عمر و تبعیض نژادى

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

اسلام تبعیض نژادى را رد مى كند
پیداست كه دیدگاه واقعى اسلام به طورى كه پیامبر گرامى - صلى الله علیه و آله و سلم - در حجة الوداع مقرر فرمود(102) اینست كه هیچ عربى را بر غیر عرب برترى و فضیلتى نیست جز به تقوا و پرهیزگارى . و نیز آن حضرت - صلى الله علیه و آله و سلم - هر كس را كه در اسلام (از پدر و مادر مسلمان ) زاده شود عرب ، و هر كس را كه به میل خود به اسلام درآید مهاجر شمرده است . (103) قسمت اول كه معیار ((عرب )) بودن را بیان مى كند از امام باقر - علیه الصلاة و السلام - نیز روایت شده است . (104) و از ابوهریره روایت شده كه مرفوعا از پیامبر روایت كرده : هر كس به عربى سخن بگوید عرب است و هر كس پدر و مادرش مسلمان باشند عرب است . (105)
و از رسول الله - صلى الله علیه و آله - روایت شده كه روز فتح مكه بر منبر شد و فرمود: ((اى مردم ! خداوند كبر و نخوت جاهلیت و فخر فروشى با پدران را از میان شما برداشت آگاه باشید كه شما از ((آدم )) هستید و آدم از گل بود، همانا بهترین بندگان خدا بنده اى است كه از او پروا كند. عرب بودن به پدر عرب داشتن نیست ، بلكه عربى سخن گفتن است با زبان . پس ‍ هر كس كرده اش او را به جایى نرساند حسب و نسبش او را نمى رساند...(106)
و بزودى در جواب رسول الله - صلى الله علیه و آله - به قیس بن مطاطیه خواهد آمد كه فرموده است : ((هر كس به عربى سخن گفت : رسول الله - صلى الله علیه و آله - دو غلام داشت یكى حبشى و دیگرى قبطى ، روزى آن دو به هم دشنام داده یكى به دیگرى گفت : ((اى حبشى !))و دیگرى گفت :((اى قبطى !)) رسول الله - صلى الله علیه و آله - بدانان فرمود: ((چنین مگویید شما دو نفر از آل محمد هستید)).(107)
و خداوند تعالى فرموده است : ((اى مردم ! ما شما را از نر و ماده آفریدیم و گروهها و قبایل قرارتان دادیم تا یكدیگر را بشناسید همانا گرامیترین شما پرهیزكارترین شماست )). (108)
و پیشتر دانستیم كه پیامبر اكرم - صلى الله علیه و آله - راجع به سلمان فارسى فرمود: ((سلمان از ما خاندان است )). و نقل شده كه حضرتش  صحابه را از این كه بگویند ((سلمان فارسى ))نهى نمود و فرمود: بگویید: ((سلمان محمدى )). و موضع گیریها و گفته هاى دیگرى كه بر این معنا (كه تقوا ملاك كرامت است و نه نژاد و...) اشعار یا تصریح دارند و هیچ راه تاءویل ، توجیه و بازى با آنها وجود ندارد.
خلیفه دوم و سیاست تبعیض نژادى 
گذشته از این كه مى بینیم ((عباس بن عبدالمطلب )) هنگامى كه عمر پس ‍ از فتح مكه پیشنهاد كرد ابوسفیان كشته شود صریحا عمر را متهم كرده به این كه مواضع او رد مورد ابوسفیان برخاسته از روح قبیله اى و ناشى از تعصب طایفه اى است . عباس به عمر گفت : آرام اى عمر!. به خدا سوگند! اگر ابوسفیان از قبیله بنى عدى بن كعب (قبیله خود عمر) بود چنین نمى گفتى (قتل او را نمى خواستى ). اما چون او از افراد ((بنى عبد مناف ))است چنین مى گویى (210) گذشته از این اتهام صریح ، نصوص تاریخى بسیارى وجود دارند كه نشان خلیفه دوم بر تمییز و تفضیل عرب بر هر غیر عربى اصرار مى ورزیده و اهتمام تمام داشته به این كه این امر را تاءكید و تثبیت كند تا پس از خودش این سیاست پیروى شود و توسط آیندگان ادامه و استمرار یابد.
از سوى دیگر او در تدابیر، احكام ، مقررات و مواضعى كه در شرایط، مناسبتها و حالات مختلف داشت حقوق غیر عرب را پایمال مى كرد، حرمت ایشان را نگه نمى داشت و شخصیت آنان را مورد تجاوز قرار مى داد. براى روشن شدن بخشى از مطلب به سیاستهاى او در دو زمینه اشاره مى كنیم :
جنبه اول : برتر دانستن عرب 
در مورد سیاست و خط مشى او در برتر دانستن عرب به شواهد ذیل اشاره مى كنم :
از سخنان معروفى كه از او نقل شده اینست كه : بر هیچ عربى مالكیت نیست (هیچ عربى مملوك واقع نمى شود)(211).
و مى گوید: ((من خوش ندارم اسارت عرب سنت شود(212)))و اسیران زن یمنى را در حالى كه - برخى از آنها - از مالكان خود آبستن بودند آزاد كرد و بین آنها و خریدارانشان جدایى انداخت .(213)
و هر نمازگزار از اسیران عرب (یعنى اسیران عرب مسلمان ) را آزاد كرد و از آنها تعهد گرفت بعد از آزادى تا سه سال در خدمت خلیفه باشند.(214)
و در وصیتش گفته بود: هر عربى از بیت المال آزاد شود و تا سه سال در اختیار امیر (حاكم ) باشد و همانطور كه عمر تا سه سال بر آنها ((ولاء))داشت حاكم بر او ولاء داشته باشد.(215)
ما دقیقا سر و سبب این تعهد و التزام سه ساله در مقابل امیر بعدى را نمى دانیم تنها چیزى كه به نظر مى رسد اینست كه عمر شخص معینى را براى جانشینى خود در نظر داشته و در اندیشه این بوده كه با ابداع و اختراع شوراى شش نفره اى كه با توجه و عنایت تام آنها را به نحو برگزید كه به نتیجه اى كه بدان خواهند رسید اطمینان یابد، شرایط و زمینه را براى تحمیل او بر مردم فراهم سازد.
فداء عرب (مالى كه براى آزاد شدن برده هاى عرب باید به مالك آنها پرداخت مى شد) را تعداد مشخصى شتر تعیین كرد اما این تعداد مختلف و متغیر بود.(216) و شاید علت این اختلاف و چندگونگى ، تبدل و عدم ثباتى بوده كه در زمانهاى مختلف در راءى و نظر او پدید مى آمد و در احكام و نظرات او اشتباه و نظایر این بى ثباتى وجود داشته چنانكه در بعض مسائل ارث نظر او متغیر بوده است . (217)
و از او روایت شده كه چون حاكم گشت گفت : ((در حالى كه خداى عزوجل گشایش فرموده و سرزمین عجمها را مسخر ما نموده براى عرب زشت است كه یكدیگر را مالك شوند)). و در مورد مقدار مالى كه براى آزاد كردن زنان عرب اسیر شده در جاهلیت و پس از اسلام - جز كنیزهایى كه براى مالك خود بچه زاییده اند پرداخت شود نظر خواهى كرد...(218) و اسیران زمان جاهلیت و كنیززادگان از آنها را آزاد كرده به قبایلشان بازگردانید بر این اساس كه به كسانى كه در حال مالكیت آن اسیران ، اسلام آورده اند. فدیه اى بپردازند - ناقل گوید: این راءى او مشهور است .(219) چنانكه دستور داد اسیران ((آل منذر ))(ملوك حیره در نزدیكى كوفه ) بر این اساس كه جزء سواد عراق (بین بصره و كوفه و حوالى آن دو شهر) و نتیجتا عرب حساب مى شوند و عرب به اسارت گرفته نمى شود، آزاد شوند و اموالشان مسترد گردد.(220)
و اسراى میسان (ناحیه اى بین بصره و واسط) را على رغم این كه برخى از آنها مدتى كنیزان خود را وطى كرده بودند بدون این كه دانسته شود از آنها آبستن شده اند یا نه بازگردانید.(221)
و چون كارگزاران خود را به محل ماءموریت گسیل مى داشت بر آنها شرط مى كرد كه : ((عرب را نزنید تا خوارشان كنید و در جنگ زیاد نگذاریدشان تا فتنه بر پا شود و كسى را بر آنها مستولى (آقابالاسر) نكنید تا محرومشان كنید)).(222)
و چنانكه از نصاراى ((بنى تغلب ))(به عنوان جزیه ، مالیات مخصوص ‍ اهل كتاب ) عشر (یك درهم ) مى گرفت و از مسیحیان عرب نصف عشر دریافت مى كرد.(223) و شاید این سیاست و خط مشى عمر، بعضى را بر آن داشته كه سخنان را كه مضمون آن امر به دوست داشتن عرب و پرهیز از دشمنى با آنهاست (224) ساخته و - به رسول الله - صلى الله علیه و آله - نسبت دهند. و بعضى از آنها ادعا كنند كه پیامبر - صلى الله علیه و آله - شخص سلمان را از كینه داشتن نسبت به عرب نهى نمود.(225) و شاید این خط مشى عمر در مورد عرب موجب این بوده كه او از جانب آنها احساس ‍ امنیت كند تا جایى كه بگوید: ((خاطر جمع بودم كه هرگز عرب مرا نمى كشد))(226)و در تعبیرى دیگر: ((عرب مرا نخواهد كشت )).(227)
جنبه دوم : ستم به غیر عرب 
اما نظر عمر و سیاستهاى او در مورد غیر عرب على رغم این كه او خود گفته است :((من دادگرى را از پادشاه ایران (انوشیروان ) و شنیدن فروتنى و شیوه رفتار او فرا گرفته ام ))(228) و عدالت را از هیچ شخصیتى عربى حتى از پیامبر بزرگ - صلى الله علیه و آله - فرا نگرفته بود. گو این كه آن دادگرى ادعا شده اى كه عمر فرا گرفته و فروتنى و تواضع كه به شاه ایران نسبت داده در رفتار و كردار شاه ایران دیده نمى شود جز این كه چند تظاهر فریبنده كه در وراى آنها ستم ،فساد و بیرحمى بسیار نهفته بود از او حكایت شده است .
على رغم این سخن خود عمر، مى بینیم سیاست و خط مشى او در مورد عرب بیرحمانه و ستمگرانه بوده و نشانى از عدالت و انصاف در آن نبوده است ؛ سیاستى كه پس از عمر،امویان آن را دقیقا به اجرا درآوردند و تا قرنها آثار و نتایج آن استمرار یافت و حتى - به طورى كه اشاره كردیم - تا امروز به اشكال مختلف آن آثار و نتایج دیده مى شود.
نصوص تاریخى ذیل ، این جنبه از سیاست عمر را روشن مى سازد:
102-  العقد الفرید، ج 3، ص 404 و 408. تاریخ یعقوبى ، ط نجف ، ج 2 ص 91 مجمع الزوائد، ج 3، ص ‍ 272 و 366. زاد المعاد، ج 2، ص 226. الغدیر، ج 6، ص 188. البیان و التبیین ، ج 2، ص 33.
103-  رك : جعفریات ، ص 185. جامع احادیث الشیعة ، ج 13، ص 207 از: جعفریات . مستدك الوسائل ، ج 2، ص 268 از: روضه كافى .
104-  اقتضاء الصراط المستقیم ، ص 168.
105-  همان مدرك .
106-  كافى ، ج 8 ص 246. بحارالانوار،ج 21، ص 137 و 138.
107-  المعجم الصغیر،ج 1،ص 207.
108-  سوره حجرات ، آیه 13.
210-  حیاة الصحابه ، ج 1،ص 154 از: مجمع الزوائد، ج 6، ص 167. و گفته است : آن را طرانى با رجال صحیح روایت كرده البدایة و النهایه ، ج 4، ص 291 از: بیهقى .
211-  الاموال ،ص 197-199. الایضاح ، ص 249. قضاء امیرالمؤ منین على علیه السلام ، ص 246 از منبع پیشین . تاریخ الامم و الملوك ،ط الاستقامه ،ج 2،ص 549. سنن بیهقى . ج 9ص 73-74. نیل الاطار،ج 8،ص 150. المسترشد فى امامة على علیه السلام ،ص 115. رك : المنصف / صنعانى ،ج 10، ص 103-105. و ج 7 ص 278-279. النظم الاسلامیه / صبحى صالح ، ص 463.
212-  تاریخ یعقوبى ، ج 2،ص 463.
213-  الایضاع ، ص 249.
214-  رك : المصنف / عبد الرزاق ، ج 8،ص 380 و 381. و ج 9و ص 168. و المسترشد، ص 115.
215-  رك :المصنف / صنعانى ، ج 8، ص 381-380 و ج 9ص 168.
216-  در این باره رك : المصنف /صنعایى ، ج 10، ص 104، 303-302. و ج 7،ص 279-278. تاریخ الامم و الملوك ، ط الاستقامه ،ج 2،ص 549. و منابع دیگر.
217-  رك : الغدیر، ج 6.
218-  رك : الكامل فى التاریخ ، ج 2،ص 382. تاریخ الامم و الملوك ، ط الاستقامه ،ج 2،ص 549. قضاء امیرالمؤ منین على علیه السلام ، ص 363-264.
219-  الاموال ، ص 197.
220-  الاموال ، ص 205. فتوح البلدان ، ص 465.
221-  الاموال ، ص 205.
222-  رك : المصنف / صنعانى ، ج 11،ص 325. تاریخ الامم و الملوك ، ط الاستقامه ، ج 3، ص .
223-  المنصف / صنعانى ، ج 6، ص 99
224-  بر سبیل رك : به : ذكر اخبار اصبهان ، ج 1، ص 99كشف الاستار،ج 1،ص 51. لسان المیزان ، ج 1، ص 345. اقتضاء الصراط المستقیم ، ص 149-148 و 155-158. العقد الفرید، ج 3،ص 324. میزان الاعتدال ، ج 1 ص 185. مجمع الزوائد، ج 10، 271. و ج 1،ص 89 از: بزار و طبرانى (در جامع اوسط) حیاة الصحابه ،ج 2،ص 415. ضحى الاسلام ،ج 1،ص 76.
225-  در برخى از منابع پیشین آمده است .
226-  المصنف / صنعانى ،ج 5،ص 476.
227-  تاریخ عمر بن خطاب ،ص 240.
228-  احسن التقاسیم ،ص 18.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page