بازتاب خشم فاطمه

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

بلى، اينقدر آن مظلومه بر ايشان خشمناك بود كه راضى نبود بر جنازه اش حاضر شوند، بلكه وصيّت فرمود به حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) كه جنازه ى او را شب بردارد كه مبادا چشم آنها بر جنازه ى آن حضرت بيفتد.

چنانكه از «دلائل الامامه» طبرى منقول است كه حضرت صدّيقه، به حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) عرض كرد:

«يا اَبَاالْحَسَنِ وَ لا تُدْفِنّى اِلّا لَيْلاً وَ لا تُعْلِمْ اَحَداً قَبْرى».

«دفن مكن مرا مگر در شب و اعلام مكن به احدى قبر مرا». و حضرت امير (عليه السلام) هم به وصيّت آن حضرت رفتار فرمود، چنانچه از آخر اين خبر استفاده مى شود:

«ثُمَّ تُوُفِّيَتْ صَلّى اللَّهُ عَلَيْها وَ عَلى اَبيها وَ بَعلِها وَ بَيْنِها، فَصاحَتْ اَهْلُ الْمَدينَةِ صَيْحَةً واحِدَةً، و اجْتَمَعَتْ نِساءُ بَنى هاشِمٍ فى دارِها، فَصَرخوا [ در بحار و ناسخ «فَصَرَخوا» ضبط شده است، بنابراين ضمير، راجع به اهل مدينه است. ] صَرْخَةً واحِدَةً كادَتِ الْمَدينَةُ اَنْ تَزَعْزَعَ [ فى «مجمع البحرين»: زَعْزَعَ الزّعْزَعَةَ تحريك الرّيح، الشّجرة و نحوها او كلّ تحريك شديد يقال: زعزَعته فَتَزعْزَعَ و ريح زعزعَ. 1/ 277 حرف زاء. ] مِنْ صُراخِهِنَّ، وَ هُنَّ يَقُلْن: يا سَيِّدَتاه! يا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ (صلى اللَّه عليه و آله)! و َ اَقْبَلَ النَّاسُ مِثْلَ عُرْفِ الْفرسِ اِلى عَلىٍّ وَ هُوَ جالِسٌ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ بَيْنَ يَدَيْهِ يَبْكِيانِ، فَبَكىَ النَّاسُ لِبُكائِهِما وَ خَرَجَتْ اُمّ كُلْثُومٍ، وَ عَلَيْها بُرْقَعَةٌ وَ تَجُرُّ ذَيْلَها، مُتَجَلِّلَةً بِردآءٍ عَلَيْها تَسْبيجُها [ قوله «عليها تَسْبيحها» كسى را نديدم كه متعرض معناى اين كلام شده باشد و صاحب «ناسخ التّواريخ» با وجود آنكه معنى اين حديث را كرده، اين دو كلمه را معنى نكرده و در خود بحار، «تسبيحها» به حاء مهمله نوشته و در حاشيه نسخه بدل «تسبيجها» به جيم معجمه نوشته، و يك نسخه ى بدل ديگر هم «تَسَبّجها» بدون ياء و به جيم معجمه نوشته. و ظاهر اين است كه اين دو نسخه ى بدل اصل، صحيح باشد زيرا كه اوفق به معنى است به جهت آنكه در قاموس نوشته «اَلسُّبْجَه بالضّم و السّبيجة، كساء اسود و تسبّج لبسه» بعد از آن مى گويد: «و كساء مسبّحٌ عريض». بنابراين معنى «متجلّلةً برداءٍ عليها تَسْبيجُها اَوْ تسبّحها» اين مى شود كه حضرت «ام كلثوم» خود را پيچيده بود به عبايى كه بر آن عبا پوشيده بود عباى سياهى. يعنى دو عبا در بر داشت، يكى را دوش گرفته و خود را در آن پيچيده و يكى ديگر كه سياه بود و بر سر انداخته.

كما اينكه در اين زمان هم زنان اعراب، دو عبا در بر مى كنند به همين طريق كه يكى را بر دوش مى اندازند كه به منزله ى لباس باشد و يكى را سر مى اندازند كه به منزله ى چادر باشد. و ممكن است كه «تسبّحها» به حاءِ مهمله باشد. قال فى «القاموس»: «و كِساءُ مُسَبَّحْ كمعظم قوّى شديد». واللَّه العالم. ] وَ هِىَ تَقُولُ: يا اَبَتاه يا رَسُولَ اللَّهِ اَلْآنَ حَقّاً فَقَدْناك فَقْداً لا لِقاءَ بَعْدَهُ اَبَداً. و َ اجتَمَعَ النّاسُ، فَجَلسُوا وَ هم يَضُجُّونَ وَ يَنْتَظِرُونَ اَنْ تَخْرُجَ الْجَنازَةَ فَيُصَلُّونَ عَلَيْها، وَ خَرَجَ اَبوذَرٌ فَقالَ: اِنْصَرِفُوا فَاِنَّ ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ قَدْ اُخِرّ اِخْراجُها فى هذِهِ العَشيَّةِ فَقامَ النَّاسُ وَ انْصَرَفُوا». [ بحار: 43/ 192 ح 20. ] «چون فاطمه (عليهاالسلام) دار فانى را وداع كرد، اهل مدينه يك مرتبه به فغان آمدند و زنان بنى هاشم در خانه ى آن حضرت جمع شدند و صدا به گريه بلند كردند به يك مرتبه به قسمى كه از عويل و نحيب (شيون) آنها مدينه به لرزه درآمد. و مى گفتند: اى خاتون ما و اى دختر رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) و مردم به جانب حضرت امير (عليه السلام) گرد آمدند و آن حضرت نشسته بود و حسن و حسين در پيش روى آن حضرت مى گريستند و از گريه ى ايشان مردم به گريه درآمدند.

ام كلثوم خارج شد در حالتى كه برقعى آويخته و دامن كشان، و خويشتن را در عبايى پيچيده و مى گفت: يا اَبَتاه يا رسول اللَّه (صلى اللَّه عليه و آله) الآن است محرومى ما از حضرت تو محرومى اى كه ملاقات نيست بعد از آن. و مردم انجمن شدند و نشستند و ناله كردند و منتظر بودند كه جنازه ى آن حضرت را بيرون آورند كه بر او نماز بگذارند.

اين وقت ابوذر آمد و گفت: برگرديد اى مردم به جهت آنكه دختر رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) را در اين هنگام نقل و تحويل نمى دهند، لاجرم، مردمان مراجعت كردند».

پس على (عليه السلام) پرده از روى فاطمه بركشيد، وصيت نامه اى بر بالين آن حضرت يافت كه پس از شهادتين و تصديق به بهشت و جهنم و قيامت و نشور چنين وصيّت فرموده بود:

يا على من فاطمه دختر محمّد هستم. خداوند مرا تزويج فرمود براى تو كه در دنيا و آخرت خاص تو باشم. تو سزاوارترى به من از غير، مرا حنوط كن و غسل ده و كفن كن و بر من نماز گزار و شب مرا دفن كن و احدى را خبر مكن، و تو را به خدا سپردم و سلام مرا بر اولادهاى من برسان تا روز قيامت.

سادات! اين يك نفر بود از خانواده ى عصمت (كه) سلام به اولادهايشان رسانيد. يك نفر ديگر سراغ دارم كه سلام به شيعيانش رسانيد. مى دانيد كه بود؟ گلگون قباى عرصه ى كربلا حضرت سيدالشهداء (عليه السلام)، چه وقت؟ وقتى كه يكّه و تنها ماند، نظر به راست و چپ فرمود احدى را نديد.

«فَخَرَجَ عَلِىّ بْنَ الْحُسَيْنُ زَيْنُ الْعابِدينَ وَ كانَ مَريضاً لا يَقْدِرُ ان يَقلّ [ قوله (عليه السلام): «لا يَقْدر اَنْ يَقلَّ سَيْفَه»، قال فى القاموس: «و استقلّه، حَمَلَهُ وَ رَفَعَه». ] سَيْفَهُ، وَ اُمّ كُلْثُومٍ تُنادى خَلْفَهُ: يا بُنَىَّ ارْجِعْ. فَقالَ (عليه السلام): يا عَمَّتاه ذَرينى اُقاتِل بَيْنَ يَدَى ابنِ رَسُولِ اللَّهِ، فَقالَ الْحُسَيْن (عليه السلام): يا اُمَّ كُلْثُوم خُذيْهِ لِئلّا يَبْقىَ الْاَرْضُ خالِيَةً مِنْ نَسْلِ الِ مُحَمَّدٍ». [ بحار: 45/ 46. ] در كتاب «دمعة الساكبة» مى فرمايد: حضرت سيدالشّهداء بيمار را در بغل گرفت و فرمايشاتى فرمود و فرمايشات آن حضرت را نقل مى كند كه آخر فرمايشات آن حضرت اين است:

«يا وَلَدى بَلِّغْ شيعَتى عَنّىِ السَّلامُ فَقُلْ لَهُمْ: اِنَّ اَبى ماتَ غَريباً فَانْدَبُوهُ، [ فاندبوه، قال فى «المَجْمَع»: نَدَبَ المَيِّت: يكى عليه و عدّد محاسنه، يَنْدُبُهُ نَدْباً، اَنْ يَذْكُرَ النّايِحَة المَيِّتَ باَحْسَن اوصافه. مجمع البحرين: 1/ 287 حرف نون. و قال فى «القاموس»: نَدَبَهُ لامرٍ كَنَصَره: دَعاه و حَثَّهُ وَ وَجَّهَه. و الميّت بكاه و عَدَّدَ مَحاسنه و الأسْم، النُدْبَة بالضمّ. انتهى. ] وَ مَضى شَهيداً فابكُوهُ». [ الدمعة السَّاكبه: ص 305. ]

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page