چون بناى اين رساله بر ذكر فضايل و مصائب حضرت صدّيقه است پس رجوع به آن مى نمائيم، امّا فضايل و فواضل آن مظلومه لا تعدّوا لا تحصى است از آن جمله، عصمت [ شعر در عصمت حضرت صديقه (عليهاالسلام): ] دختر ختم رسل، فاطمه طهر و اطهر آنكه باشد عليش زوج و پدر پيغمبر عصمت شاه ولايت بود و روح نبى- نور حق باشد و ناموس خداى اكبر پرده ى عصمت او، بر تن گردون كسوت- سايه ى معجر او، بر سر خورشيد افسر سدّى از عصمت او گر بر باد كشند- تا به شام ابد از جاى نجنبد صر صر مگر از عفّت او روح خرد خلق شده- كه به آثار عيان است و به صورت مضمر عصمتش بر خون گر پرده كشيدى به عروق- خون برون نامدى از رگ به هزاران نشتر آن حضرت است و به چند دليل آن را بيان مى كنيم:
اوّل: در «بحار» [ مناقب: 3/ 321، بحار: 43/ 33- 34. ] نقل مى فرمايد از حضرت صادق (عليه السلام) در حديثى كه دوازده زن را خداوند در قرآن ذكر فرموده و به هر كدام خصلتى كرامت فرموده و حديث مفصّل است، در آخر حديث مى فرمايد:
«والعِصْمَةُ مِنَ الْفاطِمَة».
دوم: در «بحار» [ كشف الغمّه: 2/ 366، بحار: 43/ 23 ح 17- 39 ح 40- 54، امالى طوسى: ص 24 ح 30/ 30، اعلام الورى: 1/ 294، مسند فاطمة الزهراء: ص 59 ح 124، الغدير: 7/ 231- 236 و ج 9/ 387. ] و غيره در احاديث متكثره متظافره از طرف عامّه و خاصّه نقل شده كه حضرت رسول (صلى اللَّه عليه و آله) فرمود:
«فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّى، مَنْ آذاها فَقَدْ اذانى وَ مَنْ أذانِى فَقَدْ اذىَ اللَّهُ» «يعنى فاطمه پاره ى تن من است هر كه او را اذيّت كند، مرا اذيّت كرده و هر كه مرا اذيّت كند خدا را اذيّت كرده». و اخبار به اين مضمون بسيار است به اندك تفاوتى در لفظ و معنى مثل:
«مَنْ سَرَّها فَقَدْ سَرَّنى». «يُريُبْنى ما اَرابَها وَ يُقْبِضُنى ما يَقْبِضُها». و «يَبْسُطُنِى ما يَبْسُطُها وَ يُرْضينى ما اَرْضيها» «وَ فاطِمَةُ رُوحِىَ الَّتى بَيْنَ جَنبَىْ» و جه دلالت اين احاديث بر عصمت آن حضرت اين است كه اگر آن حضرت معصومه نباشد و معصيت از او صادر شود اذيّت او اذيّت به خدا و رسول نيست بلكه به فرمايش خدا و رسول مستحق اذيّت است از باب نهى از منكر، بلكه در بعضى از معاصى مستحقّ حدّ است، پس بايد معصيت نكند تا آنكه نشود او را اذيّت كرد نه آنكه عاصى باشد كه اذيّت او خشنودى خدا و رسول باشد، پس كسى كه معصيت نكند معصوم خواهد بود.
سوّم: در اخبار متعدده متكثّرة از طرق شيعى و سنّى نقل شده كه حضرت رسول (صلى اللَّه عليه و آله) فرمود:
«اِنَّ اللَّهَ يَغْضِبُ لِغَضَبِ فاطِمَةِ وَ يَرْضى لِرِضائِها» [ مناقب: 3/ 325، فرائد السمطين: 2/ 45، كشف الغمّه: 2/ 467، بحار: 43/ 44 ح 44، عمدة عيون صحاح الاخبار: ص 445 ح 685- 446 ح 689، الغدير: 7/ 231- 236 و 9/ 387.
قال فى «لمعة البيضاء»: (ص 24): و بالجملة فمن تتّبع الاخبار و جاس خلال تلك الدّيار، علم انّ سيّدتنا فاطمة الزهرا حازت من الكمالات النفسانيّه والفضائل العقلانيّه، مالم يَخُوها احدٌ من نوع النّسوة من الاوّلين والاخرين وَ انّها وليّة اللّه فى السّموات و الارضين و انّها اشرف من جميع الانبياء والمرسلين عدا ابيها خاتم النبيين.
صفاتك لا يحصى كما هو ظاهر- و نقص الفاظى كما قال ماهر و انّ لباساً خيط من نسج تسعه- و عشرين حرفاً عن معانيك قاصر ] و نيز اخبار به اين مضمون زياد است به اندك تفاوتى و وجه دلالت اين احاديث هم قريب به دلالت اخبار وجه دوّم مى باشد.
برهان عصمت فاطمه
- بازدید: 693