|
|||||||||||||||
|
|||||||||||||||
|
|||||||||||||||
بسم الله الرحمن الرحیم
ای گل یاسم كه در گل زار پرپر گشته ای
در جوانی باعث پیری حیدر گشته ای
در همین آغاز غسلت از نفس افتاده ام
مثل یك باغ بنفشه رنگ و رو برگشته ای
آب می ریزم ولی خون می چكد از پهلویت
با علی هرگز نگفتی از چه مضطر گشته ای
زخم هایت شرح یك لحظه به پشت در كه نیست
گوییا از غزوه ی بدر و احد برگشته ای
زخم هایت از نود زخم تن من بدتر است
تازه با یك زخم خود با من برابر گشته ای
ای ودیعه رفتی از دستم خجالت می كشم
این چنین مهمان چشمان پیمبر گشته ای
با لحد چیدن بساط عمر من برچیده شد
كوثر من قاتل ساقی كوثر گشته ای
آقای جواد حیدری