متن: الحمد لله على ما أنعم وله الشكر على ما ألهم «ستايش مخصوص ذات جامع كمالات الهى بر نعمتهائيكه ارزانى داشته و سپاس فراوان بر آنچه كه الهام فرموده است.
شرح: گرچه هر كس كه آشنائى به زبان عربى دارد ميتواند بفهم ارتكازى و فطرى بطور اجمال معناى حمد و شكر را بدست آورد كه حمد يعنى ستودن و ستايش، و شكر بمعناى سپاسگزارى است. اما تعيين امتياز مفهوم حقيقى هرسه كلمه حمد و شكر و ثنا از همديگر خالى از پيچيدگى نيست، بدين جهت دانشمندان در تعريف آنها اختلاف نظردارند و ما بنقل بعضى از آنها ميپردازيم. گفته اند:
1- حمد مرادف با مدح است.
2- حمد مرادف معناى شكر است.
3- حمد و مدح و شكر هر سه مترادف هستند.
4- حمد، ستايش در برابر عمل (فعل) نيكى كه از راه اختيار صادر شود، مى باشد.
در ميان اين اقوال گفته چهارم درست است، و با توضيح آن بطلان بقيه روشن ميگردد. حمد در مقابل لؤم (سرزنش) است. و از اين مقابله ميتوانيم معناى حمد را بدست آوريم، سرزنش كسى آن وقت درست است كه از شخصى عمل زشت و ناشايستى در حالت اختيار صادر شود. چون داراى اختيار بود و مى توانست آن عمل زشت را ترك نمايد، لذا مورد سرزنش قرار گرفت. پس معناى حمد عبارت است از ستودن عمل نيكى كه از راه اختيار صدور يابد، خواه آن عمل نيكو موجب نيكى براى ستايش كننده باشد يا نه، اما مدح لازم نيست كه در مقابل عمل اختيارى باشد. بلكه ميتوان چيز خوبى را اگرچه خوبى آن از راه اختيار نباشد، مدح كرد. في المثل خنكى و گوارا بودن صفتى است براى آب و همچنين رفع تشنگى كه اثر آب است هر دو غير اختيارى و اثر طبعى آنست. در مقام مدح ميتوان گفت فلان چشمه چقدرخنك و گواراست، اين جمله را مدح ميگويند، خنكى و گوارا بودن ذات آب و جنبه ى صدورى ندارد تا عمل در آن صدق نمايد و سپس بحث شود كه آيا در حالت اختيار بوده است يا نه؟ و بنابراين نمى شود گفت آب فلان چشمه را حمد كردم. بنابراين چنين نتيجه مى گيريم كه مفهوم حمد يعنى ستايش در برابر احسان و نيكى است كه از راه اختيار صادر گردد و اگر چه آن احسان به ستايش كننده ارتباطى نداشته باشد. و مدح در مقابل صفات و اعمالى است كه از راه اختيار صادر شود و يا آن صفات ذاتى باشد. پس بدينسان دائره مدح وسيعتر از حمد است.
حمد و شكر
- بازدید: 1400