و القصاص حقنا للدماء. و براى پاسدارى از خونها قصاص را (قرار داد).
خداى تعالى در قرآن كريم مى فرمايد: و لكم فى القصاص حياة يا اولى الالباب لعلكم تتقون. [سوره ى بقره، آيه ى 179.] و اى خردمندان! شما را در قصاص، زندگانى است؛ باشد كه به تقوا گراييد.
مراد از حيات در اين آيه، حيات اجتماعى و روحى، و نيز حيات افراد است كه حيات نوع است:
من قتل نفسا بغير نفس او فساد فى الارض فكانما قتل الناس جميعا. [سوره ى مائده، آيه ى 32.]
هر كس، كسى را جز به قصاص قتل يا كيفر فسادى در زمين، بكشد، چنان است كه گويى همه را كشته باشد.
همچنين ابقا، حيات جنايتكاران است تا از ترس قصاص، دست به جنايت نگشايند. كسانى مى توانند آثار حياتى قصاص را چنان كه بايد، دريابند، كه مغز انديشنده داشته باشند (يا اولى الالباب)، نه آنان كه اساسا مغزى ندارند و اگر دارند، كشش ندارد؛ چرا كه مغز و ذهنشان، محكوم شرايط اجتماعى خاصى است كه در آن زندگى مى كنند. براى همين است كه اين گونه افراد، قانون قصاص را ناروا و مخالف مصلحت يا وجدان عاطفى انسان مى دانند. بر مبناى اين گونه نظريه ها، دانشمندان حقوق، وجود زندان را تصويب نمودند و در زندانها به صورت قانونى به روى مجرمان و جنايتكاران باز شد. از آنگاه كه زندان قانونى گرديد، تجربه و آمار نشان مى دهد كه جنايت، افزايش يافته و بودجه ى دستگاه هاى قضايى و جرايى و هزينه ى ساختن زندانها و نگهدارى زندانيان، پيوسته بيشتر شده است. آيا عقل سالم و غير محكوم، مى تواند بپذيرد كه چون فرد كشته شد يا مالش به سرقت رفت، ملتى محكوم است كه بودجه ى زندان و قاتل و دزد را و پيش از آن، هزينه ى دستگاه قضايى و انتظامى و... را بپردازد؟! آيا آنها كه قصاص را با عاطفه ى انسانى در تضاد مى دانند، درباره ى كشتارهاى دسته جمعى و فجيع و در زير شعارها و عناوين غير انسانى چه مى گويند؟ آيا ساكت اند يا آن را تجويز مى نمايند. [براى توضيح بيشتر، ر. ك: تفسير پرتوى از قرآن، ج 2، ص 58.] و الوفاء بالنذر تعريضا للمغفرة. و براى آمرزش از گناه، وفاى به نذر را (قرار داد). و فاى به نذر، از نشانه هاى نيكوكاران و بندگان شايسته ى خداوند است و از آيات سوره ى «دهر» كه ترجمه ى آنها را در اينجا مى آوريم، اهميت نذر و وفاى به آن و نيز جايگاه رفيع وفا كنندگان، به خوبى روشن مى شود:
به يقين، ابرار و نيكان، از جامى مى نوشند كه با عطر خوشى آميخته است. چشمه اى كه بندگان خدا از آن مى نوشند و به دلخواه خوشى جارى اش مى كنند... همان بندگانى كه به «نذر» خود، وفا مى كردند و از رزوى كه گزند آن فراگيرنده است، مى ترسيدند... و به پاس دوستى خدا، بينوا و يتيم و اسير را خوراك مى دادند. (و مى گفتند) «ما براى خشنودى خداست كه به شما مى خورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمى خواهيم... ما از پروردگارمان از روز عبوسى سخت هراسناكيم... پس خدا هم آنان را از آسيب آن روز، نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت: «فوقاهم الله شر ذلك اليوم لقاهم نضرة و سرورا». [سوره ى دهر، آيه ى 5 تا 22 مطالعه شود.]
قصاص
- بازدید: 717