(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)
|
|
السلام ای ثمر عمر پیامبر زهرا |
مهدی صدقی |
|
|
|
|
السلام ای ثمر عمر پیمبر (مدح و روضه) |
1 |
00:09:34 |
4.47 MB |
|
|
|
|
بسم الله الرّحمن الرّحيم
السّلام ای ثمر
عمر پیمبر زهرا
داده طاها لقبت حضرت مادر زهرا
کفو و همتای علی فاتح
خیبر زهرا
به ائمّه شده ای حجّت اکبر زهرا
التماسیم و به الطاف شما
محتاجیم
با همان دست، دعا کن به خدا محتاجیم
وقت آن است که
از خاک تو زر جمع کنیم
چادرت را بتکانی و قمر جمع کنیم
باید از بین
کلام تو نظر جمع کنیم
باز هم خطبه بخوانی و گهر جمع کنیم
آن کسانی که
به آئین خدا محتاجند
به بیانات تو در دین خدا محتاجند
بگو از
راه خدایی که فراموش شده
بگو از راهنمایی که فراموش شده
از رسول دو
سرایی که فراموش شده
بگو از حق ولایی که فراموش شده
پهلویت گر چه
شکسته است ولی حرف بزن
باز هم فاطمه! از حق علی حرف بزن
تو
همان جمع فضائل، تو همان جمع صفات
تو همان جلوۀ توحید و همان جلوۀ ذات
احتجاجات تو لبریز دلیل و آیات
راه بیراهه شود! دم نزنی تو...! هیهات
بگو این فتنۀ با رایت اسلام از چیست؟
بی تفاوت شدن امّت اسلام از چیست؟
ای به زخمِ رخ و پهلوی تو اکرام و سلام
ای که خون پسرت گشته
قوام اسلام
فرصت گفتنِ از تو شده در این ایّام
کربلا شرح غم توست به
معنای تمام
از علی و غم او تو سخن آغاز نما
سفرۀ درد غریبانۀ خود باز
نما
غم علی، غصه علی، ناله علی، آه علی
نورِ الله علی، شمس
علی، ماه علی
اول و آخِر و معراج علی، راه علی
پهلویم داد شهادت:
ولیُ الله علی
خوشترین درد علی، خستهترین مرد علی
به زمین خوردن من
نیز صدا کرد علی
چند وقتی ست سرم روی تنم میافتد
دست من
نیست که گاهی بدنم میافتد
نقش لاله به روی پیرهنم میافتد
دست من
کار کند، مطمئنم میافتد
من چهگونه بپرم بال و پرم سوخته است
به خدا
بیشتر از تو جگرم سوخته است
من ز تب کردن و بیمار شدن خسته شدم
بر سر خادمه سربار شدن خسته شدم
با تن سوخته تبدار شدن خسته شدم
من از این دست به دیوار شدن خسته شدم
شانه از دست من افتاد، دل زینب
سوخت
چشم من بر حسن افتاد، دل زینب سوخت
آن قدر آب شدم من که
تنی نیست که نیست
مثل تصویر شدم من، بدنی نیست که نیست
جز "حلالم کن
علی جان " سخنی نیست که نیست
هر چه گشتم به خدا یک کفنی نیست که نیست
کاشکی زودتر این پیرهن آماده شود
بهر فردای حسینم کفن آماده شود
آقاي علياكبر لطيفيان
-
-
بازدید: 16277
نوشتن دیدگاه