند. اين ها نوزادان آينده دريا هستند.
در نزديكى سبزه ها، جانورى چندپا توجهم را به خود جلب مى كند. او در تلاش براى نفوذ به درون ماسه و گل نرم كف درياست؛ آرام آرام و نرم نرمك، گل و لاى، و شن و ماسه را كنار مى زند و لحظه اى بعد هيچ رد پايى از خود بر جاى نمى گذارد، حالا دانستم كه دريا بسى عميق تر از عمق نگاه من است.
آن طرف تر بچه ماهيانى نظرم را به خود مشغول مى كنند؛ يكى يكى از ميان سه تكه سنگ خارج مى شوند؛ دانستم كه روز تولدشان را در دريا جشن گرفته اند. آيا اين نوزادان دريازاد از سايه هاى ترس و هراسى كه پشت سنگ هاى بزرگ كمين كرده اند، خبر دارند؟ ماهى بزرگ- كه چون كشتى نوح مرا در اولين قدم هاى سفرم يارى كرد- هنوز نگاهم مى كند و از اين كه با دقّت و رقّت، اطراف و اكنافم را زير ذره بين نگاه گرفته ام، راضى به نظر مى رسد. جلوتر مى آيد و انگشترى را به دستم مى دهد كه «اسم اعظم» بر آن نقش شده است. او با اشاره به من مى فهماند كه آن را در انگشتم كنم، تا اين كار را مى كنم او با اشاره به انگشتر عقيق دست راستم به سخن در مى آيد: اين انگشتر همچون انگشتر سليمان عليه السلام است كه به كمك آن زبان مخلوقات خدا را مى فهميد و با آن ها حرف مى زد. سخن ماهى كه تمام مى شود از او تشكر مى كنم و او هم برايم آرزوى سفرى موفق مى كند. پس از روبوسى راه خود را مى كشد و در پى مأموريتى ديگر مى رود.
درست نزديك پايم صدفى را مى بينم كه در آرامش و اطمينان كامل بر گهواره نرم ماسه ها و ريسه هاى بستر دريا آرميده است؛ همچون نوزادى كه در خواب ناز لبخندى خدايى برلب داشته باشد. تبسمش معصومانه است، گويى خواب دو فرشته را مى بيند كه دست هايش را گرفته اند تا او بر بام ابرها قدم بزند. دلم نمى آيد خواب شيرين و نوشين اين ناز دانه ى خفته در پس پرده را پريشان نمايم. از اين رو كنار بسترش اردو مى زنم و در انتظار مى مانم تا دروازه ى نگاهش را به رويم بگشايد و براحتى بتوانم شهر چشمانش را تسخير نمايم.
با چتر دستانم سايه بانى از احساس و عاطفه بر صورت لطيف صدف بنا مى كنم تا تابش آفتاب او را نيازارد؛ اما مثل اين كه خورشيد هم مشغول تماشاى صدف بود. پوست لب صاف و سفيد صدف چندين مرتبه به جنبش در مى آيد. انگار در جست و جوى آب است.
«فتبارك اللَّه احسن الخالقين». چون صدف زبان مى گشايد درّ درونش هويدا مى شود. چه مرواريد زيبا، برّاق و گران بهايى! حتماً بزرگ ترين و ناب ترين گوهرهاى دنياست. مطمئنم كه هيچ صياد و غواصى چنين مرواريدى را در هيچ دريايى صيد نكرده است. سلامش مى كنم، به گرمى پاسخم را مى دهد، لبخندش را جواب مى دهم؛ سپس از او مى پرسم:

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page